خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت و غدیر: با توجه به آنکه اتفاقات عصر ظهور یکی از برپحث ترین و جذاب ترین موضوعات مهدوی است در این نوشتار «نسبت بیت المقدس و امام عصر(عج)» بررسی شده است که در ذیل می آید:
بیت المقدس، معاصر ظهور امام زمان(ع) از چند جهت مورد توجّه قرار می گیرد. یکی از آن جهت ها، وقوع نبردی بزرگ در آن، میان سرسخت ترین دشمن امام(ع) و آن حضرت(عج) است. از دشمنان آشکار در نهضت حضرت مهدی(ع) فردی به نام «سفیانی» است. وی جنایات خود را سه ماه پیش از ظهور از شام آغاز می کند و شش ماه بعد از ظهور در نبردی حوالی بیت المقدس پروندة خونبار و سیاه وی برای همیشه بسته می شود. او دشمن سرسخت و رویاروی آن حضرت(عج) است، هر چند که امام(ع) در حقیقت با نیروهای کافری که از سفیانی پشتیبانی می کنند روبروست. روایات تصریح کرده اند که خروج سفیانی از وعده های حتمی خداوند است.
سفیانی پس از جنایات متعدد و خونباری که از شام تا عراق و حجاز انجام می دهد، با تجربة اوّلین شکست خود به سبب فرورفتن بخشی از سپاهیانش در بیابانی حوالی مکه ـ بیداء ـ پس از ظهور، به مدینه و سپس عراق روانه می شود.
روایات، در مورد جنگ های سفیانی با حضرت مهدی(ع) و یارانش، تنها به ذکر نبرد فتح قدس و آزادی فلسطین پرداخته اند که جنگ پایانی وی خواهد بود. نتیجة این جنگ شکست او و همة هم پیمانان یهودی و غربی اش است.
فتح قدس به وسیله امام(عج)
از روایات مربوط به این نبرد چنین برمی آید که سفیانی، با مشکلات زیادی روبرو می شود.
حضرت مهدی(ع) در آغاز نبرد درنگ می کند و مدتی در حومه دمشق می ماند تا بزرگان و مؤمنان اهل شام؛ آنهایی که هنوز به آن حضرت(عج) نپیوسته اند، به او ملحق شوند. سپس حضرت(عج) از سفیانی می خواهد که جهت گفت وگو شخصاً با آن بزرگوار ملاقات کند. آنگاه یکدیگر را ملاقات می کنند. وی تحت تأثیر شخصیت حضرت مهدی(ع) قرار می گیرد و با آن حضرت بیعت می کند و تصمیم می گیرد دست از جنگ بردارد و منطقه را تسلیم امام(ع) نماید. امّا نزدیکان و پشتیبانان سفیانی وی را پس از آن سرزنش و نکوهش می کنند و او را از تصمیمش منصرف می سازند!
امیرالمومنین امام علی(ع) در روایتی در این باره فرمود: «وقتی سفیانی لشکری به سوی مهدی(ع) می فرستد در بیابان بیداء به هلاکت می رسند و این خبر به اهل شام می رسد. آنها به خلیفة خود می گویند، مهدی(عج) ظهور نموده است با او بیعت کن و به اطاعت وی در آی و گرنه تو را می کشیم. او عده ای را جهت بیعت نزد آن حضرت می فرستد و مهدی از سوی دیگر حرکت می کند تا در بیت المقدس فرود آید».1
این روایتی است که اوج حرکت مردمی دوستداران حضرت مهدی(ع) و مخالفان سفیانی را نشان می دهد در همین نسخه آمده است:
«حضرت مهدی(عج) می گوید پسر عموی مرا نزد من آورید تا با وی سخن گویم پس او نزد حضرت(عج) آمده و به او گفت وگو می کند. پس از این گفت وگو، وی زمام امر را به امام(ع) تسلیم و با او بیعت می کند! امّا چون نزد یاران خود باز می گردد قبیله کلب ـ خاندان وی ـ او را نادم و پشیمان می کنند به همین جهت او برمی گردد و تقاضای فسخ پیمان می کند امام(عج) نیز بیعت وی را فسخ می کند. آنگاه سفیانی لشکریان خود را برای جنگ با امام بسیج می کند ولی امام(ع) او را شکست می دهد و خداوند رومیان را نیز به دست آن حضرت(عج) منهدم می سازد».2
به هر حال، سفیانی موفق نمی شود از این جوّ مردمی طرفی بربندد و از آن فرصتی که امام مهدی(ع) به وی می دهد استفاده کند و مسلمانان سرزمین شام هم موفق به ساقط نمودن حکومت سفیانی و ارتش او نمی شوند. از این رو وی و هم پیمانانش نیروهای خود را برای جنگی بزرگ آماده می کنند؛ جنگی که محورهای آن به گفتة روایات از عکّا تا صور و از آنجا تا انطاکیه در ساحل دریا و از دمشق تا طبریه و تا داخل قدس گسترش می یابد.
ظاهراً در همین مقطع زمانی است که حضرت مسیح(ع) از آسمان فرود آمده، به یاری امام عصر(ع) می پردازد.
در شماری از روایت ها آمده است که محلّ فرود آمدن عیسی(ع) در قدس خواهد بود همچنین آن حضرت(ع) پشت سر امام مهدی(ع) نماز می گزارد و با تصریح به وزارت آن حضرت(عج)، برتری جایگاه حضرت حجّت(ع) را بر خویش به نمایش می گذارند، همچنین هر سال به حج خانه خدا مشرف می شود و مسلمانان به همراهی وی به نبرد با یهود، روم و دجال می پردازند.3 حضور ایشان به نحوی است که حداکثر یاری رسانی به حضرت ولیّ عصر(ع) را به دنبال دارد. در نماز چنان که با فعالیت ها و اقدامات تبلیغی زمینة گرایش خیل عظیم مسیحیان مؤمن و غیرمغرض را به ایشان فراهم می آورد:
در این هنگام غضب خداوند و خشم مهدی(ع) و سپاهیانش بر سفیانی و هم پیمانان وی فرو می بارد، نشانه ها و معجزات الهی به دست مهدی(ع) آشکار می شود. سختی و تیره روزی به سفیانی و حامیان یهودی و رومی اش روی می آورد و به بدترین شکل شکست می خورند. سرانجام، سفیانی به دست یکی از سپاهیان امام مهدی(ع) دستگیر می شود و طبق نقل روایات، در کنار دریاچة طبریه یا در ناحیة ورودی قدس به هلاکت می رسد. در ادامة وقایع ظهور با وساطت حضرت مسیح(ع) میان سپاه امام و غربیان پیمان صلحی ده ساله منعقد می شود که اندکی پس از آن، غربیان صلحنامه نقض می کنند و زمینة بروز فتح المبین دوم اسلام و تکرار خاطرة صلح حدیبیّه را فراهم می آورند با این تفاوت که در اوّلی، اسلام بر شبه جزیرة عربستان حاکم شد و در دومی بر تمام زمین.
*تفصیل این اقدامات را می توان در کتاب های «عصر ظهور» نوشته آقای علی کورانی و نیز «شش ماه پایانی» نوشته مجتبی الساده مطالعه کرد.
پی نوشت ها:
1. نسخة خطّی ابن حماد، ص 96؛
2. همان، ص 97؛
3. عصر ظهور، ص 342.
*برگرفته از دانشنامه امام زمان، مهدی موعود(عج)
نظر شما