به گزارش خبرگزاری شبستان،به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یک سال و هشتماهة مشترک شهید چیتسازیان و همسرشان پرداخته است.
فرماندهای که در جبهه به دلیل مهارتهای رزمی و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازهای با مهر و محبت رفتار میکرد که گویی این قلب رئوف هیچگاه سابقة حضور در حرب و قتال را نداشت.
«گلستان یازدهم» به زیباترین شکل توانسته است قسمت مهمی از نیمة پنهان زندگی شهید چیتسازیان را به مخاطبان معرفی کند.
تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «گلستان یازدهم»
بسم الله الرحمن الرحیم
این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزّت رسید. هنیئاً له.
راویـ شریک زندگی کوتاه اوـ نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانة خود بهروشنی نشان داده است.
در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به اینهمه جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسندة کتاب.
در بخشی از این کتاب آمده است: «علی آقا پرسید: «خوش میگذره؟»
جواب دادم: «تو که همهاش در حال بدو بدویی. چهکار کنم؟ همصحبتی ندارم. دنبال جای دنجم.»
علی آقا به دریا خیره شد.
ـ زندگی هم مثل دریاست. اگه آب دریا یه جا بمانه میگنده. باید مثل ایی دریا در حرکت بود. حرکت هم سختی داره. عظمت و زیبایی دریا به خاطر حرکتشِ. اگه این آبها رِ یه جا جمع کنیم، به گنداب تبدیل میشه. من دوست دارم مثل این دریا باشم. دوست دارم در حرکت باشم. دوست دارم سختی بکشم. دوست دارم به اقیانوس برسم. برا رسیدن به اقیانوس هر کاری میکنم. تو هم همینطوری. نه؟
علی آقا با حرفهایش مرا به فکر فرو برده بود. فکر کردم اقیانوسی که او میخواست به آن برسد چی و کجا بود؟
نظر شما