خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در طلیعه پنجمین دهه از عمر بابرکت انقلاب اسلامی بیانیه «گام دوم انقلاب» را صادر و طی آن نکات مهم و اصول راهبردی را نسبت به انقلاب اسلامی و مسیر پیش رو مطرح کردند.
معظم له در بخش هایی از این بیانیه با اشاره به تمدن نوین اسلامی بیان کردند: «عزیزان! نادانستهها را جز با تجربهی خود یا گوش سپردن به تجربهی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارهی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همهی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید.»
این تاکید و ضرورت توجه به ملزومات ساخت تمدن نوین اسلامی ما را بر آن داشت تا با «علیرضا صدرا»، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در مورد برخی ابعاد این بیانیه گفت وگویی داشته باشیم که در ادامه حاصل آن تقدیم حضورتان می شود:
چندی قبل بیانیه مقام معظم رهبری با عنوان «گام دوم» خطاب به ملت ایران صدر شد. در این بیانیه نکات متعددی مطرح شده بود که هر کدام می تواند چراغ راهی برای ادامه مسیر توسعه در کشور به ویژه در عرصه تمدن سازی باشد که مورد تاکید معظم له نیز است. به نظرتان در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی با در نظرداشت مباحثی که رهبری در این بیانیه عنوان کردند، علوم انسانی چه قدر می تواند نقش آفرین باشد؟
بیانیه ای که مقام معظم رهبری تحت عنوان «گام دوم انقلاب» ارایه کردند می تواند تا حدودی تداعی این معنا باشد که انقلاب اسلامی تاکنون در مرحله جهاد اصغر بوده است و اکنون وارد جهاد اکبر و خودسازی ملی و فراملی خودش می شود، در این جهاد بیشتر بحث های علمی، کارآمدسازی، دولت سازی، جامعه سازی و امت سازی تا تمدن سازی مورد تاکید قرار گرفته است.
لذا این موارد را به عنوان افق های پیش رو باید مورد توجه و تامل قرار دهیم که در این مسیر قطعا امید و علم تعیین کننده هستند. اما از بُعد تمدن سازی و جایگاه علوم انسانی بر اساس آنچه که در این بیانیه ارایه شده نکات متعددی قابل طرح است.
اساساً فکر و علم راهنما هستند در نتیجه راهگشای هر نوع پیشرفت، ارزش افزوده و تعالی محسوب می شوند، اما علوم طبیعی و علوم مهندسی، آسایش انسان را فراهم و در کنارش توسعه و رفاه ایجاد و ابزار و فناوری لازم را برای پیشرفت کشور فراهم می کنند و مثل جاده هستند، اگر جاده نباشد، نمی شود رانندگی کرد مگر به زحمت و سختی، لذا علوم پایه مسیر را همواره می کند چه ریاضیات باشد، چه طبیعیات و چه علوم مهندسی و پزشکی که هر کدام آسایش را در ابعاد مختلف تامیین می کنند که در تمدن سازی اهمیت دارد.
در تمدن غرب این موارد لازم و کافی است اما در تمدن سازی اسلامی در عین اینکه لازم است، کافی نیست، چراکه انسان به همان اندازه که به آسایش و رفاه نیاز دارد به تعالی و آرامش درونی هم نیاز دارد لذا تعالی فرهنگی و معانی اخلاقی، آرامش درونی برای انسان به ارمغان می آورد و به تعبیر قرآن «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ» محقق می شود.
همان طور که علوم فنی، ابزار توسعه و تمدن هستند و بخش فیزیکی و ظاهری توسعه را فراهم می کنند، علوم انسانی و علوم اجتماعی بخش معنوی و اخلاقی و متعالی تمدن را تهیه می کنند.
در این میان علوم راهبردی مثل مدیریت، علوم و فنون حقوق و سیاست، اگرچه که به ظاهر علوم انسانی نامیده می شوند اما توازن و تعادل را در جامعه ایجاد و بین توسعه مادی و تعالی معنوی توازن برقرار و در جامعه تدبیر ایجاد می کنند. این گونه تمدن نَه فقط مادی است و نه تارک دنیا. نه اینگونه است که انسان فقط را به مریخ ببرد نه مثل هندوییسسم که تارک دنیا باشد.
بیانیه رهبری و افق گشایی های آن چه قدر در تحقق این هدف می تواند موثر باشد؟
بیانیه مقام معظم رهبری،، سراسر حکمت و راهبری علمی است. باید پژوهش و تحقیق بیرونی داشته باشیم و نسبت به منویات رهبری توجه کنیم، باید به موارد طرح شده از سوی معظم له شرح بخورد.
این بیانیه طرح هادی است و نقشه راه را نشان می دهد، حدود کار و اهداف آن روشن و مقاصد و افق ها روشن شده است.
تحقق این اهداف و منویات رهبری باید بر اساس اولویت بندی، زمان بندی و امکان سنجی باشد، امکاناتی که در کشور و جهان اسلام وجود دارد اعم از مادی و معنوی، چه بالفعل و چه بالقوه باید شناسایی شوند و از فرصت ها استفاده کرده و تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم مثل جنگ که تهدید بود اما امام خمینی(ره) آن را تبدیل به فرصت کرد. اکنون در شرایط تحریم به سر می بریم اما همان طور که رهبری معظم تاکیئ کردند باید آن را تبدیل به فرصت و اقتصاد مقاومتی کرده و پیشرفت درون زا داشته باشیم.
با توجه به آموزه های دینی و فرهنگ غنی ای که در اختیار داریم و نیز افق گشایی های انقلاب اسلامی، چرا آنطور که باید در عرصه تمدن سازی و نرم افزاهای آن همچون تولید علوم انسانی اسلامی پیشرفت نداشته ایم؟
واقعیت آن است که ما ناکارآمدی در ساختار نظام اداری و سیاست گذاری ها را به ارث برده ایم، تحول انقلابی به آنها نداده ایم و ساختارها و سیاست گذاری های ما رسا و سازوار به تناسب ظرفیت های انقلاب نیست لذا مخل پیشرفت می شوند. از طرف دیگر، الگوسازی و تمدن سازی هزینه ها را بالا می برد و بازدهی را به حداقل می رساند.
مقام معظم رهبری بارها تعبیر مدیریت جهادی را به کار برده اند، باید همه چیز جهادی باشد با تفکر کارآمد جهادی است که می توانیم به محورهای این بیانیه مهم رنگ تحقق ببخشیم.
لذا نقطه و محور عزیمت و غایت ما باید بالا بردن هرچه بیشتر کارآمدی ها باشد. بهره وری و اثربخشی سیاسی و اقتصادی، فرهنگی، عمومی، خصوصی، داخلی و خارجی باید افزایش پیدا کند. اگر از کارآمدی کم بگذاریم به همان میزان بهترین نقشه و بیانیه هم باشد اصلا قرآن هم باشد منزوی می شود.
نظر شما