به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، جشنواره هنرهای تجسمی فجر نسبت به دیگر جشنواره های فجر عمر جوانی دارد یک دهه از عمر این جشنواره گذشته و وارد دهه دوم عمر خود شده است، جشنواره که اهالی هنرهای تجسمی معتقدند همانند جشنواره فیلم و موسیقی و تئاتر برآیند یکساله هنرهای تجسمی کشور نیست و همانند جشنواره فیلم بزرگان اش در آن حضور ندارند و تنها جوانان جویای نام در آن حضور پیدا می کنند و آثارشان در فجر به نمایش در می آید، عملکرد یک دهه این جشنواره و نقاط مثبت و منفی آن را با « هادی مظفری» مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
یک دهه از عمر جشنواره هنرهای تجسمی فجر می گذرد نسبت به جشنواره های فجر جشنواره جوانی است دستاورد این جشنواره در یک دهه چه بوده است؟
به نکته خوبی اشاره کردید از این باب که اگر جشنواره تجسمی را با جشنواره های فیلم، تئاتر و موسیقی مقایسه کنید جشنواره بسیار جوانی است طبیعتا راه هایی را که آنها طی کردند و آزمون و خطاهایی را که کردند هنوز جشنواره تجسمی در آستانه آن مسیر قرار دارد آنها شاید بین 25 تا 27 سال سابقه بیشتری نسبت به این مسیر دارند و این مسیر مسیر کوتاهی نیست.
آیا جشنواره هنرهای تجسمی فجر پس از یک دهه می تواند بگوید راهش را پیدا کرده است؟
من فکر می کنم بعد از یک دهه جشنواره هنرهای تجسمی فجر می تواند ادعا کند که راهش را پیدا کرده است و از این به بعد تغییراتی را که در عرصه هنرهای تجسمی خواهید دید با شتاب و سرعتی بیشتری پیش خواهد رفت.
همراهی گالری ها با جشنواره تجسمی، کارکرد گالری ها تجاری است و جشنواره تجسمی رویداد مناسبتی است فکر می کنید این دو مقوله در کنار هم قرار می گیرند؟
ببینید اگر به فلسفه برگزاری جشنواره دقت کنید جشنی است برای هنرمندان رشته تجسمی که هم هنرمندان بتوانند آثاری که در سال خلق کردند را به نمایش بگذارند و مورد داوری قرار دهند و هم جامعه و سیاست گذاران بتوانند تعریف مشخص و درستی از وضعیت سال گذشته تجسمی بدست بیارند تا به امروز اینطور بود که جشنواره های دیگر در اقتصاد هنر تاثیر داشتند یعنی فیلمی که تعداد سیمرغ بیشتری می گیرد در نوبت اکران و فروش گیشه اش تاثیر داشت تئاتر و موسیقی همین گونه است تجسمی رابطه اش با اقتصاد قطع بود.
در مسیر سیاست گذاری تعامل مرکزهنرهای تجسمی می توانست در جذب هنرمندان به جشنواره تاثیر گذار باشد؟
یک مقداری عدم انگیزه هنرمندان برای ورود به جشنواره هنرهای تجسمی به جهت این بود که یک بار آثار آنها قضاوت و داوری می شد و جایزه ای داده می شد و تمام؛ باید ما هنرمند را به جریان آزاد اقتصاد هنر وصل کنیم، یعنی بخشی از هدف و سیاستگذاری ها و ماموریتی که بر دوش ماست این است ما باید کاری کنیم که هنرمند بتواند در اقتصاد خودش را پیدا کند نمی توانیم از هنرمند توقع داشته باشیم تنها خلق کند ما برای تو دست خواهیم زد به تو جایزه می دهیم و از این به بعد با تو کاری نخواهیم داشت .
هر فیلمی در سال تولید می شود به جشنواره فیلم فجر می آید چرا این ارتباط و تعامل بین هنرمندان و مرکز تجسمی وجود ندارد؟
مرکز هنرهای تجسمی با همه هنرمندان ارتباط دارد و حضور اساتید در شورای سیاستگذاری در بخش دبیری ها و بخش داوری یعنی با جامعه سطح یک هنرهای تجسمی هم ارتباط دوسویه وجود دارد و هم استقبال بسیار خوبی شده است و اعتماد جامعه هنرمندان هم به خاطر وجود این اسامی نمی شود از آن چشم پوشی کرد ؛ اما خودتان فرمودید هنرمندان هر فیلمی تولید میکنند در جشنواره فیلم فجر شرکت می کنند اما در تجسمی هنرمندان شرکت نمی کنند.
چرا هنرمندان شاخص تجسمی در جشنواره فجر شرکت نمی کنند؟
من برداشتم این است بخشی اش به خاطر قطع بودن رابطه اقتصاد هنر در بخش تجسمی و وصل بودن ارتباط با اقتصاد هنر در سینماست هر کارگردان درجه یک اثرش وقتی به جشنواره فیلم می آید هم دیده می شود هم تحسین می شود و هم در نوبت گیشه و اکرانش تاثیر دارد خوب طبیعی است که یک استاد طراز اول مایل نیست در جشنواره اثر بدهد که مورد قضاوت قرار بگیرد چون خودش قضاوت کننده است ما با اضافه کردن گالری ها فرصت حضور این هنرمندان در جشنواره را فراهم کردیم.
پس حضور گالری ها در جشنواره را باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود که مرکز هنرهای تجسمی تعامل بیشتری با بدنه اقتصادی هنرهای تجسمی کشور داشته باشد؟
امیدواریم؛ ما هم امیدواریم که بعد از جشنواره هنرهای تجسمی ارزیابی چقدر توانستیم و اینکه آیا هدف گذاری مان درست بوده است یا خیر .
نظر شما