تجدید چاپ «ناطوردشت» با ترجمه «احمد كريمي»

کتاب «ناطور دشت» اثر « جروم دیوید سالینجر» با ترجمه «احمد کریمی» را انتشارات «امیرکبیر» برای پنجمین بار روانه بازار نشر کرده است.

 به گزارش خبرگزاری شبستان، «ناطوردشت” عنوان داستانی است که در آن سالینجر نویسنده موفق آمریکایی با زیبایی و استادی، داستان جوانک تازه‌بالغی را بیان می‌کند که یک روز به‌طور ناگهانی تصمیم می‌گیرد که مدرسه‌اش را ترک کند و به نیویورک برود تا چند روزی را مثل آدم‌های بزرگ خوش بگذراند. تمامی ماجرا از قول هولدن کالفید جوان 16 ساله‌ای است که سرشار از صداقت و رک‌گویی است که خوانندگان و از جمله پدرها و مادرها را سرگرم می‌کند ومی‌خنداند و گاهی نیز ریشه‌های طغیان جوانی را برایشان روشن می‌کند.

ناطوردشت شاهكار سالينجر با ترجمه احمد كريمي بار نخست در سال 1345 در نشر مينا منتشر شد و با توقفي طولاني در سال 1395 در نشر علمي فرهنگي چاپ دوم آن به بازار آمد. اين رمان امسال به چاپ پنجم در نشر اميركبير رسيده است.

به نظر می‌رسد سلینجر این رمان و شخصیت اصلی‌اش را بیش از سایر آثارش دوست دارد زيرا زمانی كه هاليوود برای اقتباس سينمايی از اين اثر اجازه نويسنده را خواست در كمال تعجب با مخالفت او مواجه می‌شود. جواب سالينجر به اين درخواست چنين بود: «نمی‌توانم اجازه بدهم چون ممكن است «هولدن» (شخصيت اصلی داستان) اين قضيه را دوست نداشته باشد».

"ناتور دشت" به عنوان نخستین کتاب سلینجر، طی مدت کمی برای او شهرت و محبوبیت فراوان به همراه آورد و بنگاه انتشاراتی «راندم هاوس» (Random House) در سال ۱۹۹۹ آن را به عنوان شصت و چهارمین رمان برتر قرن بیستم معرفی كرد. این کتاب در مناطقی از آمریکا، به‌عنوان کتاب «نامناسب» و «غیراخلاقی» شمرده شده و از سوی «انجمن کتابخانه‌های آمریکا» در فهرست کتاب‌های ممنوعه دهه ۱۹۹۰ قرار گرفت.

در بخشی از این اثر می خوانیم: «غذای شب‌های یکشنبه ما در پنسی همیشه یک چیز بود. به اصطلاح غذای عالی لذیذی بود، برای این که به ما کباب می‌دادند. من سر هزار دلار شرط می‌بندم که دلیلش فقط این بود که عده زیادی از اولیای بچه‌ها روزهای یکشنبه می‌آمدند مدرسه و ترمر پیش خودش حساب کرده بود که ممکن است مادرها از بچه‌های عزیزشان بپرسند که دیشب شام چه خورده‌اند و آن‌ها بگویند «کباب» چه حقه‌ای. کاش کباب آن‌جا را می‌دیدید. تکه گوشت‌های سفت و سختی که کارد هم آن‌ها را نمی‌برید. شب‌هایی که کباب می‌داند همیشه کمی هم پوره سیب‌زمینی بغلش می‌ریختند و برای دسر کمپوت سیب می‌دادند که هیچ‌کس به آن لب نمی‌زد مگر چند تا از بچه‌های کوچکی که از مدرسه‌های پایین شهر آمده بودند و چیز بهتری در زندگی‌شان ندیده بودند و یا آدم‌هایی مثل آکلی که از هیچ خوراکی روگردان نبودند.

وقتی که از سالن غذاخوری بیرون آمدیم هوا خیلی عالی بود. هشت سانتیمتر روی زمین برف نشسته بود و هنوز هم به شدت می‌بارید. منظره خیلی قشنگی بود. شروع کردیم به برف بازی. گلوله برفی درست می‌کردیم و توی محوطه به سر و روی هم می‌زدیم و مسخره‌بازی در می‌آوردیم. کار بسیار بچگانه‌ای بود اما تمام برو بچه‌ها واقعا از این کار لذت می‌بردند...»

 رمان «ناطور دشت» اثر جروم دیوید سالینجر با ترجمه احمد کریمی در 264 صفحه با تیراژ 500 نسخه به بهای 26هزار و 500 ریال از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر روانه بازار کتاب شد.

کد خبر 722696

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha