خبرگزاری شبستان، گروه فرهنگ و ادب: از 40 سال پیش که موضوع فرود انسان بر ماه از سوی سازمان ناسا به اطلاع جهانیان رسید، دو گروه در برابر هم صفآرایی کردند: دسته اول، باور دارند که آمریکا تا به حال شش مرتبه موفق به فرود بر کره ماه شده است و دسته دوم که البته تعدادشان کمتر است، این موضوع را دروغ و افسانهبافی آمریکا میدانند.
اما حقیقت تلخی که چند سال پیش توسط پاتریک موری فاش شد، جولای سال گذشته در پی بالاگرفتن بحث بر سر صحت یا کذب موضوع، از سوی «باز آلدرین» (یکی از سه فضانورد سفر به ماه) انکار شد و وی خطاب به منتقدان اعلام کرد که «بهتر است به جای سخنان بیهوده، به فکر یک عقل سلیم برای خود باشید.»
آلدرین در نوامبر 2014 در صفحه توئیترش نوشت «زمان اعتراف است. ماموریت آپولو 11 ساختگی و تمامی فیلم دروغ محض بود.» وی در جای دیگر گفته بود «به واقع شرم دارم از گفتن این حقیقت. ما به دنیا دروغ گفتم چون میخواستیم پیشدستی کنیم و به اذهان عمومی بگوییم که در رقابت فضایی با شوروی از آن جلوتریم.» حالا دیگر، همه معادلات به هم ریخت و آبروی آمریکا در عرصه مسائل علمی و بخصوص فضایی رفته است.
راست یا دروغ بودن ماجرای سفر نیل آرمسترانگ به کره ماه، در سال های اخیر چندین بار دست مایه کارگردانان مختلف شده است که در این میان می توان به فیلم «عملیات بهمن» (Operation Avalanche) اثر مت جانسون اشاره کرد.
جانسون در این فیلم که روایت مستندگونه دارد کوشیده است موضوع نخستین سفر یک آمریکایی به ماه در دوران جنگ سرد را راستی آزمایی کند و حتی نتیجه می گیرد که این موضوع، واقعیت ندارد.
دیمین شزل (Damien Chazelle) با ساخت «نخستین انسان» (First Man) پاسخی غیر مستقیم به فیلم «عملیات بهمن» می دهد. او در این فیلم که ضرباهنگی کند دارد بخشی هایی از زندگی نیل آرمسترانگ -فضانورد معروف آمریکایی- را که ارتباط مستقیم به سفر او به کره ماه دارد، روایت می کند.
شزل در این فیلم کوشیده است مخاطب را بیش از هر چیز با موضوع نخستین سفر یک آمریکایی به ماه و گرفتاری هایی که آرمسترانگ در این مسیر متحمل می شود، به تصویر بکشد از این رو فیلم، فاقد هرگونه صحنه های اکشن یا حوادث تلخ و خونبار است.
البته چندین نفر از فضانوردان در نخستین انسان جان می بازند اما شزل، به سرعت از کنار آنها می گذرد و حتی از کنار صحنه های مرگ آنان به سرعت می گذرد.
این سبک روایت ریشه در تاریخ سینما دارد که ماندرگارترین نمونه آن را در فیلم «وقتی یک محکوم به مرگ گریخت» یا یا باد هر کجا که بخواهد میوزد (A Man Escaped) مشاهده می کنیم. روبر برسون (Robert Bresson) کارگردان و فیلم نامه نویس فرانسوی در این اثر به خوبی از کنار صحنه هایی که نمایش طولانی آنها شاید کمکی به فیلم نمی کند می گذرد، بدون آنکه فیلم دچار آسیب جدی شود.
من طرفدار نظریه توهم توطئه نیستم و نمی خواهم بگویم که شزل، آخرین اثرش را با پشتیبانی گروهی از سیاستمداران در آمریکا ساخت تا به گونه ای «نخستین انسان» پاسخی باشد به آثاری مانند عملیات بهمن (که در ایران با نام اولین تصویر از سفر به ماه شناخته می شود)، با این وجود استفاده هنرمندانه این کارگردان از ضرباهنگی کند، در کنار بازی فاقد ری اکشن های پر حادثه، مخاطب را بیش از هر چیز با داستان این فیلم همراه می کند.
شزل که در آثاری مانند ویپلش (Whiplash) و لالا لند (La La Land) هنر خود در نمایش آثار پر هیجان و حجیم را نشان داده است این بار چیره دستی خود در به تصویر کشیدن تنهایی و افسردگی انسان ها را به رخ همگان کشید.
هرچند نخستین انسان، ویژگی هایی آثاری مانند ویپلش و لالا لند را ندارد اما خوش ساخت و یک دست است و برگ زرین دیگری است در کارنامه درخشان شزل؛ با این وجود به درخشانی و جذابیت آثار پیشین این کارگردان نیست زیرا ریتم کند آن، برای مخاطب عام چندان خوشایند نیست.
در کنار این موضوع، باید به بازی درون گرای رایان گاسلینگ (Ryan Gosling) اشاره کرده که به خوبی غم و ناراحتی یک پدر را پس از مرگ دخترش که بعدها با مرگ یکی از دوستان نزدیکش همراه شد، نشان داد.
سخن آخر اینکه، موضوع سفر نیل آرمسترانگ به عنوان نخستین آمریکایی به ماه، دروغ باشد یا نه، باید به قدرت شگرف هنر سینما در نمایش چند بعدی و کنکاش ماجراهای واقعی اشاره کرد. آثاری مانند «دوازده مردم خشمگین» و «راشامون» این توانایی هنر هفتم را در اوج خود به نمایش درآورده اند، و در این میان، گاهی این مخاطب است که باید واقعیت را از لابلای فصل های مختلف یک اثر سینمایی پیدا کند.
گزارش از مرتضی خواجوند سریوی
نظر شما