به گزارش خبرگزاری شبستان، در بخشی از این اثر می خوانیم:«همین ها، اینها، نمی بینیشان؟ تو نمی بینی؟ همه هستند، همه هستند. نمی بینیشان؟ کفن و قمقمه. نگاه کن، نگاه کن! «تشنهای، تو تشنهای برادرم. بنوش آب!» نگاه کن، نگاه کن! چه رستخیز روشنی! منم، تویی و دیگران. تویی، منم و دیگران. چه رستخیز روشنی. کلاهخود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب می دهد سلام، یکی به آب. یکی به آسمان نیاز می برد، یکی به خاک. یکانیکان بروز می کنند، از پناه خاک، از شکَفت های درّهی هلاک، از حوالی و حدودِ تپّه های تاک، تپّه ها و تنگه های کهنه و عمیق، پوده و عتیق، از درون خاک، از مغاک ها، مثل رویش و شکفتنِ عجیب سنگها و خارها. پوست پوست های خاک می شکَفت و می شکُفت از آن کسی ـ تنی. تنی که با کفن، تنی که بیکفن. بیرقی به دست یا نشانهای به نوک نیزهای. تکه پارهای نشانِ رایتی ـ پارهژندهای؛ ژندهای سیاه، ژندهای سپید، ژندهای کبود، سبز، ارغوانی و بنفش و سرخ و هر چه رنگ؛ رنگها پریده رنگ...»
«طریق بسمل شدن» اثر«محمود دولت آبادی»است که انتشارات چشمه آن را در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می کند.
نظر شما