فاطمه زهرا (س) انسان کامل و الگویی فراجنسیتی

عضو هیات علمی دانشگاه مذاهب اسلامی گفت: نکته که در رابطه با الگوگیری از حضرت زهرا(س) مغفول مانده این است که بسیاری از افراد گمان می کنند حضرت زهرا (س) الگویی صرفا برای زنان است در حالی که فاطمه زهرا (س)به عنوان یک انسان کامل الگویی برای همگان هستند.

خبرگزاری شبستان -  سرویس قرآن و معارف: «نکته که در رابطه با الگوگیری از حضرت زهرا(س) مغفول مانده آنکه بسیاری از افراد گمان می کنند حضرت زهرا (س)  الگویی صرفا برای زنان است در حالی که فاطمه زهرا به عنوان یک انسان کامل الگو برای همگان است چنان که وقتی قرآن حضرت رسول (س) را به عنوان الگو برای ما معرفی می کند، ایشان را الگو برای مردان نمی داند چرا که الگو گیری در اموری چون صبر، توکل، خدامحوری و غیره جنسیت مطرح نیست.»

آنچه در ادامه می آید بخش اول گفتگوی خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با دکتر عاطفه زرسازان، عضو هیات علمی دانشگاه مذاهب اسلامی  درباره جایگاه و شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) به مناسبت ایام فاطمیه است.

 

اسوه و الگو بودن حضرت فاطمه زهرا (س) با وجود 1400 سال فاصله زمانی و این همه تغییر در شرایط زندگی چه معنایی می تواند داشته باشد؟ اساسا وقتی ما درباره یک الگو حرف می زنیم دقیقا درباره چه حرف می زنیم؟

الگو در زبان عربی اسوه و  به معنای مقتدا و پیشواست.  قرآن حضرت رسول (ص) را به عنوان اسوه معرفی کرده و می فرماید: "لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه" برخی این پرسش را طرح می کنند که این الگو برای آن زمان بوده است در حالی که  قید زمانی در این آیه نمی بینیم و از آن سو می دانیم قرآن جاودانه است و مخاطب آن همگان هستند ؛ به غیر از ‌آن در آیه ای دیگر از قرآن می خوانیم:  "قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ". این آیه حضرت ابراهیم (ع) و مؤمنین با او را به عنوان اسوه و الگو معرفی می کند در حالی که می دانیم 3 هزار و 400  سال فاصله زمانی از زمان حضرت ابراهیم تا زمان خاتم النبیین وجود دارد در عین حال قرآن تصریح می کند حضرت ابراهیم همچنان الگو و اسوه است.

با مراجعه به قصص قرآنی میبینیم خداوند برای الگو برداری شخصیت های داستان را از همه آنچه موجب می شود تا به زمان، مکان، نژاد و فرهنگ خاصی تعلق یابند می زداید و تمام قوام شخصیت آنهارا به اعتقادات، اراده و کردارشان می داند. چنان که ساره همسر حضرت ابراهیم (ع) را مظهر تقوا، هاجر، مادر اسماعیل مظهر صبر، مادر حضرت موسی مظهر توکل و حضرت مریم (س) به عنوان مظهر عفاف و آسیه مظهر مبارزه با ستم و زنان دیگر معرفی می شود. در واقع سخن قرآن در الگوگیری مربوط به مواردی است که به مکان و زمان خاصی تعلق ندارد نه درباره  اموری که متعلق زمان و مکان خاصی می باشند مثل تنوع غذایی و نوع پوشش و نحوه ساختمان سازی، استفاده از ابزار جنگی در آن دوران نظایر آن.  قرآن از ما نمی خواهد که مثلا همان مرکبی را سوار شویم که حضرت رسول (ص) سوار می شد یا همان سبک خانه ای بسازیم که حضرت رسول در ان اقامت میکرد یا همان نوع غذاها را بخوریم این ها همه عواملی وابسته به مکان و زمان و جغرافیا و شرایط آب و هوایی است لذا اگر ما درباره اسوه و الگو بودن حضرت زهرا (س) صحبت می کنیم درباره اموری فرا مکانی و فرا زمانی مانند کمک به محرومین، مبارزه با ظلم، محبت به خانواده و همنوع، توکل و حیا و نظایر آن می باشد.

 نکته دیگری که در رابطه با الگوگیری از حضرت زهرا(س) مغفول مانده آنکه بسیاری از افراد گمان می کنند حضرت زهرا (س)  الگویی  صرفا برای زنان است در حالی که فاطمه زهرا به عنوان یک انسان کامل الگو برای همگان است چنان که وقتی قرآن حضرت رسول (س) را به عنوان الگو برای ما معرفی می کند، ایشان را الگو برای مردان نمی داند چرا که اموری چون صبر، توکل، خدامحوری و غیره جنسیت مطرح نیست.

 

 

سخنی منسوب به حضرت زهرا (س) وجود دارد که  احتمالا برای بسیاری از افراد حتی شیعیان معتقد هم سوال و تردید ایجاد می کند. سخن حضرت این است  که بهترین زنان کسی است که مردان او را و او مردان را نبیند. مراد از این سخن چیست و چقدر استناد  این سخن به حضرت زهرا صحیح است؟

بله این سخن به نقل از حضرت فاطمه (س)  آمده است که: خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال.  البته این حدیث صرف نظر از مرسل بودن آن در کتب اربعه حدیثی متقدم از جمله کافی شیخ کلینی و من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق و ... نیامده و اگر از مرسل بودن آن نیز صرف نظر کنیم پرسش این خواهد بود که منظور و مراد حضرت زهرا چه بوده است، چون این سخن نه با سیره خود حضرت و نه با موارد دیگر همخوانی ندارد البته لازم به ذکر است روایت استحباب را نشان می دهد نه وجوب را.

 

 

این که می گویید با سیره حضرت زهرا مطابقتی ندارد ناظر به چه سند و فکت هایی است؟

ببینید مثلا ما در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها  می بینیم که ایشان در جنگ احد با سایر زنان دیگر از مجروحان پرستاری می کنند. در روایت هایی که از زبان برخی صحابه مثل سلمان مطرح شده می خوانیم که  سلمان می گوید من به خانه حضرت زهرا وارد شدم و  چهره ایشان را دیدم که زرد رنگ است و از زحمت هایی که ایشان می کشیدند متاثر شدم – معلو م می شود که صحابه به خانه فاطمه (س) رفت و آمد داشتند -  یا بلال را می بینیم که به خانه حضرت رفت و آمد می کرده است. بلال می گوید من وارد خانه شدم و دیدم که حضرت با یک دست گندم ها را آسیاب می کند و با دست دیگر بچه داری. بلال از حضرت فاطمه می خواهد یکی از این کارها را به او بسپارد و حضرت می گوید من نسبت به شما به فرزندم دلسوزترم شما گندم ها را آرد کنید و مواردی از این دست.از سوی دیگر در زمان حضرت رسول (ص) خانم ها هم در نماز جماعت شرکت می کردند و خب این کار مستلزم این بود که زنان در جامعه عبور و مرور داشته باشند یا در روایات داریم که چقدر ثواب بر صله رحم مترتب است و منظور از رحم  فقط محارم نیست. خب وقتی ما همه این موارد را کنار هم می چینیم  به نظر می رسد منظور حضرت زهرا از این سخن رفت و آمدهای غیر ضروری بوده که موجب گناه و فساد می شود. آیات قرآن هم در بحث حجاب که خطاب اول آن به آقایان است می فرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ  / به مردان مومن بگو که از خیره نگاه کردن بپرهیزند و در ادامه، همین تاکید و توصیه را به زنان مومن دارد: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ / یعنی زنان هم از نگاه های خیره بپرهیزند، و اگر نگاه دوم در آن ریبه باشد، حرام است.

کد خبر 758383

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha