به گزارش خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین بهرام دلیر استاد خارج فقه و اصول و دارای دکترای علوم سیاسی و دکترای فقه و اصول در گفتگو با خبرنگار شبستان در خصوص موضوع عفاف و حجاب در جامعه با اشاره به موضوع نمایش اعترافات دختر ۱۷ ساله اینستاگرامی و خدشه دار شدن عفت عمومی مباحثی را مطرح کردند که در زیر مفصل به آنها پرداخته شده است.
* آیا رفتار صدا و سیما در خصوص نمایش اعترافات دختر 17 ساله ای که به جرم رقص در فضای مجازی دستگیر شده بود، رفتاری مناسب بود؟
ما در خصوص قبح گناه انجام شده که کاملا روشن است نیازی به توضیح نمی بینیم اما اقرار گرفتن با چشمانی گریان آن هم از یک دختر 17 ساله در تلویزیون رفتاری نافذ نیست زیرا خداوند بنده پرده بردار و حتی صدا و سیمای پرده بردار را دوست ندارد. ما در روایتی شنیده ایم که زن بدکاره ای به خدمت امام علی (ع) آمد و خودش شخصا اقرار به گناه زنا کرد، امام در برخورد با آن زن گفت تو اشتباه می کنی و با وجود اصرار فرد خاطی امام به ایشان گفت بگذارید ببینیم شما بچهدار می شوی یا خیر، پس از آنکه زن باردار شد به خدمت امام آمد و مجددا اقرار به گناه کرد و از امام راهی خواست تا گناه او شسته شود اما امام مجددا به ایشان گفت بگذارید ببینیم فرزند شما به دنیا می آید یا خیر، مجددا پس از به دنیا آمدن فرزند زن بدکاره به خدمت امام آمد و امام علی در برخورد با ایشان گفت فعلا فرزند خود را شیر دهید تا بزرگ شود. این نشان می دهد که رفتار امام علی (ع) در مواجهه با گناه به نوعی پرده پوشی و نریختن قبح گناه فرد مورد نظر است.
*به نظر شما نشان دادن این فرد در تلویزیون و قبح گناه او باعث نشد که حتی افرادی که این نوجوان را نمی شناختند به سراغ فیلمهای او بروند؟
افشای گناه و ترویج بی حیایی برای هیچ کس پسندیده نیست، پیش از نشان دادن این نوجوان جمعی از مردم و حتی خود بنده ایشان را نمی شناختم اما با نشان دادن این فرد جمعی که ایشان را هم نمی شناختند به علت ریخته شدن قبح گناه به سراغ فیلم های او رفته و شاهد بودیم که در این روزها تعداد کلمه مائده در جستجوگرهای مختلف زیاد شد.
متاسفانه امروز برخی با بازداشت این دختر 17 ساله بر طبل پیروزی می کوبند به گونه ای که انگار مفسد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اختلاسگر بیت المال و ... او بوده است. اگر قرار بر نشان دادن قبح گناه است پس ما باید به سمت نشان دادن مفسدان اقتصادی در تلویزیون نیز باشیم. این سوال پیش می آید آیا صدا و سیمای برنامه ای مهم تر از نشان دادن یک دختر 17 ساله نداشته است.
بابک زنجانی و درآمدهای نفتی تکلیفش چه شد؟ آن هم ثروت بیت المال بود، این ثروت به کجا رفت و چرا ما امروز پشت پرده های آنها را نمی بینیم و وقتی هم که می خواهیم در این خصوص سوالی بپرسیم کسی پاسخگو نیست.
*به نظر شما نمایش اعترافات دختر ۱۷ ساله اینستاگرامی آن هم به خاطر انجام گناهی که شاید از روی عمد نبوده است در آینده او تاثیرگذار نخواهد بود؟
به هر حال نشان دادن نمایش اعترافات دختر ۱۷ ساله آن هم در صدا و سیمای کشور کاری شایسته نبود البته ما نمی توانیم کار آن دختر را توجیه کنیم اما فراموش نکنیم که اینستاگرام حوزه خصوصی او بود و ما باید بین حوزه های خصوصی و عمومی مردم جداسازی داشته باشیم، ایشان در محیط شخصی خود حضور داشته اما امروز با این کار او را وارد حوزه عمومی جامعه کرده ایم.
اگر از سوی این دختر جرمی هم صورت گرفته باشد ولو در محیط خصوصی خویش باید بدانیم که از نظر حقوقی رسیدگی های خاص خود را خواهد داشت و در این خصوص تلویزیون پا را فراتر از بار حقوقی موضوع گذاشته است و در اینجا باید اذعان کرد که پشت صحنه صدا و سیمای ما چه کسانی هستند و در اتاق فکر آنها چه کسانی مشاوره های اینچنینی را به آنها می دهند؟
نشان دادن گناه این دختر در صدا و سیمای کشور باعث شد افرادی در جامعه که نسبت به این موضوع آگاهی لازم را نداشتند به سراغ تماشای این گناه بروند و از آن بدتر این است که افرادی حتی با سن بالا نیز در حمایت از این دختر فیلم هایی را از خود به نمایش گذاشتند که ترویج بی عفتی بود ما در روزهای اخیر شاهد بودیم برای نمونه پیرزنی با سن 70 ساله در اعتراض به این رفتار شروع به رقصیدن کرده است.
متاسفانه بسیاری از افراد در حمایت از این فرد نوجوان کلیپ های رقصیدنی را از خود منتشر کرده اند که دیگران را به قبح این گناه آلوده کرده است و برخی در اعتراض ها فراتر از این در مقابل بیرق شهادت امام صادق (ع) شروع به رقصیدن کردند، پس این نشان می دهد که صدا و سیمای ما نباید به ترویج گناه و معصیت بپردازد.
* چرا برخوردهایی اینچنینی با جرائمی از این قبیل را شاهد هستیم؟
برای داستان این دختر 17 ساله میتوان به این داستان قدیمی مراجعه کرد که آمده است: دزدی در دل شب از دیواری جهت دزدی به بالا کشید از قضا از دیوار به پایین افتاد و پایش شکست، دزد پا شکسته از دست صاحب خانه به دادگاه شکایت کرد که دیوارش را چرا بلند ساخته و من بدبخت از آن افتادم و پایم شکست.
براین اساس صاحب خانه را احضار کردند و در اسرع وقت به این پرونده رسیدگی کردند و صاحبخانه نیز سریع تقصیر را بر گردن معمار ساختمان انداخت و گفت معمار مقصر است که بنا را بلند ساخته و از این رو دستور بازداشت معمار ساختمان صادر شد و او نیز دستگیر گشت.
معمار ساختمان که دید دادگاه خیلی جدی است گفت من تقصیر ندارم مقصر آجر پز است که آجر خود را بزرگ درست کرده و سپس دستور بازداشت آجرپز را دادند تا او محاکمه شود، او هم تمام تقصیرها را به گردن نجار انداخت که نجار قالبها را بزرگ بزرگ زده و سپس به سراغ نجار و محاکمه او رفتند.
نجار هم که دید دارد محاکمه میشود گفت من مقصر نیستم من داشتم قالب میزدم دختر خانم بیحجابی از پنجره به بیرون نگاه میکرد و حواسم را پرت نمود و قالبها بزرگ بزرگ ساخته شد، به این ترتیب بلاخره دختر را احضار کردند و او هم که دید دارند او را محاکمه میکنند گفت دست نگه دارید من مقصر نیستم مادرم برای خرید بیرون رفته بود برادر شیر خوارم را پیشم گذاشته بود که گریه میکرد و من از پنجره نگاه کردم که مادرم میاد یا نمیاد.
داستان که به اینجا رسید دادگاه ختم پرونده را اعلام کرد و طی بیانه ای مجرم اصلی را معرفی کرد که بچه شیرخوار بوده که باعث این همه مصائب گشته است.
در داستان مائده هم قصه از این قرار است که آقایان امور اهم را رها کرده و به امور غیر آن پرداختهاند، انگار ریشه تمام اختلاسها، حقوقهای نجومی، املاک نجومی و غیره همه زیر سر دختر ۱۷ ساله بوده است.
نظر شما