خبرگزاری شبستان؛ سرویس قرآن و معارف: "همچنان که آیه 58 سوره یونس می فرماید اگر کسی می خواهد به این شادی عمیق برسد به واسطه یادآوری موهبت های الهی است. وقتی شما این همه موهبت و نعمتی که خداوند به شما عطا کرده نبینید و آن ها را به هیچ بینگارید معلوم است که در واقع نعمت ها را پوشانده اید در حالی که به تصریح قرآن، لئن شکرتم لازیدنکم / اگر سپاسگزار باشد و شاکر، خداوند بر شما می افزاید. انسان به واسطه رویت نعمت های خداوند است که به شادی می رسد چون می بیند که فی المثل خدواند، او را رها نکرده است و مثلا می بیند که خدواند رازق است و رزق او را می رساند می بیند که خداوند به عدالت با او رفتار کرده است. می بیند که خداوند بی آن که کاری کرده باشی فضل و رحمتش را بر تو نازل کرده است. پس مومنان اگر می خواهند شادی پایدار داشته باشند، فهرستی از موهبتهای الهی در اختیار را تهیه و بر روی آن تمرکز نمایند.
یادآوری و شکر موهبتهای الهی نشاط و شادمانی را برای مومنان به ارمغان می آورد. شادمانی حاصل از این طریق پایدارتر از شادمانی حاصل از گردآوری اشیاء است چون هرگونه وابستگی به اشیاء و مادیات ضد شادمانی است چون اشیا همواره در معرض استهلاک و تغییر و دگرگونی هستند بنابراین شما به محض این که آن ها را به دست می آورید از یک سو در معرض از دست دادن آن ها هم قرار می گیرید اما فضل و رحمت خداوند از دست دادنی نیست."
آنچه در ادامه می آید گفتگوی گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین توانایی، مدرس دانشگاه امام صادق درباره مختصات شادی مومنانه است.
جناب توانایی! همچنان که استحضار دارید وارد ماه ربیع الاول شده ایم. ماهی که برای شیعیان و مومنان، ماه سرور و شادمانی است. پرسشی که از شما دارم این است که نسبت میان دین و شادی و سرور چیست یا به عبارت بهتر آیا می توان از شادی مومنانه سخن گفت؟
تردیدی در این باره وجود ندارد که اسلام، شادی و سرور را تایید می کند و این طور نیست که زندگی مومنانه یک زندگی در غم و اندوه باشد. شواهد بسیاری در این باره از آیات و روایات می توان بیان کرد از آن جمله است که قرآن در آیه 58 سوره یونس می فرماید: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ / بگو که باید به فضل و رحمت خدا شادمان شوند که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که می اندوزند. در این آیه خداوند در واقع آن مختصاتی که در سوال شما درباره شادی مومنانه بود بیان می کند و می فرماید مومنان باید به فضل و رحمت خداوند شادمان شوند. این جا مشخص می شود که نسبت شادی و ایمان، امیدواری به فضل و رحمت خداوند است چون در ادامه آیه هم تصریح می کند که این نوع شادی بهتر از آن شادی ای است که شما می خواهید با ثروت اندوزی به دست آورید.
در حقیقت اگر درست متوجه شده باشم قرآن به این موضوع تصریح می کند که آن نوع شادی هایی که انسان ها می خواهند با مال اندوزی به دست بیاورند ناپایدار است بنابراین در نهایت به یک درد تبدیل می شود و نمی تواند آرامش عمیقی را به آن ها بدهد اما آن شادی متصل به فضل و رحمت خداوند یک شادی پایدار است؟
همین طور است. ما وقتی به سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) هم توجه می کنیم چهره آن ها را عبوس و گرفته نمی بینیم. نه پیامبر(ص) و نه اهل بیت(ع) این طور نبودند که اهل مزاح و شوخی و شادی نباشند البته آن مزاح و شوخی و خنده نسبت تامی با قواعد و چارچوب های اخلاقی داشته است و آنچه که قرآن هم در این آیه بیان می کند در حقیقت بر روی این موضع صحه می گذارد که اساسا ایمان نمی تواند بدون شادمانی اصیل، معنایی نداشته باشد. وقتی انسان مومن متوجه شد که سررشته امور به خداوند برمی گردد این انسان خود را در یک حصن و امنیت خاطری خواهد دید. وقتی ایمان در قلب انسان مستقر شد به تعبیر قرآن این انسان دیگر خوف و اندوهی نخواهد داشت چون سررشته همه خوف ها و احساس ناامنی ها و اندوه ها در این است که انسان عمیقا باور به این ندارد که این جهان گرداننده ای دارد که اگر او نخواهد برگی از درخت نمی افتد. حال به این توجه کنید که انسان مومن خود را در این وضعیت می بیند وضعیتی که نه اندوهی بر او مستولی است و نه خوفی، این انسان خود به خود بدون این که وابسته به یک محرک بیرونی مثل شغل و منصب و ثروت و تایید دیگران باشد در یک وضعیت آرامش و شادمانی عمیق خواهد بود چون شادمانی خود را از توحید و بندگی در راه حق می گیرد و نه از ثروت و مال و منصب و به خاطر این که ثروت و مال و منصب همیشه ریشه های ناپایدار دارند نمی توانند منشا یک شادی پایدار و مستقر را داشته باشند.
شاید بسیاری از ما به این درجه از ایمان نرسیده باشیم و حقیقتا این درجه والایی است که انسان همواره در حضور قلب باشد و به این واسطه ترس و خوف و احساس بی قراری نداشته باشد. برای کسانی که در مسیر بندگی قرار گرفته اند اما هنوز به آن درجات والا دست نیافته اند چه نسخه ای را می شود در این باره تجویز کرد که زندگی شان توام با شادمانی و آرامش بیشتر باشد؟
همچنان که آیه 58 سوره یونس می فرماید اگر کسی می خواهد به این شادی عمیق برسد به واسطه یادآوری موهبت های الهی است. وقتی شما این همه موهبت و نعمتی که خداوند به شما عطا کرده نبینید و آن ها را به هیچ بینگارید معلوم است که در واقع نعمت ها را پوشانده اید در حالی که به تصریح قرآن، لئن شکرتم لازیدنکم / اگر سپاسگزار باشد و شاکر، خداوند بر شما می افزاید. انسان به واسطه رویت نعمت های خداوند است که به شادی می رسد چون می بیند که فی المثل خدواند، او را رها نکرده است و مثلا می بیند که خدواند رازق است و رزق او را می رساند می بیند که خداوند به عدالت با او رفتار کرده است. می بیند که خداوند بی آن که کاری کرده باشی فضل و رحمتش را بر تو نازل کرده است.
پس مومنان اگر می خواهند شادی پایدار داشته باشند، فهرستی از موهبتهای الهی در اختیار را تهیه و بر روی آن تمرکز نمایند.
یادآوری و شکر موهبتهای الهی نشاط و شادمانی را برای مومنان به ارمغان می آورد. شادمانی حاصل از این طریق پایدارتر از شادمانی حاصل از گردآوری اشیاء است چون هرگونه وابستگی به اشیاء و مادیات ضد شادمانی است چون اشیا همواره در معرض استهلاک و تغییر و دگرگونی هستند بنابراین شما به محض این که آن ها را به دست می آورید از یک سو در معرض از دست دادن آن ها هم قرار می گیرید اما فضل و رحمت خداوند از دست دادنی نیست.
نظر شما