خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم :نمایش «هار» پس از موفقیت در بیست و یکمین جشنواره تئاتر دانشگاهی و اجرای عمومی، حالا در انتظار حضور در عرصه های بین المللی است. حضوری که پیش بینی می شود با توجه به فرم اجرا و معنایی این تئاتر با موفقیت چشمگیر روبرو شود. در بخش سوم گفتگو با «حسین پوریانی فر» کارگردان نمایش، درباره این پتانسیل ها گفتگو کرده ایم:
تاکنون درباره وجوه ساختاری نمایش «هار» صحبت کردیم. حالا برویم سراغ اتفاقی که در نمایش می افتد. وقتی نمایش را دیدم به نظرم رسید نمایی از زندگی خود ماست. انگار زندگی امروز ما در کتواک خلاصه می شود. درباره معنای نمایش بگویید.
ببینید درباره این وضعیت همینطور است که میگویید. من از وضعیت اطرافم استفاده کردم. برای همین اگر من در کشور دیگری زندگی میکردم نمایش اینطور نمیشد. نه اینکه بخواهم بگویم این کار فقط برای ایران است، به نظر من این نمایش میتواند در بسیاری نقاط دنیا و درباره زندگی امروز صدق کند. اما برخی انفاقات مثل صحنه آخر اگر در کشوری دیگر زندگی میکردم، در نمایش وجود نمی داشت. چون نه این صحنه را در کشورم دیده بودم و نه ذهنیتی درباره آن داشتم.
الآن اکسپلورر اینستاگرام هم به نوعی همین تصویر را به ما می دهد؛ این رو به زوال رفتن انسانیت و اخلاق.
چیزهایی که ما در اکسپلورر اینستاگرام خودمان میبینیم با کسی که در گوشهای دیگر از جهان با حلقه دوستان دیگر زندگی می کند، متفاوت است. ما آنچه در پیرامونمان هست را نمایشی کردیم؛ چیزهایی که انگار یقهمان را گرفته است. مثلا ما دو تا کارکتر به نام های ولادیمیر و استراگون داشتیم که میآمدند و فقط منتظر بودند و خواستم که هیچ کاری هم با این شخصیتها انجام ندهیم. فقط منتظر بودن اینها را می دیدیم. وضعیت ما هم این گونه شده، انگار منتظریم ولی به زندگی در این کت واک هم ادامه می دهیم.
البته وضعیت جهانی هم تقریبا به همین شکل است.
بله، فکر میکنم جهان امروز ما در شرایطی است که تا به حال تجربه نشده و در شرایط عجیبی است. وقتی در تمرینها بچهها اتودهایی میآوردند، اصرار داشتم المانهایی نباشد که فقط ایران ما را نشان دهد.
البته کتواک خودش یک اتفاق غربی است. این خود بهانه ای شد که نخواهم فقط یک شهر یا کشور را نشان دهم. کاملا به این فکر شده بود که باید اثری جهان شمول بسازیم و هرچقد توانسته باشیم این کار را بکنیم موفقتر بودهایم. اما به هرصورت من در این کشور بزرگ شدهام و اتفاقهای این جا برایم خیلی مهمتر است.
با وجود این که مفهوم کلی رو به زوال رفتن از نمایش برداشت می شود اما باز هم نمایش بسیار تاویل پذیر است، یعنی می توان از منظرهای مختلف به آن نگریست و برداشت های متفاوت داشت.
نمیدانم چقدر موفق بودم، اما تلاش کردم روی این بایستم که فقط دنبال بیان یک چیز نباشم. مثلا این که کار درباره مصرفگرایی باشد –که خیلیها معتقدند در کار مشهود بوده- اما هدف من صرفا بیان این موضوع نبوده. برای همین هم بسیاری ایدهها که به لحاظ بصری و سرگرمی خوب بودند را دور ریختیم تا روی موضوع خاصی فوکوس نکنیم و به دنبال بیان موضوع خاصی نباشیم تا جهان کار کوچک نشود.
گرچه ایده آخرالزمان و رو به زوال رفتن بشر که در دو کار قبلی من هم وجود داشته، علاقه شخصی من است و همیشه گوشه ذهنم هست، اما در این کار خیلی اصرار نداشتم ولی دیدم که میتواند باشد.
بازخورد نمایش در میان تماشاگران چگونه بود؟ آن ها درباره مفهوم نمایش چه برداشت هایی داشتند؟
من میخواستم تماشاچی خودش انتخاب کند که چه میبیند. مثلا تماشاچی آخر کار میآمد و میگفت در فلان صحنه منظورت این بود؟ درحالی که من اصلا به این منظور فکر نکرده بودم، اما میگفتم درست است، چون واقعا هم درست بود. به نظرم جهان فیلم و تئاتر و به خصوص این شکل از کار، این گونه است که هر کسی براساس ذهنیت و پیرامونش برداشتهایی از کار می کند.
نکته جالب درباره نمایش، نقدی است که شاید به طور ناخودآگاه درباره صنعت مد شکل می گیرد. انگار کت واک، به صحنه ای برای نشان دادن پشت صحنه صنعت مد(درآمد اندک کارگردان، چالش مدل ها و ...) تبدیل شده است.
بله، به نوعی به هجو کشیدن صنعت مد در قالب کتواک هم شده. مثلا ما 15 دقیقه مدلهای شکیل میبینیم که جلوی چشم یکسری تماشاچیهایی که در کل دنیا از یک قشر خاصی هستند، رژه می روند اما به یکباره روی دیگر این صحنه شکیل را می بینیم و همه چیز دچار آشفتگی می شود.
بیکلامبودن، تصویری بودن و آشنا بودن تصویر برای مخاطب، پتانسیل بسیاری برای حضور جهانی به نمایش داده است. نمایش «هار» تجربه جهانی دارد یا میخواهد داشته باشد؟
قرار است که در چند کشور اجرا برود. مثلا در ارمنستان قرار است اجرا برویم اما با بازیگرهای ارمنی. در واقع این پیشنهاد خودم بود به آن ها برای این که ببینیم این اتفاق با بازیگرهای آن جا چه شکلی پیدا میکند. با موسیقی که ارمنیها بیشتر آشنا هستند و این که با آن ها صحبت کنیم درباره دغدغههایشان. آن یک نمایش دیگری میشود و من خیلی دوست دارم این کار را هرجا میبرم به همین شکل اجرا کنم.
البته یک جاهایی این امکان هست و یک جاهایی هم نیست. مثلا 7 فروردین، مصادف روز جهانی تئاتر، هفته تئاتر مسکو برگزار میشود که قرار است ما هم اجرا داشته باشیم، ولی این امکان را آن جا نداریم. چون میگویند برای بازیگرهای روس باید دستمزدهای سنگین بپردازیم و باید قرارداد بنویسیم و محدودیت وجود دارد. فکر میکنم در مسکو گروه خودمان بتواند اجرا کند.
نظر شما