به گزارش خبرگزاری شبستان، جنبش تظاهرکننده مردمی آمریکا از هر منطقه، سن، گروه با هدف تغییر پایهای اجتماعی مصمم به سرنگونی دولت است.
در باره این جنبش سئوالات زیر مطرح است.
پایه این جنبش متشکل از یک ابزار تغییر و اصلاح تعریف شده در آمریکا است؟
ساختار سازماندهی جنبش وال استریت چیست؟ معماران اصلی آن چه کسانی هستند؟
آیا این جنبش مجموعهای از قیامهای دورهای است؟
این مسئله مهمی است که باید پایهگذاران وال استریت آن را مدنظر گرفته و برای حمایت از دموکراسی واقعی تبیین کنند.
تاریخچه جنبش های مردمی
در معرفی این جنبش باید گفت که از نظر تاریخی جنبشهای اجتماعی به طور تدریجی همواره مورد نفوذهای منفی مؤثر بر رهبرانش هستند در اینباره شرکتها و سازمانهای غیردولتی، سندیکاها و حزبهای سیاسی رهبران را با تزریق پول رام کرده تا از تظاهرات و خیزش جنبشها جلوگیری کنند و به فعالیت های اقتصادی نخبگان و برگزیدگان سیاسی مشروعیت بخشند.
در اینباره همین امر اختصاصا در یک سیکل معیوب درباره مقتصدان وال استریت اعمال شد که کم شدن مالیات برای آنها در طول سالهای گذشته از آن جمله است.
این سازمانهای ویژه مالی نه تنها برای خرید سیاستمداران بلکه برای هدایت سازمانهای مردمنهاد، مؤسسههای تحقیقاتی، مراکز جمعی، گروههای مذهبی، جامعهشناس، رسانههای جایگزین و گروههای مردمی و غیره فعالیت میکنند.
هدف درونی آنها بنای محدودیتهای علیه مخالفتها و تظاهرات صحیح و بجای سیاسی است. به نوبه خود بسیاری سازمانهای غیردولتی از سوی جاسوسان با نام آژانسهای اطلاعرسانی غرب مورد جاسوسی قرار میگیرند.
از سوی دیگر بسیاری رسانههای اینترنتی و تلویزیونی تحت تسلط این سازمانها هستند.
در همین زمان تقسیم و تشویق به جدایی احزاب سیاسی و اجتماعی از یکدیگر امر رایجی است که این ارگانها انجام میدهند.
در مورد آنچه که به جنبش ضد جهانیسازی مربوط میشود باید گفت که این روند تقسیم آن را متلاشی میکند.
بسیاری از ارگانهای نفوذی بعد از جنگ جهانی دوم در طول سی دهه گذشته تغییر شکل داده و نوسازی شدند که از آن جمله «بازار آزادی» از سیستم نئولیبرالیسم است که در حزب سوسیالیست فرانسه، کارگر انگلیس، سوسیال دموکرات آلمان نفوذ کرده است.
بنابر این گزارش، در آمریکا دو حزبیتی حاصل مداخله سیاسی کنگره نیست. گروههای مختلف ضد کنترل همزمان دموکراتها و جمهوریخواهان را زیر نظر دارند.
اجماع دوحزبیتی به دست نخبگان همین ارگانها پیش میرود که بخش عمده آنها گروههای اصلی لابیهای شرکتها هستند که هر دو حزب سیاسی آمریکا را کنترل میکنند.
رهبران جنبشها در نشستهای سالیانه اقتصادی WEF گردهم میآیند. آنها با تجارتهای میزگرد همکاری میکنند و در عین حال پایگاه جنبش کارگری آمریکا در حال یافتن تغییر اساسی در جهت دموکراسیسازی سندیکاهای شخصی است.
نخبگان و برگزیدگان این ارگانها با حمایت از شبکههای تلویزیونی شرکتهای جدید و اینترنت با احاطهای قدرتمند در جهت مخالف تظاهرات حرکت میکنند.
آنها که فنداسیونها و اتحادیههای بزرگ را کنترل میکنند و همچنین بر تأمین مالی ارگانها و شرکتهای مردمی نیز نظارت میکنند که عمده این شرکتها جنبشهای معترض علیه ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند.
برنامه بسیاری از سازمانهای مردمنهاد همچون جنبش وال استریت به شدت متکی بر تأمین مالی اتحادیههای خصوصی از جمله فورد، راک فلر، مک آرتور و غیره است.
انقلابهای رنگی
در طول دهههای گذشته، انقلابهای رنگی در بسیاری از کشورها رخ داده است. انقلابهای رنگی تحت جاسوسی وزارت اطلاعات آمریکا بوده است که وزارت با حمایت آنها به براندازی دولتها دست زده است.
انقلابهای رنگی از سوی ناشینال اندومنت برای دموکراسی، مؤسسه جمهوریخواه بینالمللی و فریدم هاووس و سایر مؤسسهها حمایت میشود.
هدف انقلابهای رنگی حمایت از جنبشهای مردمی برای سرنگونی دولتها است. همان سیاست خارجی آمریکا که تحکیم دولتی حامی آمریکا است.
بهار عرب
به گزارش گلوبل رینسرچ، در مصر بهار عرب، سازمانهای اصلی جوامع شهروند و جنبشهای جوان 6 آوریل نه تنها مستقل از فنداسیونهای آمریکایی بودهاند بلکه در مقابل دولت آمریکا ایستادند.
پایان پیام/
نظر شما