اسلام عقل و علم را راه تشخیص درستی ایمان می داند

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: عقل گاهی به عنوان موجود مجرد و گاهی به عنوان قوه ادراک به کار می رود. در فرهنگ اسلامی عقل و علم در مقایسه با منزلت عبادت، برتری دارند و حتی عقل و علم درست یا غلط بودن ایمان را مشخص می کنند.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا، استاد دانشگاه تهران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در جمع دانشجویان چهارمین دوره طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی پیرامون «تطورات عقل» به سخنرانی پرداخت که در ادامه گزارش آن می آید:

 

از مهمترین دلیل ها برای تطورات معنای علم، تطورات در معنای عقل و اهمیت و جایگاه علم وابسته به اهمیت و جایگاه عقل در درون هر فرهنگ است. در جهان اسلام، عقل در آیات و روایات با معانی مختلفی به کار برده شده است و مسلمانان نیز رویکردهای مختلفی به عقل داشته اند. در جهان مدرن هم علم متناسب با تطورات عقل معناهای مختلفی پیدا کرده است.

 

عقل گاهی به عنوان موجود مجرد و گاهی به عنوان قوه ادراک به کار می رود. در فرهنگ اسلامی عقل و علم در مقایسه با منزلت عبادت، برتری دارند و حتی عقل و علم درست یا غلط بودن ایمان را مشخص می کنند. یکی از  معانی عقل در اسلام، عقل مجرد فراتر از موجودات و مستقل از آنها است. این عقل بر زمین محاط و وظیفه اش انتقال فیض به موجودات و وابسته به خداوند، می باشد. در برابر این معنا، عقل به عنوان قوه ادراکی نیز بیان شده است.

 

عقل در درون انسان طبقه و تقسیم بندی هایی نیز دارد و یکی از این طبقه بندی ها تقسیم عقل به انوع نظری و عملی است. عقل نظری نیز به سه قسم یعنی بالقوه، بالفعل و مستفاد تقسیم می شوند. هر انسانی سرمایه اولیه یعنی عقل بالقوه و تا حدودی نیز عقل بالفعل دارد.

 

اینکه انسان خوبی ها و بدی ها را بدون آموزش تشخیص می دهد مثلا طالب رسیدن به خیر و سعادت و از ظلم متنفر است، مربوط به همین نکته است. عقل بالفعل نیز با استدلال بدست می آید. برای رسیدن به عقل مستفاد باید مراحلی را طی کرد. باید هوا و هوس را به کمک عقل مهار کرد و وقتی عقل مسلط شد زمینه توجه به حقایق متعالی فراهم می آید و لذت و بهجتی به انسان دست می دهد و این انسان صاحب عقل مستفاد می شود.

 

ولی انسان دارای عقل مستفاد بدون نیاز به استدلال به حقایق امور می رسد. صاحب  عقل مستفاد چند خصوصیت دارد: ارشاد به سوی آنچه می داند. فرد صاحب عقل مستفاد می فهمد که بعضی از امور را نمی داند. همچنین می فهمد که نیاز به کمک دارند. انسان فاقد عقل مستفاد، عقل مفهومی و استدلالی دارد و با کمک حس بعضی از مسائل را درک می کند. البته عقل همان داده های حسی را به قانون تبدیل می کند . عقل مفهومی منطقی دارد که با تحصیل کردن، خلوت گزیدن و . . . بدست می آید.

 

عقل مفهومی به کمک نقل بر اطلاعاتش افزوده می شود و در بعضی از موارد، معرفت تنها از طریق نقل بدست می آید. متاسفانه در جهان مدرن چون علم را آزمون پذیر تعریف کرده اند، علم از یک سری معارف ارزشمند که از نقل بدست می آید محروم شده است. یکی از بحث های جدی در جهان اسلام رابطه بین عقل و نقل بوده و بر اساس این رابطه طبقه بندی علوم نیز فرق می کند. البته جهانی که عقل مستفاد و وحی را کنار گذاشت، این بحث ها در آن راه ندارد.

 

اما در جهان مدرن عقل معناهای متفاوتی دارد. جهان مدرن با دکارت شروع می شود و عقل مورد نظر دکارت، عقل روشنگری، یک عقل مفهومی است. از نظر دکارت ۳ جوهر متفاوت یعنی جسم، نفس و خدا وجود دارد. اما در اندیشه کانت عقل معنای دیگری پیدا می کند و عقل سوبژکیتیو می شود. در این دیدگاه مفاهیم عقل متعلق به سوژه است و سوژه این مفاهیم را از جهان نگرفته است بلکه این مفاهیم بر جهان افکنده می شوند و ما بواسطه این مفاهیم جهان را می شناسیم.

 

 

این عقل متعلق به درون انسان است و به بیرون از ذهن انسان ربطی ندارد. از نظر کانت، ما جهان را با ذهن خود تفسیر می کنیم. ما فقط می توانیم جهان راتفسیر کنیم و از شناخت جهان عاجزیم. در اندیشه کانت عقل معنای متعالی خود را از دست می دهد و شبه استعلایی می شود. بعد از کانت، نئو کانتی ها بواسطه هگل عقل را تاریخی می کنند. با این دیدگاه مفاهیم ثابت نیستند و در هر مقطع تاریخی شکل خاصی به خود می گیرند.

 

امر سوبژکتیو، تاریخی می شود اما هنوز سوژه است. این معانی عقلی حقایق محض نیستند. اما در قرن بیستم،  بحث از ساختار و تاثیری که ساختار بر سوژه می گذارد شکل می گیرد و ساختارگرایان  معتقد بودند که سوژه بوسیله ساختار کنش می کند. در این فضا و  حال و هوای قرن بیستم نظریات جامعه شناسی تحت تاثیر دو گروه از متفکران مطرح می شدند که بعضی معتقد به عاملیت سوژه و بعضی نیز معتقد به عاملیت ساختار بودند.

 

در اوایل قرن بیستم، سوژه دیگر جایگاه و اعتبار قرن ۱۷و ۱۸ را نداشت و با ظهور متفکرین پساساختارگرایانی  همچون فوکو بحث مرگ سوژه در فضای جهان مدرن به طور جدی طرح شد. همه این بحث ها در غرب در حالی جاری بود که در سنت اسلامی، عقل فراتاریخی و فرافرهنگی است.

 

گفتنی است، چهارمین دوره طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی با حمایت و نظارت دانشگاه باقرالعلوم(ع) دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در قم در حال برگزاری است.

کد خبر 721742

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha