نامهربانی با«یارمهربان»/ فقر فرهنگی که با نخواندن کتاب به سراغ ما می آید

زندگی‌ امروزی دیگر جمع شدن دور کرسی و قصه گویی مادر بزرگ را به خود ندیده است، امروز پدر و مادرها با نوار و سی دی، قصه گویی تلفنی بچه هایشان را پای قصه و داستان ها می نشانند و فردا دیگر شاید همین هم نباشد.

به گزارش خبرگزاری شبستان_رشت، من زمانی با کتاب آشنا شدم که هنوز به مدرسه نمی رفتم، کتاب داستان های کودک زیادی که متعلق به برادر و خواهرهای بزرگتر از خودم بود، همه اش را آنها برایم بارها بارها خواندند تا من بزرگتر شدم و توانستم به تنهایی کتاب بخوانم.


 پدرم کتابخانه نسبتا خوبی دارد، کتاب های تاریخی، اجتماعی، دینی و البته طنز... او می گوید اینکه بتوانی برای هر لحظه از حالت یه کتاب خوب پیدا کنی، خوب است. بابا علی من تمام کتاب های کتابخانه اش را جلد کرده است، حتی آنهایی که کمی کهنه تر هستند را داده صحافی و حالا جلد نو دارند، بابا می گوید، کتابخانه برای هر خانه ای مثل آشپزخانه لازم است. یکی غذای شکم و دیگری غذای فکر تو را تامین می کند.


او هر روز روزنامه می خواند، شب ها کتاب مطالعه می کند و من برای این علاقه او احترام زیادی قایل هستم، چون او کتاب هدیه می دهد و ما هم از او یاد گرفتیم که به یکدیگر کتاب هدیه دهیم.


اما چند وقت پیش نگرانی اش را در مورد کتاب هایش دیدم، چون چند تا نوه دارد که همه اش سرشان داخل گوشی و تبلت است، کسی از کتابخانه اش کتابی برنمی دارد... من هم نگران شدم، برای چه به اینجا رسیده ایم!!

ایران کهن از آنجا نام ایران کهن به خود گرفت که تمدنی بزرگ را پشتوانه‌ فرهنگی خود دید که مدیون دانشمندان و فرزانگانی است که علوم مختلف از جمله ریاضیات، نجوم و ادبیات و.... را با توجه به مطالعات فراوانی که داشتند در کنار هم مورد استفاده قرار می دادند.

اهمیت «کتاب» به اندازه ای است که خداوند سبحان برای پیامبران خود نیز کتاب قرار داد تا راهنمای بشریت باشند و اکنون همان کتاب ها سند معتبر رسالت آنهاست.

خانواده می تواند بهترین بستر را برای دوستی و انس فرزندان با کتاب فراهم کند و عادت به مطالعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی را رواج دهد. پس از آن مدرسه و جامعه می توانند با ایجاد شرایط و امکانات در گسترش آن بکوشند.

اما درد بزرگ ما زمانی خواهد بود که آینده را بدون انسانهای مانوس با کتاب ببینیم.

زندگی‌ امروزی دیگر جمع شدن دور کرسی و قصه گویی مادر بزرگ را به خود ندیده است، امروز پدر و مادرها با نوار و سی دی، قصه گویی تلفنی بچه هایشان را پای قصه و داستان ها می نشانند و فردا دیگر شاید همین هم نباشد.

شاید بهانه اش سرعت پیشرفت تکنولوژی و ساختار اجتماعی باشد اما همینکه به همین جا هم رسیده است بخاطر فراگیری کتب مختلف بوده و خانواده ها باید به آن توجه ویژه داشته باشند.

این کتاب و کتابخوانی است که در همه دنیا و جوامع ارزشمند و معیار رشد فرهنگی و اجتماعی ملل به شمار می آید.

طبق آنچه که کارشناسان امر بیان می کنند؛ «ایران از جمله کشور‌هایی است که سرانه‌ مطالعه در میان مردم آن از وضعیت نامطلوبی برخوردار است»
هر چند نهادها و سازمان هایی همچون آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، نهاد کتابخانه ها و حتی تبلیغات فراوان برای فرهنگ سازی این امر معروف تلاش می کنند ولی گویا استقبال از مطالعه هنوز آنطور که باید رضایتبخش نیست، چون چند سالی است که آمار سرانه مطالعه در ایران به درستی اعلام نشده است، ناشران منتشر می کنند اما فروش خوب نیست، کتاب هست اما فضای کتابخانه مناسب نیست و...


آمارها می گوید؛ بر اساس برنامه سند چشم انداز نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور باید در سال 1404 از نظر سرانه‌ مطالعه، جزو 15 کشور نخست دنیا و کشور نخست خاورمیانه باشیم و 30 درصد از افراد جامعه عضو کتابخانه‌ها باشند، اما چقدر تا رسیدن فاصله باقی است!؟

متاسفانه تاکنون گویا، فقر فرهنگی که با نخواندن کتاب به سراغ ما می آید و فردای روشنی را برای ما متصور نخواهد بود هم حتی متولیان فرهنگی کشور را به فکر چاره جویی بهتر و ارایه راهکارهای عملی وانداشته است.

امروزه خواندن کتاب و لذت دانستن در بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی جوانان ما دیده نمی شود در حالی که حتی برای نسل ما دهه شصتی ها همینکه در یکی از برنامه های کودک آقای «حکایتی» حکایت های مختلفی را با زیان شیرین روایت می کرد هنوز خاطره مانده است و یا داستان هایی را که از رادیو پخش میشد،‌ از این رو است که نگارنده اطمینان دارد که مطالعه دیداری و یا شنیداری می تواند موجب شکل گیری ارزش‌های گوناگون در ذهن انسان می‌شود و شخصیت آدمی را آنطور که شایسته است، رشد دهد.

مطالعه می تواند نقش سازنده ای در تربیت، معاشرت، اعتماد به نفس و باور سازی و...  افراد داشته باشد آنچنان که علم او را بالا می برد چراغ پر نوری برای مسیری باشد که آینده اش را انتخاب می کند.

سرپرست کتابخانه های عمومی گیلان در گفتگوی خبری اعلام کرد: سرانه مطالعه کتاب و کتابخوانی به میزان مطالعه ای که افراد در روز انجام می دهند بر میگردد که شورای عالی عمومی انجام می دهد.

پریسا کرمی با بیان اینکه، تدبیری که اندیشیده شده است تا سهم کتاب در خانواده ها افزایش پیدا کند، کتاب خوان کردن کودکان است، افزود: چون اگر گودکان ما کتابخوان باشند دیگر نگران آینده کتاب خوانان نخواهیم بود، و  از سوی دیگر مادران نیز باید کتاب خوان باشند.

وی با تاکید به فرمایش مقام منعطم رهبری مبنی بر اینکه کتاب باید در سبد خانواده ها قرار بگیرد، خاطر نشان کرد: برای رونق فرهنگ کتابخوانی تعامل با آموزش و پروش و مهد کودک ها در دستور کار است.

کرمی افزود: برای اینکه ذایقه کودکان تحریک شود تا کودکان با کتاب خواندن و لذت خوانش آشنا شود، باید کارهای مهمی انجام شود.

وی در ادامه اذعان کرد: شیوه کتابخوانی در کتابخانه ها تغییر کرده است و به سمت دیجیتالی کردن کتابخانه ها می رویم، تصریح کرد: گرچه با توجه به افزایش آمار مراجعه کنندکان به کتابخانه های ما، لذت کتاب خوان های مکتوب بیشتر است.

نگار زمانی، یکی از اعضای قدیمی کتابخانه است که به خبرنگار خبرگزاری شبستان می گوید: با داشتن دو کودک خردسال، همیشه وقتم را برای مطالعه آزاد می گذارم.

وی که ورزشکار و اهل قلم نیز هست، ادامه می دهد: وقتی کتاب می خوانم کودکانم آرامتر هستند و به خواندن من گوش می دهند و یا سمت نقاشی کردن می روند که این کارشان خوشحالم می کند.

زمانی گفت: این ما هستیم که شرایط و فضا را برای نسل بعد می سازیم، دوری ما از کتاب و رفتن پی سرگرمی هایی که فایده چندانی ندارند، کودکان را همانطور بی انگیزه بار می آورد.

وی ادامه داد: من حتی برای دستور پخت غذای جدید از کتاب آشپزی بهره می گیرم تا اینکه آنرا در فضای مجازی جستجو کنم و انتظار دارم فرزندانم که هر دو دختر هستند اهمیت این کارم را درک کنند و در آینده با کتاب و مطالعه انس بیشتری داشته باشند.

من هم به این نتیجه رسیدم؛ همینکه جوان امروز عدم نیاز به مطالعه را احساس کرده است و تمام دانسته اش را از روی سرچ در یکی از موتورهای جستجوگر بدست می آورد شاید تهدید بزرگی برای بی سوادی نسل آینده هم باشد، چرا که تحقیقات دانشگاهی و مطالعاتی هم از این سبب کم شده و دیگر برای کشف واقعیت های نو و اختراعات جدید انگیزه ای نمی ماند مگر برای افرادی محدود و علاقه مند به فراگیری علم.

اینکه چرا با «یار مهربان» دیروزمان امروز چنین نامهربان و نامأنوس شده ایم خود نیاز به بررسی و مطالعات کارشناسی دقیق دارد، اما تا دیرتر نشده باید اندیشید، چرا...؟؟؟


نوشین کریمی_شبستان گیلان

کد خبر 741967

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha