مرگ سیاه و سفید مطبوعات ایران

روزنامه ها که زمانی شاهرگ های خبری جامعه و مردم بودند امروز خود با مشکلات فراوانی روبرو هستند.

به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاری شبستان،‌ مطبوعات که مدتی است با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می کنند دچار مرگ تدریجی شده اند،‌ خبرهای غمگین کننده و ناامیدکننده درباره روزنامه ها یکی پس از دیگری بر روی خروجی خبرگزاری ها و روی صفحات روزنامه ها قرار می گیرد.

 

 

«مهدی محسنیان‌راد» جامعه‌شناس، نظریه‌پرداز و استاد علوم ارتباطات معتقد است روزنامه‌نگاری کاغذی با بحران جهانی رو‌به‌روست، تردیدی نیست اما جنس بحرانی که در ایران وجود دارد با دیگر نقاط جهان متفاوت است.

 

او می گوید: «غربی‌ها 222سال پیش از ما آموختند که صبح خود را با خواندن روزنامه‌ای آغاز کنند که به آنها بگوید در محیط اطرافشان چه می‌گذرد و به زبان عامیانه از این طریق از قافله عقب نمانند. در ایران 222سال دیرتر، بنا به حکم حکومتی محمدشاه قاجار، انتشار روزنامه در ایران آغاز شد، آن هم به‌خاطر آنکه حکومت از این طریق مردم را آدم کند یا آنگونه که در شماره صفر سال 1837 کاغذ اخبار گفته شد قرار است ملت روزنامه بخرند تا حکومت آنان را «تربیت» کند. ما به اندازه 222سال تجربه مصرف روزنامه برای نیازهای واقعی خبری محیط پیرامونمان را از‌دست دادیم. این نکته خیلی مهمی است که کمتر به آن توجه شده است. 181سال است مطبوعات ایران، درد عدم‌تأمین نیازهای واقعی خبری مردم را دارند. حالا که مردم مجراهای دیگری- به درست یا غلط- برای تأمین این نیاز سرخورده دوقرنی یافته‌اند، وارد بحران شده‌اند. جنس این بحران با بحران جهانی مطبوعات کاغذی متفاوت است.»

 

مشکل اقبال مردم به رسانه های دیجیتال در این عصر مشکلی است، معضل همه گیری است که دنیا را درگیر کرده است ،‌اما همانطور که کارشناسان معتقدند جنس این بحران در ایران متفاوت است. اگرچه حس کردن بوی نوستالوژیک کاغذ روزنامه چندسالی است که جایش را به ساعت ها زل زدن به صفحه موبایل و کامپیوتر و تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و ... داده و رسانه های مجازی در مقابل مطبوعات قد علم کرده اند، اما هنوز هم مطبوعات برای اهالی فکر و فرهنگ و اندیشه یکی از ارکان اساسی خبر و اطلاع رسانی است.

 

 عوامل بسیاری دست به دست هم داده اند تا روزنامه ها را به ورطه نابودی بکشانند؛ یکی از مهم ترین این عوامل و در واقع قلبی که تپیدنش ضامن حیات روزنامه ها است بحث کاغذ است، کاغذی که اگر نباشد روزنامه ای نخواهد بود و روزنامه نگاری.

 

تعطیلی روزنامه های مختلف یا کم شدن تعداد صفحاتشان غم انگیزترین اتفاقی است که در ماه های اخیر در حوزه فضای مطبوعاتی و رسانه ای کشور اتفاق افتاده است و با وجود وعده و وعیدهای مختلف برای برطرف کردن کمبود 100 درصدی کاغذ روزنامه هنوز هیچ اتفاق مثبتی در این حوزه رخ نداده و همچنان چراغ تحریریه های روزنامه های مختلف خاموش می شود.

 

بازار کاغذ هر از چندگاهی دچار مشکل و خبرساز می شد اما از سال گذشته مشکلات جدی تر شدند.«جامعه فردا»،«همبستگی»،«سازندگان» در پی گرانی کاغذ و مشکلات اقتصادی تعطیل شدند و«وقایع التفاقیه» و«آسمان آبی»  نیز به دلیل نداشتن حامی مالی و نبود سرمایه گذار منتشر نشدند.روزنامه فرهنگ و هنر صبا هم دیگر منتشر نمی شود و تنها نسخه آنلاین و پی دی اف آن منتشر می شود. روزنامه شرق هم به دلیل گرانی کاغذ روزنامه همین اواخر نسخه آنلاین خود را پولی کرد. شرق بخش اشتراک خود را تعطیل کرده است و نمی تواند برای مشترکین خود روزنامه بفرستد.

 

به تازگی نیز تعداد زیادی از روزنامه ها برای حل مشکلات مالی خود اقدام به سیاه و سفید کردن برخی از صفحات خود کرده اند. در واقع می شود گفت به نظر می رسد مطبوعات در کشور به جای پیشرفت در حال پسرفت هستند. در دنیایی که هر روز ابزارهای تازه ای برای افزایش جذابیت های بصری به کار گرفته می شود تا رسانه ها مخطبان خود را حفظ و حتی افزایش بدهند سیاه وسفید شدن صفحات روزنامه ها در کشور به دلیل مشکلات مالی بیشتر شبیه به یک لطیفه می ماند تا حقیقت!

 

بدترین اتفاقی که بعد از تعطیلی روزنامه ها رخ می دهد بیکاری روزنامه نگاران و تعداد زیادی از فعالان حوزه چاپ و نشر است. روزنامه نگاران که دلگیر و آشفته و افسرده از شرایط موجود هستند از سر دلگیری می گویند مطبوعات در آینده ای نزدیک به تاریخ می پیوندند، روزنامه ای و روزنامه نگاری هم نیست تا خیال مسئولان راحت شود.

 

یکی از مهم ترین مسائلی که بازار کاغذ روزنامه را به آشفته بازار تبدیل کرد احتکار کاغذ است، بسیاری از وارد کنندگان کاغذ انبارها را پرکردند، به شکلی که طبق گفته فروشندگان صنف کاغذ این مقدار به اندازه ای است که مدت ها جوابگوی نیاز کشور در این حوزه باشد.  اما وارد کنندگان کاغذ آن را وارد بازار نکردند  تا قیمت ها بالاتر رود و سودبیشتری بکنند.سردار حسین رحیمی از کشف ۷ هزار تن انواع کاغذ که با ارز دولتی وارد کشور شده است خبر داد،‌ اما این کاغذها نه به بازار عرضه شده و نه اطلاعات آن به وزارت خانه های مربوطه اعلام شده است. اگرچه بعدها با محتکران برخورد قانونی صورت گرفت و برخی از انبارهای کاغذ کشف و پلمب شدند اما هنوز هیچ اتفاق خاصی در این حوزه رخ نداده و اوضاع  اغلب روزنامه بدتر از قبل هم شده است.

 

به نظر می رسد روزنامه ها که روزی شاهرگ های خبری جامعه و مردم بودند امروز قربانیان بی گناهی هستند که نظاره گر دست و پا زدن و در نهایت ازدست رفتن و نابودی یکدیگر هستند.

 

گرانی کاغذ و کمبود آن امروز در کشور تهدید کننده نظام رسانه ای است که در راس آن مطبوعات قرار دارد،‌ اگرچه جلب توجه مخاطب به رسانه های دیجیتال به اقتضای عصر تکنولوژی محتوم است اما قطعا این رسانه ها نمی توانند جایگزین خوبی برای مطبوعات باشند.  اخبار زرد شبکه های اجتماعی که اغلب هم در صحت و دقتشان باید شک کرد امروز یکه تاز میدان های خبری شده اند و دیگر امروز در این کشور کمتر کسی روزنامه می خواند. در چنین شرایطی که مسئولان باید به فکر حرفه ای نگاه داشتن فضای رسانه ای و خبری باشند برعکس با گران کردن کاغذ و از دسترس خارج کردنش تیر خلاصی بر پیکر نیمه جان مطبوعات زدند.

 

«حمید ضیائی پرور» رئیس مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه ها در این زمینه به شبستان می گوید : «وقتی در تمام کشورها رسانه های اصلی آنها یا اصطلاحا چیزی که در علم ارتباطات به آن «مین استریم مدیا» می گویند، رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاری های بزرگ آزادی کامل دارند و اخبار و اطلاعات را به طور کامل و به راحتی منعکس می کنند، جائی برای شبکه های اجتماعی نمی ماند.»

 

وی با گلایه از اینکه در ایران گاهی رسانه های بزرگ رویدادها رابه طور کامل منعکس نمی کنند، گفت: «در چنین شرایطی طبیعتا شبکه های اجتماعی جای آنها را می گیرند، به این دسته از رسانه ها در علوم ارتباطات « آلترناتیو مدیا» یا رسانه های جایگزین می گویند، این وقتی است که رسانه های اصلی نمی خواهند یا نمی توانند اطلاعات را به طور کامل منتشر کنند.»

 

مدیر کل مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها ادامه داد: «در چنین شرایطی با وجود رسانه ها نیازی نیست که کانال های تلگرامی به حوادث دامن بزنند ، شایعه پراکنی و دروغ پراکنی کنند، اخبار را درشت و ریز کنند و خبرهای غیر حقیقی منتشر کنند، چون رسانه های اصلی در این کشور مسئولیت اصلی را برعهده دارند. در ایران شاید گرایش به رسانه های داخلی زیاد نیست و این به دلیل ضعف در ساختار اطلاع رسانی ما است. رسانه های اصلی ما ضعف دارند و بنابراین این رسانه ها جای آنها را می گیرند.»

 

مدتی پیش «سید عباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی  در پیامی توئیتری اعلام کرد ثبت سفارش  کاغذ توسط بانک مرکزی سرعت پیدا کرده و با محتکران و گران فروشان حوزه کاغذ برخورد قضائی صورت خواهد گرفت. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در سخنانی در ابتدای آذرماه خبر از تشکیل کارگروه کاغذ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داد و گفت در شهریور ماه کارگروه کاغذ تشکیل شده است و در این کارگروه هم نهاد‌های موثر دولتی مانند بانک مرکزی، گمرک و وزارت صنعت، معدن و تجارت حضور دارند و هم منتفعان کاغذ مانند صنف‌های مختلف صنعت نشر و روزنامه حضور دارند تا از ایجاد رانت و سودجویی جلوگیری شود. صالحی گفت نمی‌خواهم بگویم که مشکل نداریم، ولی از بحران خارج شده‌ایم و در آینده نیز بحران نخواهیم داشت. تلاش می‌کنیم این فضا حداکثری شود و امیدوارم منابع تأمین ارز نیز از ما پشتیبانی کنند تا مشکلی در این حوزه نداشته باشیم.

 

این روزها جامعه روزنامه نگاری ناباورانه به تماشای از دست رفتن و مرگ تدریجی خود نشسته اند در حالی که حل کردن مشکلات دیگر در توانشان نیست و به مسکن هائی مقطعی برای تسکین  آلامشان روی آورده اند؛ مسکن هائی خطرناک که اگرچه درد را برای مدتی کاهش می دهند اما آسیب هائی که به همراه خود می آوردند مرگ را محتوم می سازد؛ کم کردن صفحات، سیاه و سفید کردن صفحات ، متوقف کردن چاپ کاغذی و انتشار  نسخه های انلاین و در نهایت از دست دادن مخاطب و ...

 

 

 

 

کد خبر 749419

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha