به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، داستان «شکارچی» در فصل اول خود مخاطب را با یک حادثه روبرو میکند. پدر ارسلان به قتل رسیده است و قرار است مخاطبان به دنبال دلیل این مساله و چگونگی رخ دادن این مساله بگردند.
ارسلان در ابتدای داستان همراه با دوستانش در دل یک جنگل است. او و همراهانش درباره شکار غیرقانونی حیوانات صحبت میکنند و قهرمان داستان نمیداند که خود او نیز به زودی درگیر ماجرایی پیچیده میشود.براین اساس «شکارچی» همانطور که از نام آن پیداست به نقل داستانی از زندگی شکارچیان حیوانات میپردازد. دغدغههای دوران نوجوانی دیگر موضوعی است که نویسنده در اثر خود به آن پرداخته است.
دربخشی از این کتاب که تصویرگری آن را مریم طباطبایی برعهده داشته است، میخوانیم:« ارسلان رفت توی فکر. نکند پلنگ را کشته باشند؟ فکرهای ناجور به ذهنش هجوم آورند. فکر کرد با پلنگی روبرو میشود که پایش لای تله ی آهنی گیر کرده یا سرش تیر خورده و غرق خون کنار درختی افتاده. سرش را تکان داد تا فکرهای ناجور بیرون بروند. کمی پایینتر کنار درختی ایستادند. زیر پایشان چیزی بود شبیه دره. فضایی کوچک پر از سنگ، پوشیده از سبزه و گیاه. ارسلان از آن بالا، پوست خال خالی پلنگ را دید. دید که پلنگ به جای اینکه جستی بزند و بپرد،خودش را به سختی روی سنگها میکشاند.»
گفتنی است، رمان شکارچی نوشته سید محمد هاشمی در 115 صفحه، با قیمت 18 هزار تومان و بر روی کاغذ جنگلهای صنعتی پایدار از سوی انتشارات نردبان منتشر شده است.
نظر شما