نگاهی دیگر به «نود» فردوسی پور

گزارش های میدانی «نود» از زندگی مردم فوتبالی شهرهای مختلف، تصویری از فرهنگ گوشه گوشه ایران پیش رویمان گذاشت که از آن بی خبر بودیم؛ گزارش هایی جذاب که رفته رفته از نظر شاخصه های سینمایی ارتقا یافت و به مستندهایی اجتماعی بدل شد.

خبرگزاری شبستان-سرویس فرهنگی، محمد پورعلم : با وجود آن که نزدیک به دو هفته از حذف برنامه «نود» و «عادل فردوسی پور» از شبکه سه سیما می گذرد هنوز یادآوری آن ناراحت کننده و باورنکردنی است. این رویداد اما معنایی صریح داشت: هیچ یک از پارامترهای موفقیت یک برنامه تلویزیونی واجد اهمیت نیست؛ نه میزان مخاطب، نه علاقه و خواست مخاطب و نه کیفیت برنامه از دیدگاه کارشناسان. تنها تمایل یک مدیر و حلقه نزدیک به او اهمیت دارد.

 

شاید هنوز درک همه دلایل حذف عادل فردوسی پور دشوار باشد؛ اما سبک و سیاق برکناری او و عصبانیت موجود در سخنان مدیران جوان رسانه ملی، از کینه ای چند ساله نسبت به نود پرده برمی دارد. به نظر می رسد مجموعه ای از دلایل سیاسی-اقتصادی در حذف این چهره و برنامه اش موثر بوده باشد.  

 

این نوشتار به دنبال آن نیست که دلایل این عصبانیت نسبت به برنامه نود را تشریح کند، بلکه می کوشد توضیح دهد که چرا نود از معدود برنامه های واقعا ملی در رسانه ملی بود. در سال های اخیر صدا و سیما به خاطر رویکردهای گروهی و ضعف های مدیریتی حاصل از آن مورد انتقاد بوده تا آن جا که بسیاری در پسوند «ملی» این رسانه تشکیک می کنند. 

 

اما چرا «نود» سال ها از معدود برنامه هایی بود که بار ملی بودن صدا و سیما را به دوش کشید؟ این برنامه فوتبالی چگونه توانست در مدت متمادی بیست سال گروه های فکری متنوع از طبقات اجتماعی مختلف را به رسانه ملی جذب کند و رکورد مشارکت در یک برنامه تلویزیونی را کسب کند؟

 

برای پاسخ به این پرسش به تعدادی از ویژگی های شاخص نود اشاره خواهیم کرد.

 

نود؛ برنامه های برای تقویت وحدت ملی

امروزه در دنیا «وحدت ملی» از مهمترین شاخصه های حاکمیتی است و دولت ها می کوشند با برنامه های متعدد، احساس تعلق به یک «ملت» را در میان اقوام و نژادهای متنوع ساکن در کشور تقویت کنند تا از این رهگذر علاوه بر پیشگیری از آسیب های امنیتی و اجتماعی، حرکت رو به جلو کشور را تضمین کنند.

 

در کشوری همچون ایران با چنین تنوع قومی و زبانی از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، موضوع «وحدت ملی» اهمیتی دوچندان می یابد. به این معنا که تنها در سایه اتحاد فکری و عملی مردم سراسر کشور است که می توان به آینده ایران امیدوار بود.

 

اما دولت ها برای دستیابی به این هدف از چه ابزارهایی بهره می برند؟ به طور مثال «توسعه متوازن» یکی از این راهکارهاست. دولت ها می کوشند با آمایش سرزمینی، مزیت های نسبی مناطق مختلف کشور را احصا و آن ها را تقویت کنند تا استعداد مناطق مختلف کشور شکوفا شود. 

 

بهره مندی از «رسانه» یکی دیگر از این راهکارهاست که در دهه های اخیر برای دولت ها اهمیتی فوق العاده یافته؛ تا آن جا که می توان نمونه های متعددی از تاثیرگذاری تلویزیون و شبکه های اجتماعی در شکل دهی به افکار یافت. اما در این جا تنها به یک نمونه بسنده می شود: «امریکن آیدل». یک مسابقه استعدادیابی آمریکایی در زمینه موسیقی که از سال 2002 تاکنون در این کشور پخش می شود. برنامه ای که ظاهرا مربوط به کشف استعدادهای جوان موسیقی است اما با نگاهی عمیق تر در می یابیم که کارکرد مهم تر آن، روایت داستان زندگی مردم ایالت های مختلف –با همه غم ها و شادی هایشان- از طریق یک مجموعه تلویزیونی ملی و القای این نکته به مخاطب است که ساکن هر گوشه از کشور آمریکا که باشی، استعداد موسیقی ات دیده می شود و فرصتی برای پیشرفت داری.

 

نکته جالب توجه این که بر خلاف تصور عمومی غالب در کشور ما که ایالت متحده آمریکا کشوری با سطح بالای رفاه عمومی است، «امریکن آیدل» عموما دشواری زندگی در آمریکا را به تصویر می کشد اما بار دیگر تاکید می کنم که کارکرد مهم تر آن تقویت اتحاد ملی و احساس تعلق به کشور است.

 

«نود» عادل فردوسی پور هم –خواسته یا ناخواسته- همین رویکرد را دنبال کرد. گزارش های میدانی نود از مردم فوتبالی شهرهای مختلف، تصاویری از فرهنگ و روحیه مردم گوشه گوشه ایران پیش رویمان گذاشت که تاکنون ندیده بودیم و از آن بی خبر بودیم. گزارش هایی جذاب و دوست داشتنی که رفته رفته از نظر شاخصه های سینمایی(متن و تصویر) نیز ارتقای چشمگیری پیدا کردند و بدل به مستندهایی اجتماعی شدند.

 

عادل فردوسی پور به بهانه «فوتبال»؛ این ورزش-سرگرمی پرطرفدار مردم ایران، با تلاشی خستگی ناپذیر علاوه بر پیگیری بازی های باشگاهی–از متن تا حاشیه های  جنجالی آن- امکانی ایجاد کرد تا مردم هر گوشه از ایران تصویر خود را در کنار سایر ایرانیان در یک قاب ببینند چراکه او به همه ماجراهای فوتبالی کشور به یک چشم نگاه می کرد. در برنامه او تخلف مدرسه فوتبال در یک شهرستان به همان میزان اهمیت داشت که حاشیه بازی یک تیم پرطرفدار پایتخت.

 

پرده برداری از زوایای پنهان فوتبال با «نود»

از رسانه به عنوان یکی از ارکان مردمسالاری نام برده می شود. رسانه به عنوان چشم بیدار مردم می کوشد علاوه بر اطلاع رسانی روزمره، آن چه را از دیدگان مردم پنهان می ماند نمایان سازد. در این معنا یکی از کارکردهای رسانه بررسی موشکافانه ساختارهای قدرت و پرده برداری از اعمال قدرت پنهان در نهادهای حاکمیتی است. این همان معنای «امر به معروف و نهی از منکر» است که برنامه «نود» در فوتبال ایران نماد آن بود.

 

همان گونه که می دانیم «فوتبال» به عنوان پرطرفداترین ورزش جهان، برای سرمایه گذاران و سیاست مداران نیز جذابیت خود را دارد تا آن جا که می توان نمونه های فراوانی از حضور این افراد در فوتبال نام برد. تاثیر سرمایه و قدرت در فوتبال، طبیعتا فسادهایی نیز به همراه دارد؛ همان گونه که در سال های اخیر موارد فراوانی از پرونده های افشاشده در فیفا(فدراسیون جهانی فونبال) را به یاد داریم.

 

در ایران خلا شفاف سازی درباره ساختارهای پشت پرده فوتبال کشور را برنامه «نود» پر می کرد. همه ما در سال های اخیر موارد فراوانی را به خاطر می آوریم که با پیگیری «نود»، از زد و بند و تضییع بیت المال، رانت و حتی حضور جادو در فوتبال پرده برداشته شد. فردوسی پور گاهی در این راه تا آن جا پیش رفت که دشمنان قدرتمندی برای خود دست و پا کرد.  

 

نگاهی به پرونده های متنوع  «نود» درباره وضعیت فوتبال ایران، این پرسش را مطرح می کند که اگر نود نبود علاقمندان به فوتبال از این موضوعات با خبر می شدند یا نه؟

 

پرسش مهم تر اما این است که اگر در حوزه اقتصاد برنامه ای همچون «نود» داشتیم، با این تعداد پرونده فساد کلان اقتصادی روبرو می شدیم یا نه؟

 

اما اکنون این پرسش بی معنا به نظر می رسد؛ چرا که «نود» عادل فردوسی پور هم دیگر وجود خارجی ندارد.

کد خبر 781177

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha