خبر گزاری شبستان، سرویس فرهنگی، مریم داوری: دهه کرامت که با ولادت حضرت معصومه(ع) آغاز می شود و با ولادت حضرت امام رضا (ع) پایان می یابد، در بردارنده مفاهیم عمیق و ناب فرهنگ اسلامی است. به این بهانه گفتگویی با «حجت الاسلام مهدی نورمحمدی » ، مدیر اجرایی دانشنامه اهل بیت(ع) ، نویسنده و پژوهشگر و دانش آموخته دکترای تاریخ اسلام در مورد بعد فرهنگی زندگی ائمه اطهار (ع) ترتیب دادیم که بدین شرح است:
چرا به جنبه های فرهنگی زندگی ائمه اطهار (ع) در کتابها کم پرداخته شده است؟
علت این امر ریشه دارد در تاریخی که برای ما از سده های نخستین صدر اسلام به جای مانده است. کتابهایی که مورخان نوشتند بیشتر به حوزه سیاسی دوران ائمه اطهار (ع) پرداخته شده است.
تاریخ فرهنگی زندگی ائمه اطهار(ع) را می توان از تاریخ سیاسی زندگی آن بزرگواران استخراج کرد؟
تاریخ سیاسی یعنی تاریخی که پیرامون محور حکومت و افراد و افعال خلافت پرداخته شده است. لذا از محورهایی مثل تاریخ فرهنگی و تاریخ اجتماعی غفلت شده است. در این چند دهه اخیر توجه ای که شده این است که محققان دارند از لابلای متون تاریخ سیاسی ، متون حدیثی و متون ادبی ، تاریخ اجتماعی و تاریخ فرهنگی را بیرون می کشند ولی چون کار مشکل و طاقت فرساست باید ده ها و صدها جلد را مطالعه کنیم تا به یک گزارش فرهنگی برسیم.به عنوان مثال آداب و رسوم شیعیان صدر اسلام در مورد مهمانی ها و ازدواج چیست. اینها می شود تاریخ اجتماعی. تاریخ فرهنگی اینکه کتابها واقعا در چه تاریخی نوشته شده و این کتابها چه مقدار تطور پیدا کرده است؟ آیا تغییر پیدا کرده است یا نه؟ اینها کار خیلی طاقت فرسایی است که دارد به مرور و اندک اندک بیرون می آید .
وظیفه پژوهشگاه ها در این زمینه چیست؟
پژوهشگاه هایی مانند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دانشگاه ها در گروه تاریخ اسلام شان باید تاریخ فرهنگی و تاریخ اجتماعی دوران امام معصوم (ع) را مد نظر قرار دهند زیرا اینها زیر مجموعه تمدن محسوب می شود. اخیرا توجه زیادی به بحث تمدن ، تمدن اسلامی و تمدن نوین اسلامی شده است. ان شالله در آینده شاهد آثار بیشتری از این دست خواهیم بود.
اگر مسایل فرهنگی زندگی ائمه اطهار (ع) را استخراج کنیم چقدر در این شرایط که مورد شبیخون فرهنگی قرار گرفتیم به ما کمک می شود؟
مسایلی که به عنوان مسایل صدر اسلام به خصوص مسایل فرهنگی صدر اسلام استخراج می کنیم ، می تواند برای ما یک اصل قرار گیرد. مسایل فرهنگی در زمان ائمه اطهار (ع) می تواند ما را از چنگال برداشت های شخصی و سلیقه ای رها کند. اینکه یک نفر سلیقه اش با فلان موضوع فرهنگی نمی خورد و بیاید حرفی بزند و روز بعد نظرش عوض شود. ما از چنگال این برخودها و نظرات رها می شویم. وقتی مسایل فرهنگی را با تکیه با مسایل صدر اسلام به ویژه تاریخ اهل بیت (ع) بیان کنیم، می توانیم به آنها تکیه کنیم در واقع آنها تکیه گاه های مطمئنی هستند که دیگر کسی نمی تواند آنها را رد کند. با تکیه به مسایل فرهنگی اسلام حداقل ما از چنگال بسیاری از کارهای سلیقه ای رها می شویم.
آیا دچار کمبود منابع هستیم که کتاب در مورد مباحث و مسایل فرهنگی دوران ائمه اطهار (ع) کم نوشته شده است،؟
ما در واقع دچار کمبود زیر ساخت های فرهنگی هستیم بدین معنا که کشور ما همواره با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند و فرصت کافی و وافی ندارد که با فراغ بال به مسایل فرهنگی بپردازد. در صورتی که در غرب این طور نیست و آنها بر روی فرهنگ و مسایل فرهنگی خیلی کار کردند و کار می کنند.
این امر چگونه در غرب محقق شده است؟
کشورهای غربی در سده های گذشته از مسایل معیشتی و غیر و ذلک عبور کردند و توانستند با فراغ بال به مسایل دیگر از جمله مسایل فرهنگی بپردازند. غرب چند صد سال است که بر روی علوم انسانی ش کار کرد، در صورتی که هنوز جامعه ما به درک صحیحی از ضرورت علوم انسانی نرسیده است. یعنی جامعه ما ساختار ظاهری تمدن غرب را می بیند و فکر می کند که اینها به وسیله مهندسی ایجاد شده است. در حالیکه اینها روی پایه علوم انسانی قرار گرفته است. وقتی که پایه علوم انسانی مان را اصلاح کنیم و در این رشته رشد کنیم، شاهد تحولات زیادی خواهیم بود.
نظر شما