بنایی میراثی یا انبار ضایعات/ برجی که سمبل شکوفایی کشاورزی و صنعت گیلان بود

این روزها اگر از فرعی میدان فرهنگ به سمت خیابان پرستار رشت بروید، به زحمت می‌توان برج بلند کارخانه گونی‌بافی را لابه لای ساختمان‌های چند طبقه قد کشیده اداره جهاد کشاورزی دید، برجی که روزی سمبل شکوفایی صنعت و کشاورزی گیلان بود...

خبرگزاری شبستان -رشت، سال‌هاست صدای سوت کارخانه «سیستوب» در شهر رشت شنیده نشده است. وقتی سه بار در روز صدای سوت کارخانه- که در انتهای برج بلندی تعبیه شده بود در شهر می‌پیچید- کارگران متوجه آغاز و پایان شیفت کاری خود می‌شدند. کارخانه ای که در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق، گونی‌های کنفی مورد نیاز سنگرسازی را در جبهه تولید می‌کرد.
 
تا سال 1383 نیز بنای کارخانه کیسه بافی رشت سرپا بود. اما کمر یک واحد تولیدی که شکست، جایش بخش اداری دولتی قامت افراشت. امروز اگر فقط برج منبع آب کارخانه گونی‌بافی باقی مانده، آن هم به یمن تلاش اداره کل میراث فرهنگی گیلان است که توانست بهمن ماه 1388، منبع آب کارخانه گونی‌بافی گیلان را با شماره 29317 در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت کند. اما عواملی که جای بازگویی نیست، دست به دست هم داد تا هم کشت کنف در گیلان بخشکد و هم تولید گونی‌های کنفی!
 
 
این روزها اگر از فرعی میدان فرهنگ به سمت خیابان پرستار رشت بروید، به زحمت می‌توان برج بلند کارخانه گونی‌بافی گیلان را لابه لای ساختمان‌های چند طبقه قد کشیده اداره جهاد کشاورزی دید. اگرهم بخواهید باقیمانده یک واحد تولیدی را ببینید، می‌باید با کسب اجازه از حراست اداره جهاد کشاورزی گیلان، تنها از فضای پیرامون برج دیدن کنید.

برج بلندی با یک مخزن استوانه‌ای نارنجی رنگ در انتها. برجی که نم و رطوبت چهره سفید گذشته آن را سیه رو کرده، جابجا در طبقات برج، روکش گچ کاری در اثر رطوبت ریخته شده و آجرهای قرمز بندکشی شده با آهک و ساروج پیداست. پنجره‌های بلند و گرد و مستطیل شکل طبقات مختلف، سال‌هاست شیشه سالم بخود ندیده است. و چهارچوب‌های چوبی، عمق پوسیدگی را تجربه کرده‌اند.

برای یک اثر ثبت شده، انگار حریم اثری وجود ندارد. دورتا دور این اثر ملی، یا پارکینگ خودروهای کارکنان سازمان جهادکشاورزی شده و یا فضای سبز و باغ.
 
باغبان اداره جهاد کشاورزی ضلع جنوبی برج مشغول کار است. در میان سرو صدای دستگاه علف‌زن می‌گوید: از داخل باغ بهتر می‌توانید عکس بگیرید. آن سو که درخت‌ها رشد کرده، منبع آب دید ندارد.
 
با یک دست اشاره می‌کند که به آن سوی فنس فلزی برویم. آن سوی حصار، نهال‌های اصلاح شده فندوق جای کارخانه گونی‌بافی، آفتاب می‌گیرند و عباس رستمی، علف‌های اطراف نهال‌ها را هرس می‌کند. وی که چهل سال در اداره جهاد کشاورزی خدمت کرده، به یاد می‌آورد که جای نهال‌هایی که کاشته شده، کارخانه گونی بافی بود.
 
وی در این باره توضیح می‌دهد: هرچند کارخانه سال‌های سال بود که دیگر کار نمی‌کرد ولی تا سال 1383 هم پابرجا بود. برف سنگین آن سال باعث شد سقف کارخانه بریزد و همان کارخانه را بطور کامل خراب کرد. این باغبان، بقایای پی و ساختمان کارخانه گونی بافی را از لای علف‌های باغ نشان می‌دهد.

برج  دو در آهنی دارد. در نزدیک باغ مشخص است که با شکافته شدن دیوارهای بتنی بعدا جانمایی شده، این را باغبان هم تایید می‌کند و می‌گوید: در اصلی برج، همانی است که ضلع شرقی قرار دارد.
 
تیموری، کلیددار منبع آب است. زیرا وسایل باغبانی را داخل همین برج میراثی نگه می‌دارد. درب آهنی زنگ زده که باز می‌شود، علاوه بر وسایل باغبانی، دیگر دستگاه‌های مستهلک این اداره دولتی نیز در آن دپو شده؛ از موتور آب قدیمی گرفته تا مصالح ساختمانی.  سیم‌های برق مستهلک و پتو  و هر آن چیز نامربوط به بنایی که در فهرست بناهای میراث کشور ثبت شده است!
 
راه پله‌ای چوبی در گوشه برج، به دیگر طبقات می‌رود، ولی دپوی ضایعات از یک سو و گوشزد خطر تخریب راه پله و برخی طبقات از سوی تیموری، مانع از رفتن ما به بالای برج منبع آب می‌شود. سطح طبقات اگر چه با تیرآهن محکم شده، ولی لمبه‌های چوبی سطح طبقات بشدت پوشیده شده و امکان خطر را افزایش می‌دهد.

تیموری بطور دقیق میزان گنجایش آب مخزن بالای برج را نمی‌داند ولی خود دیده که مخزن بسیار بزرگی است که در اصل همان استوانه نارنجی رنگ بالای برج است که از دور پیداست و شنیده  که تا همین 20 سال پیش نیز آب محلات رشت را تامین می‌کرده است.
 

وی می‌گوید: چاه آبی که نزدیک به برج قرار دارد، هنوز پر آب بوده و همین چاه که دهانه وسیعی دارد، با یک لوله، آب را برای مخزن پمپاژ می‌کرده است.

نزدیک چاه آب می‌روم، روی چاه را با یک حصاری فلزی پوشانده‌اند، اما حصار دیگری از پوشش سبزِ برگ‌های درخت انجیر پوشیده شده؛ یار غار چاه‌های آب گیلان. همین درختچه‌های انجیر که بر بدنه آجر و ساروج چاه رشد می‌کرد، علاوه بر خنکی پیرامون، نقش تصفیه آب را هم به روش سنتی ایفا می‌کرد.

«مهدی میرصالحی» درباره تاریخچه ساخت کارخانه گونی بافی می‌گوید: در اوایل قرن چهارده و در سال 1303 خورشیدی کارخانه ای به منظور تامین برق رشت در محوطه فعلی کارخانه بنا شد. بعدها یک مهندس آلمانی به فکر گسترش کارخانه و احداث یک کارخانه گونی بافی( یا همان کیسه بانی گیلان) در آن مکان افتاد و چند ساختمان سوله مانند احداث کرد. کارخانه گونی بافی در سال 1314  خورشیدی و با حضور رضا پهلوی رسما افتتاح شد.

مسئول ثبت بناهای میراثی گیلان می‌افزاید: کارخانه بعدها از رونق افتاد و بعد از انقلاب، بخشی از کارخانه در اختیار اداره آب و فاضلاب روستایی و بخشی هم در اختیار سازمان جهاد کشاورزی قرار گرفت. ولی سردر و برج منبع آب همچنان باقی ماند. سردر آن در خیابان کشی محور پرستار تخریب شد ولی برج آب به دلیل آنکه ثبت ملی شد، همچنان باقی ماند.

وی یادآور می‌شود: در سال‌های اولیه جنگ تحمیلی گونی‌های کنفی مورد نیاز جنگ در همین کارخانه تولید می‌شد ولی بعد از مدتی به‌دلیل مقرون به‌صرفه نبودن کارخانه تعطیل و سوله‌ها بدون استفاده رها شد. برف سنگین سال 1383، سقف سوله‌ها را ریخت.

میرصالحی با اشاره به قانون برنامه ششم توسعه دولت می‌گوید: اعتبارات سازمان میراثی فرهنگی برای مرمت و حفظ بناهای میراثی و با توجه به تعدد بناها بسیار ناچیز است و طبق قانون، بناهای میراثی که در تملک ادارات دولتی هستند، می‌باید از بودجه دولتی خود برای مرمت بنای میراثی در مالکیت هزینه کند.

در حیاط سازمان آتش نشانی شهر تبریز برجی است که قبلا کارکرد دیدبانی برای مشاهده خطر و آتش سوزی در شهر را داشته است. برج 32 متری «یانقین» اکنون مرمت شده و بعنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری تبریز درآمده است.

اگرچه حال و روز سمبل شکوفایی صنعت و کشاورزی گیلان از همین بقایای منبع آب پیداست، ولی با رویکرد دولت برای رونق گردشگری، از همین پتانسیل‌های خرد هم غفلت می‌شود.
 
کد خبر 787932

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha