خبرگزاری شبستان: . از زمان آغاز زندگی بشر به شکل جمعی مبحث دارا و ندار موضوع مجامع بوده است. اما در قرن های اخیر به خصوص قرن حاضر اختلاف طبقاتی و شکل گیری نظام های سرمایه داری به گسترش فقر و افزایش شکاف طبقاتی میان قشرهای مختلف جوامع را در پی داشته و این مشکل چنان وسعت یافته است که کلمه فقر، هراسی بر دل هر کشور و ملتی می نشاند.
در دین مبین اسلام هم بارها به لزوم ریشه کنی فقر و مبارزه با ان اشاره شده است. نگاهی به زندگی پیامبر اکرم (ص) مبارزه اسلام با فقر را به خوبی نشان می دهد.
کانَ مِن فِعْلِهِ صلىاللهعلیهوآله اِذا لَبِسَ الثَّوبَ الجَدیدَ حَمِدَ اللّهَ ثُمَّ یَدعو مِسکینا فَیُعطیهِ القَدیمَ، ثُمَّ یَقولُ: ما مِن مُسلِمٍ یَکسو مُسلِما مِن شَمْلِ ثیابِهِ ـ لا یَکْسوهُ اِلاّ لِلّهِ عزَّوَجَلَّ ـ الاّ کانَ فى ضَمانِ اللّهِ عزَّوَجَلَّ و حِرزِهِ و خَیْرِهِ و اَمانِهِ حَیّا و مَیّتا؛
هر وقت رسول اکرم صلىاللهعلیه وآله و سلم لباس جدیدى مىپوشیدند، خداوند را سپاس مىگفتند و سپس بینوایى را مىخواستند و لباس قدیمشان را به او مىدادند و مىفرمودند: «مسلمانى که فقط براى رضایت خداوند عزوجل، لباس کهنه خود را به مسلمان فقیرى بدهد، تا هنگامى که لباس به تن آن فقیر است، در پناه و خیر و ضمانت خداوند است، چه زنده بماند و چه بمیرد».
فقر از بنیادیترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان محسوب می شود که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در جوامع بشری، میزان آن نه تنها کاسته نشده، بلکه طبق آمارهای منتشر شده میزان آن با سیر صعودی همراه بوده است. با وجود برنامه ریزی ها و تلاش های گسترده از سوی مجامع بینالمللی هنوز مشکل فقر و تنگدستی در جوامع مختلف بیداد میکند و جمع بزرگی از انسان ها را در برگرفته است. اما منشا این مشکلات از کجا سرچشمه می گیرد و چرا مردم در برخی کشورها از درآمد بالایی برخوردار هستند، در حالیکه بسیاری دیگر از کشورها با مشکل فقر دست و پنجه نرم می کنند، همچنان سؤال بی جواب است.
سازمان ملل متحد طبق آمار منتشر شده اعلام کرده است که حدود سه میلیارد نفر، یعنی حدود نیمی از جمعیت جهان، با درآمدی کمتر از دو دلار در روز به زندگی خود ادامه می دهند. این خبر زنگ خطر را برای جامعه بشری به صدا درآورده است و دنیا را با تهدیدی جدی روبرو کرده است.
طبق ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر، برخورداری از امکانات مناسب رفاهی، از جمله دسترسی به خوراک، پوشاک، مسکن و خدمات درمانی و اجتماعی کافی از جمله حقوق اساسی تمامی افراد دنیا است. اما تلاش های سازمان های جهانی که داعیه دار دفاع از حقوق بشر هستند تا چه حد در مسیر دستابی به اهداف این ماده قرار گرفته است؟
اعلامیه جهانی حقوق بشر در حالی این ماده را در متن خود وارد می سازد که بسیاری از مشکلات اقتصادی و دلایل شیوع فقر در دنیا زاییده کنش های اقتصادی کشورهای پیشرفته و صنعتی کنونی در قرن های قبل است که اکنون به دفاع از حقوق بشر خود را حامی کشورهای فقیر اعلام می کنند.
توسعه و فقر
گسترش زندگی شهری افراد را بر آن داشت، تا شیوه های نوینی را برای جمع آوری ثروت در پیش بگیرند. این موضوع منجر به گرایش افراد به سمت سرمایه داری شد و به مرور زمان نظامی نوین در بحث اقتصاد به نام کاپیتالیسم شکل گرفت. شکل گیری نظام کاپیتالیسم به مرور زمان جوامع را به دو دسته کارفرما (سرمایه دار) و کارگر تقسیم کرد. فقر در قرن حاضر تنها مختص کشورهای جهان سوم یا توسعه نیافته نیست، بلکه کشورهای مدرن و پیشرفته و توسعه یافته نیز با این معضل اجتماعی روبرو هستند. حتی مشکل فقر و تضاد طبقاتی در کشورهایی که مسیر رشد اقتصادی را در سال های اخیر پیموده اند به خوبی مشهود است. شکاف طبقاتی در کشورهای نوظهور اقتصادی چون ترکیه و برزیل نماد مشخصی از تبلور فقر در این کشورها است که با پیمودن مسیر توسعه و با توسل به سرمایه ها چگونه از توزیع یکنواخت درآمد مغفول مانده اند و پدیده فقر را در کشور خود پدیدار دیده اند. سیر صعودی اقتصاد در کشورهای توسعه یافته و عدم عدالت اجتماعی، جامعه را به دو بخش فقیر و سرمایه دار تقسیم کرده است.
فقر و استعمار
تاریخ تمدن جهان به خوبی نشان می دهد، در صحنه سیاست دنیا، اقتصاد سیاسی بخشی مهم از شکل گیری الگوهای سیاسی بوده است. دستیابی به منابع طلا در قرون 17 و 18 و استفاده از منابع و معادن و خاک سایر کشورها در قرن نوزدهم و بیستم میلادی، باعث شد کشورهای جهان به دو بخش استعمارگر و مستعمره تبدیل شوند. کشورهای استعمارگر با تسلط بر خاک کشورهای مستعمره و با استفاده از منابع آنها به سرمایه اندوزی برای خود پرداختند و موجبات افول اقتصادی سایر کشورها را پدید آورده اند. حضور نظامی انگلیس در خاک آفریقای جنوبی و هند، هلند در اندونزی، فرانسه در الجزایر و ایتالیا در لیبی نمونه خوبی از این مورد است. کشورهای استعمارگر نامبرده شده با استفاده از سرمایه های کشورهای مستعمره موجبات سرمایه اندوزی و پیشرفت و توسعه خود را فراهم آورده اند و در مقابل کشورهای زیر سلطه خود را با معضل فقر روبرو کرده اند. بسیاری از کشورهای فقیر آفریقا و آسیا بازماندگان دوران استعمار قرن نوزده و بیست هستند. طبق آمار های منتشر شده از بین 180 کشور جهان تنها 25 کشور از درآمد سرانه بالایی برخوردار هستند و بیشتر این کشورها از کشورهای استعمارگر بوده اند.
فقر و بحران اقتصاد جهانی
هدف های توسعه هزاره در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان ملل در سال 2000 به تصویب رسید، طبق این برنامه می بایست تا سال 2015 میلادی، از شدت برخی از عوارض توسعه نیافتگی، از جمله فقر گسترده، به طرز قابل توجهی کاسته شود.
طبق برنامه هزاره سوم سازمان ملل متحد کشورهای پیشرفته و صنعتی دنیا موظف شده اند تا کمتر از یک درصد تولید ناخالص ملی خود را برای کمک به کشورهای فقیر و ریشه کنی فقر اختصاص دهند. بروز بحران اقتصادی از سال 2008 که دامن گیر دنیا شده است، باعث شد تا این برنامه از اهداف پیش بینی شده خود فاصله بگیرد و از نیل به اهداف خود بازبماند.
همچنین نگاهی عمیق به برنامه هزاره سوم سازمان ملل نشان می دهد، هدف کشورهای پیشرفته در حقیقت تامین منافع کشورهای پیشرفته و صنعتی است نه ریشه کنی فقر در کشورهای فقیر. کمک های مالی به کشورهای فقیر بدون ایجاد زیر ساخت ها اقتصادی و توسعه منابع مالی و ایجاد اشتغال، باعث خواهد شد این کشورها به کشورهایی مصرف گرا تبدیل شوند و در این حالت نیاز به واردات خواهند داشت و بهترین گزینه برای واردات همان کشورهای پیشرفته و صنعتی می باشد.
توجه به نکات مطرح شده به خوبی نشان می دهد، استعمار قدیم در دوران جدید به شکل دیگری رخ نموده است و کشورها را به دو بخش تولید کننده و مصرف کننده تقسیم کرده است.
فقر و استعمار جدید
در چند دهه اخیر این استعمار باز هم شکل جدیدتری به خود گرفته است، تحرکات نظامی و سیاسی کشورهای اروپایی و آمریکا در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا چون عراق و لیبی به خوبی نشان می دهد که حضور این کشورها تنها به دلیل دستیابی به منابع نفت و انرژی می باشد.
توسعه کشورهای صنعتی این کشورها را به شدت به نفت و فرآورده های نفتی و منابع انرژی وابسته کرده است. این وابستگی باعث شده است، تا جهت تامین منابع انرژی خود به بهانه های واهی چون مبارزه با تروریسم، ثروت و انرژی سایر کشورها را مورد چپاول قرار دهند و موجبات گسترش فقر در این کشورها را فراهم آورند.
فقر و توسعه صنعتی
توسعه صنعتی زیر بنا و شالوده توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته است. اما این توسعه همواره با تولید آلودگی و تخریب محیط زیست همراه بوده است. تخریب محیط زیست و آلودگی هوا و مشکلات آب و هوایی پیامد پیشرفت صنعتی بشر در قرن های اخیر است. اختلال در وضعیت آب و هوا، باران های سیل آسا و خشکسالی در قرن توسعه و پیشرفت عواقب توسعه صنعتی در کشورهای پیشرفته است. سیل ویرانگر پاکستان و خشکسالی سومالی و بحران مواد غذایی در بسیاری از کشورها نتیجه تغییرات آب و هوایی است که سر منشا در توسعه صنعتی کشورها پیشرفته دارد. دود آتش روشن شده توسط کشورهای پیشرفته و صنعتی، چشم کشورهای فقیر را می سوزاند.
فقر و افزایش قیمت مواد غذایی
طبق آمار منتشر شده توسط سازمان های بین المللی یکی از دلایل توسعه فقر در جهان افزایش قیمت موادغذایی است که با تشدید فقر در دنیا سود برخی شرکت های بین المللی را چند برابر کرده است. طبق این آمار در چند سال اخیر، بهای برخی از اقلام اساسی مانند برنج و غلات در سطح جهانی تا سه برابر رشد کرده و عوارضی مانند سوء تغذیه را برای طبقات کم درآمد را به وجود آورده است.
نگاهی بر این نکات مطرح شده مهر تائیدی خواهد بود بر تلاش کشورهای ثروتمند و پیشرفته صنعتی در جهت افزایش شکاف طبقاتی در دنیا و تلاش هایی که در راستای نیل به اهداف توسعه طلبانه کشورهای سلطه جو صورت گرفته است.
پایان پیام/
نظر شما