خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: یکی از مسائل مبتلابه جهان امروز، ظهور انواع و اقسام معنویت های نوپدید و عرفان هایی است که همه به نام تعالی انسان و بهبود بخشیدن به زندگی او، مطرح می شوند و اتفاقا پیروانی هم پیدا می کنند اما بعد از گذشت مدتی و پس از آنکه ثابت شد هیچ کارایی ای ندارند از گردونه حذف می شوند اما آثار مخربشان تا مدت ها بر افکار پیروان باقی می ماند چرا که آنها این جریانات را بهشت برین خود تصور می کردند اما ناگهان متوجه شدند که با سراب مواجه اند.
سردمدار یکی از این جریانات در دهه های اخیر فردی به نام «اروین لازلو» است. او با طرح افکار و اندیشه های خود سعی داشت گونه ای متفاوت از نگرش به انسان و جهان معنوی و دنیای پیرامون را ارایه دهد. از این رو، در ادامه بررسی عرفان های نوپدید، بخش دیگری از مباحث حجت الاسلام «حمیدرضا مظاهری سیف»، رییس موسسه بهداشت معنوی را که به همت شبکه جهانی ولایت، طی سلسله مباحث منسجمی تهیه شده است، تقدیم حضورتان می شود:
حجت الاسلام مظاهری سیف با اشاره به فعالیت های «اروین لازلو» به عنوان یکی از مدعیان معنویت در جهان امروز، گفت: یکی از افرادی که نقش بسیار جدی در ساماندهی سازمان و گروه های مدعی عرفان دارد، «اروین لازلو» است. او سوابق سیاسی و علمی مختلفی داشته است، مشاور مدیر کل یونسکو بوده و حتی چند بار برای دریافت جایزه صلح نوبل کاندید شده و از سوی دیگر در سازمان ملل نیز مسئولیت هایی داشته است.
رئیس موسسه بهداشت معنوی تصریح کرد: گذشته از آن، اکنون سازمان هایی نظیر بنیاد علوم «آکاشیک» مشغول نشر و ترویج افکار و تئوری های او هستند، همچنین، مرکز مطالعات تحول جهان لازلو در دانمارک، مرکز پاراداریم رهبری جدید لازلو در ایتالیا و موسسات دیگری نیز هستند که در این جهت فعالیت می کنند.
وی افزود: در سوابق او یکی از مراکز مهم و اندیشکده های آینده پژوهی که در جهان تاسیس شده وجود دارد، یعنی باشگاه رم که تقریبا در دهه شصت میلادی بعد از آنکه التهابات جنگ جهانی دوم رو به آرامش می رفت، تشکیل شد، زمانی که ایالات متحده آمریکا به این نتیجه رسید که برای تحکیم نقش رهبری خود در جهان معاصر باید مطالعاتی را انجام دهد و کشورهای مختلف را در نظر داشته باشد و متناسب با آن اقتدار خودش را تثبیت کند لذا به تدریج مجموعه ای به نام باشگاه رم شکل گرفت.
کارشناس و پژوهشگر عرفان ابراز کرد: البته این طور نیست که این باشگاه صرفا در ایتالیا باشد بلکه سازمان گسترده ای است که در کشورهای مختلف شعبه دارد، در این سازمان روی موضوعاتی کار می کنند که مورد نیاز سلطه آمریکا بر جهان است، در واقع بررسی می کنند که دنیا به چه چیزی نیاز دارد و کشورهای مختلف در چه وضعی هستند و از آن طریق اوضاع و احوال جهان را به سمت تامین منافع خودشان پیش می برند.
این پژوهشگر تصریح کرد: لازلو در دهه شصت و هفتاد میلادی، عضو باشگاه رم بود و فعالیت هایی داشت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به نظر می رسد که او ایده های جدیدی را در رابطه با دین و معنویت پیدا می کند و در سال 1984 مباحثی را مطرح می کند.
وی ادامه داد: در آن زمان چون موج انقلاب اسلامی ایران نه تنها در جهان اسلام بلکه در کل جهان دامنه خودش را گسترش داده بود، فضا بسیار متاثر از این اتفاق بود و به تعبیری که یکی از بزرگان و اساتید حوزه داشت انقلاب اسلامی باعث شد که مردم ایران بیش از پیش متوجه دین شوند، شیعیان متوجه باورها و اندیشه های شیعی شوند و از سوی دیگر سایر مسلمانان متوجه اندیشه های شیعی شدند، همچنین غیرمسلمانان متوجه اسلام شدند و سایر مردم جهان و کسانی که دنبال دین خاصی هم نبودند متوجه مقوله دین و معنویت شدند. این موج به شکل های مختلفی در دنیا گسترش یافت و طبیعی بود که مراکز مطالعاتی و اندیشکده ها به این مساله فکر کنند.
مظاهری سیف اظهار کرد: در این میان لازلو که از مقامات بلندپایه باشگاه رم بود ایده هایی را مطرح می کند که این ایده ها به مدت 9 سال به صورت محرمانه در یک گروه مطالعاتی با عنوان گروه پژوهشی «داروین» مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، به این جهت که آنها افرادی را جمع کردند که پیروان داروین بودند و می خواستند در این مورد صحبت کنند که آیا بشر به مرحله جدید یا تکاملی می رسد که در این مرحله نوعی دین و معنویت وجود دارد؟ این مرحله را چه طور می توانیم درک کنیم و به صورت نظم جدید در دنیا شکل دهیم؟
وی اضافه کرد: از همین تفکرات و از دل همین پرسش ها گروه پژوهشی داروین فعالیت خودش را آغاز می کند، پس از آن در دهه 1990 به بعد شاهد دستاوردهای این گروه هستیم که به شکل های مختلف دنبال می شود؛ از جمله اینکه در سال 1993 موسسه ای به نام باشگاه بوداپست در مجارستان شکل می گیرد که زادگاه لازلو بود، این باشگاه اعلام کرد ماموریت ما این است که جهان را برای تغییر با تکیه بر معنویت و ادبیات و هنر آماده کنیم.
مظاهری سیف تاکید کرد: این باشگاه با هدف یادشده، شروع به فعالیت های مطالعاتی، آموزشی و از طرف دیگر فعالیت های ترویجی کرد و جریان های معنویت گرا و شبه عرفانی و مدعی دین و عرفان در جهان معاصر را در حیطه فعالیت خود قرار داد.
وی ادامه داد: برای آنکه این حرکت برایمان بهتر روشن شود به نتیجه گروه پژوهشی داروین اشاره می کنم، اروین لازلو بعد از این دوره مطالعاتی کتاب های زیادی منتشر می کند و در آنها سه تئوری اصلی را مطرح می کند که این سه تئوری نقشه راه و استراتژی اصلی عرفان های نوظهور، ادیان جدید و معنویت های کاذب در جهان امروز بوده است.
مظاهری سیف با اشاره به مفاهیم این تئوری های سه گانه گفت: تئوری تکامل عمومی به عنوان اولین تئوری مطرح می شود، این تئوری مبتنی بر نظریه داروین و تا حدودی بسط آن تئوری است، آنها معتقد بودند جهان هستی دوره ای از تکامل را پشت سر گذاشته که در آن ماده توانست حیات را در خودش جا دهد، یعنی از دل ساختار های مولکولی، سلول ها و سیستم های زنده به وجود بیایند، بعد موجودات تک سلولی و بعد از آن هم باز طبق حرف های داروین قضیه پیش می رود و این موجودات پیشرفت کرده و تکامل می یابند تا به جایی می رسد که به زعم آنها انسان متولد می شود یعنی این حیوان هوشمند به وجود می آید.
رئیس موسسه بهداشت معنوی در ادامه بیان کرد: به تعبیر آنها در نسل پیشرفته و هوشمندی از شامپانزه ها، جهش ژنتیکی شکل می گیرد و انسان به دنیا می آید و تکامل زیستی پیش می رود و تکامل اجتماعی به وجود می آید و بعد به مرحله تکامل شعوری می رسد. به مرحله تکامل به آگاهی و تکامل معنوی می رسد که در این دوره بشر یک سری آگاهی خاص پیدا می کند.
مظاهری سیف تصریح کرد: یک سری آگاهی هایی که نمی شود با علم و دانش در موردش تحقیق کرد و کار تجربی روی آن انجام داد، مسائلی هستند که به ماورا مربوط می شوند، شاخص اصلی این مرحله از تکامل همان چیزی است که در جلسات گذشته به آن اشاره کردم. آنها گفتند حالا که بشر می خواهد به سمت معنویت و خدا برگردد بیاییم و یک جنبه نمادین به او دهیم و بگوییم این دین و معنویت راهی برای خودشناسی است و این دین و معنویت که خدا را در محور و کانون خود قرار داده در واقع نمادی از قدرت های ناشناخته بشر و ظرفیت های نامحدود انسانی است.
وی ابراز کرد: مطلب دومی که به عنوان ایده و تئوری طرح می شود، آن است که کل جهان هستی و خلقت در یک میدان آگاهی و شعور قرار دارد که آن را احاطه کرده است، این میدان «آکاشیک» نام دارد. «آکاشا» یکی از الهه های هندو است و در حقیقت مادر خلقت است که گویا کل کائنات را در رحم خودش جا داده است؛ نقشی که این الهه در تئوری میدان آکاشیک ایفا می کند آن است که با ایجاد بی نظمی هایی در سیستم کائنات، باعث می شود که عناصر ضعیف تر تخریب و حذف شوند و عناصر قوی تر نظم جدید را شکل دهند و بحث تکامل در ساختار کائنات پیش رود.
پژوهشگر و کارشناس عرفان در پایان این بخش از سخنان خود خاطرنشان کرد: ما این موضوع را با عناوینی نظیر شعور کیهانی، شعور الهی، هوشمندی الهی، روح کیهانی، میدان آگاهی، میدان شعوری و تعابیر دیگر شنیده ایم. به هر حال آنها، آن الهه هندو را تبدیل به یک تئوری شبهه علمی کرده اند. پس خلاصه نظریه میدان آکاشیک آن است که فرآیند تکامل عمومی بر اساس مداخلات یک میدان شعوری که در کائنات است پیش می رود که آنها معتقدند که انسان ها می توانند با این میدان شعوری در ارتباط قرار گیرند و آن را تحت تاثیر قرار دهند.
ادامه دارد...
نظر شما