خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: هفتم صفر یکی از ایامی است که در تاریخ شیعه به سالروز شهادت امام مجتبی(ع) شهرت دارد و در ان علما و مراجع اعلام و اقامه عزا می کنند؛ از این رو، به مناسبت فرا رسیدن این روز، مروری کرده ایم بر گزیده ای از سخنان مقام معظم رهبری درباره امام مجتبی(ع) و آثار صلح ایشان بر تاریخ تشیع.
تفاوت های صلح امام حسن (علیهالسلام) با قیام امام حسین (علیهالسلام)
امام حسین (علیهالسلام) یک معترض نسبت به حاکم جائر بود ولی امام حسن (علیهالسلام) در برابر یک رعیت خودش قرار داشت.
یک حرف این است طبق بیان شهید مطهرى، امام حسین(ع) که به شهادت رسید، یک معترض، یک آمرِ به معروف و ناهىِ از منکرى بود که در مقابل یک حاکم جائرى قیام کرد؛ چون او داشت ظلم میکرد، داشت فسق میکرد، از وجود او شَر، میتراوید و امام حسین بهعنوان یک معترض، یک مؤمن، تکلیف شرعى خودش را احساس کرد که باید به او اعتراض کند. این اعتراض واجب بود و نقطهى اوج زیبائى و شکوه این کار هم این بود که این اعتراض را ادامه بدهد تا مظلومانه کشته بشود. شهید فىسبیلالله با کشته شدن خودش حقانیت حرف خودش را ثابت کرد همچنانى که کرد.
امام حسن(ع) اصلاً اینجور وضعى نداشت، امام حسن (علیهالصلوةوالسّلام) خلیفهاى بود که یک نفرى در مقابل او از رعیت خود او، علیه او عَلَم طغیان برافراشته بود. اگر امام حسن(ع) در این رویاروئى با رعیت خودش که علیه او طغیان کرده، مقاومت میکرد تا جان خودش را از دست میداد، هرگز آن معترض شجاعى نبود که در مقابل منکر ایستاده و کشته شده؛ بلکه حاکمى بود که بهوسیلهى عوامل خودش به قتل رسیده بود. اصلاً ببینید ماهیت قضیّه به کلى متفاوت است.( ۱۳۶۸/۲/۱۱)
ما نظیر این حادثه را نداشتیم ...
دوران امام مجتبی(علیهالصّلاةوالسّلام) و حادثهی صلح آن بزرگوار با معاویه، یا آن چیزی که به نام صلح نامیده شد، حادثهی سرنوشتساز و بینظیری در کل روند انقلاب اسلامىِ صدر اول بود. دیگر ما نظیر این حادثه را نداشتیم.
در باب صلح امام حسن(علیهالسّلام)، این مسأله را بارها گفتهایم و در کتاب ها نوشتهاند که هر کس - حتّی خود امیرالمؤمنین(ع) - هم اگر به جای امام حسن مجتبی(ع) بود و در آن شرایط قرار میگرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن(ع) کرد. هیچکس نمیتواند بگوید که امام حسن، فلان گوشهی کارش سؤالبرانگیز است. نه، کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلال منطقىِ غیر قابل تخلف منطبق بود.
در بین آل رسول خدا(صلّی اللَّهعلیهوالهوسلّم)، پُرشورتر از همه کیست؟ شهادتآمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، برای حفظ دین چه کسی بوده است؟ حسینبن علی(علیهالسّلام) بوده است. آن حضرت(ع) در این صلح، با امام حسن(ع) شریک بودند. صلح را تنها امام حسن(ع) نکرد؛ امام حسن(ع) و امام حسین(ع) این کار را کردند؛ منتها امام حسن(ع) جلو بود و امام حسین(ع) پشت سر او بود. (۶۹/۱/۲۲)
عامل شکست امام مجتبی(ع)
این وضعِ دانشگاهی که امروز هست، من به شما صریح بگویم: من این وضعیت را نمیپسندم. دانشجویی که اصلاً نفهمد در دنیا چه میگذرد، این دانشجو، دانشجوی زمان خودش نیست؛ مرد زمان خودش نیست. دانشجو باید احساس سیاسی داشته باشد، درک سیاسی داشته باشد، تحلیل سیاسی داشته باشد. بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکرّراً گفتهام که، چیزی که امام حسن مجتبی علیهالسّلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنه خوارج را بهوجود آورد و امیرالمؤمنین علیهالسّلام را آنطور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آنگونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود واِلّا همه مردم که بیدین نبودند. تحلیل سیاسی نداشتند. یک شایعه دشمن میانداخت؛ فوراً این شایعه همه جا پخش میشد و همه آن را قبول میکردند! (۷۲/۸/۱۲)
پذیرش صلح بهخاطر حفظ اسلام
در صدر اسلام بزرگترین و مهمترین ضربهای که بر اسلام وارد شد، این بود که حکومت اسلامی از امامت به سلطنت تبدیل شد. حکومت امام حسن و حکومت علی بن ابیطالب (علیهمالسّلام) به سلطنت شام تبدیل شد! البته امام حسن مجتبی (علیهآلافالتّحیةوالثناء) آن روز به خاطر یک مصلحت بزرگتر -که حفظ اصل اسلام بود- مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد. حکومت را از امام حسن گرفتند. وقتی حکومت از مرکز دینىِ خودش خارج شد و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد، بدیهی است که بعد هم حادثهی کربلا پیش میآید. آنوقت حادثهی کربلا حادثهای نیست که بشود جلویش را گرفت؛ اجتنابناپذیر میشود. بیست سال بعد از آنکه حکومت اسلامی از دست محور اصلی آن -که امامت است- گرفته شد، امام حسینِ فرزند پیامبر در کربلا با آن وضع فجیع به خاک و خون کشیده شد. اساس حمله و نقشهی دشمن این است که حکومت را از محور اصلی -محور امامت، محور دین- خارج کند. بعد خاطرش جمع است که همه کار خواهد کرد! (۱۳۷۹/۲/۱)
نظر شما