خبرگزاری شبستان _ شیروان؛ کمباینها تلاقی بهار و تابستان سر و کلهشان پیدا میشود، از استان های دور دست آمده اند تا شیروان، رانندههایی که با بوی گندمهای رسیده کوچ میکنند و خودشان را به زمینهایی میرسانند که بوی کاسبی میدهد. حدود 130 کمباین در مزارع شیروان مشغول درو هستند، در سوی دیگر، کامیونها و بیلرها و رایزنی رانندهها و کشاورزان برای بهای دروی زمین و حمل بار؛ رایزنیها به نتیجه میرسد و نمیرسد، این روزها زور رانندهها بیشتر از کشاورزان است، رانندهها میگویند: کرایه عادی کامیونها روزانه کمی بیش از 100هزار تومان است، اما وقتی همه محصول یکجا آماده درو میشود، کرایهها به ۲۰۰هزار تومان هم میرسد و حکم؛ آنچه رانندهها بفرمایند.
میرحسن، راننده یکی از کمباینهای سبز رنگی است که در فرصت سه ماهه کوچ با سرعت حداکثر ۳۰ کیلومتری کمباینش سری به همه گندمزارها میزند، دو روز در ابتدای کمربندی چادر زده و حالا با صاحب زمین به توافق رسیده است، میگوید: من فقط رانندهام نه صاحب کمباین. اینجا بیشتر کمباینها کرایه هستند و دستمزد راننده، روزی 250 هزار تومان که عمر آن نهایتا یک فصل است. بعد باید برویم سراغ یک کار دیگر، از مسافرکشی تا چوپانی و کارگری ساده.
پیش از هم آغوشی کمباین و گندمزار، عزیزالله سر و صورتش را با وسواس عجیبی میپوشاند و روی لباسهایش را هم. میگوید: ذرات ریز کاه بلای جان میشود اگر روی پوستت بنشیند؛ بعد درو آغاز میشود...
میر حسن همین که روی صندلی کمباین مینشیند، درو آغاز میشود؛ ۱۲سال است که تلاقی بهار و تابستان برای او در مزارع گندم میگذرد. میگوید: در منطقه ما همه از بچگی با کمباین آشنا میشوند و رانندگی را با آن یاد میگیرند. اصلا سرگرمی ما کمباین سواری بود و ادامه میدهد: تمرین ما قبل از امتحان رانندگی، با کمباین است، اینجا هیچ کس گواهی کمباین ندارد؛ همه از هم یاد میگیرند، من هم از برادرهایم یاد گرفتم که آنها هم همین الان راننده کمباین هستند.
میرحسن روی صندلی کمباین که مینشیند، همه فضا پر میشود، کنار او به جز دندهها، پر است از اهرمهایی که یکی دستور درو میدهد، یکی میکوبد و یکی دانهها را از ساقه جدا میکند.
درو که شروع میشود، کمباین در میان ذرات ریز کاه و گرد و خاک و دود پنهان میشود، میگوید: روزی 50 لیتر گازوئیل مصرف میکند. دود سیاه متراکم، حرفهایش را تایید میکند.
ذرات کاه از لابهلای تیغههای درو و در میان هیاهوی کمباین بالا و پایین میرود و میرحسن پارچه روی صورتش را محکمتر گره میزند.
کمباین آنقدر در مزرعه گندم پیش روی میکند تا حجم مخزنش لبریز شود؛ یک و نیم تُن ظرفیت مخزنی است که وقتی پر میشود، وی با اهرم دیگر، گندمها را با لوله تخلیه به کامیون منتقل میکند. تیغههای جلویی، گندم را درو میکند و پرهها و چنگالها آن را داخل دستگاه میکشند. آن داخل، خرمنکوب، دانه و ساقه را جدا میکند و دانهها هدایت میشود داخل مخزن.
بار که تخلیه میشود، سراغ تسمهها میرود و تیغههای برش را با وسواس بررسی میکند. میگوید: کمباین، فنی بسیار پیچیده و دشواری دارد. اگر هر کدام از این تسمهها و تیغهها خراب شود، خیلی اذیت میکند. تسمهها زود پاره میشوند و باید بلافاصله تعمیر شوند. بعد به سراغ یکی از تسمهها میرود که عمرش را کرده است: ما در این دو سه ماهه، هر تسمه را چند بار عوض میکنیم. کار سنگین است و تسمهها زود فرسوده میشوند.
مشغول تعویض تسمه که میشود، عرق روی صورتش با ذرات کوچک کاه و گندم قاطی میشود. خورشید هنوز وسط آسمان است و تا شب زمان باقی است. از سویی امسال با بارش های مناسب و محصول بیشتر کشاورزان استقبال قابل توجهی از خرید تضمینی گندم کردند و این امر دلالان را ناامیدتر از همیشه کرد. این استان و شهرستان همواره نقش اصلی را در تأمین گندم و جو مورد نیاز ایفا کرده اند و در این راستا نان های پخت شده بر سر سفره های مردم و مناطق دیگر استان حاصل دسترنج کشاورزان است.
تا چند سال گذشته و همزمان با آغاز فصل برداشت گندم، فعالیت دلالان این حوزه گسترش فراوانی پیدا می کرد به طوری که این افراد با پخش اعلامیه های تبلیغاتی و حتی حضور بر سر مزارع، ادعا می کردند که محصولات کشاورزان را به بهترین قیمت می خرند.
جولان دلالان در سال های نه چندان دور سبب شد تا دولت خود اقدام به خرید تضمینی گندم کند تا بدین وسیله علاوه بر حمایت از کشاورزان و فعالان این حوزه، با فعالیت دلالان نیز مقابله کند.
خوشبختانه طی سال های اخیر کشاورزان استقبال خوبی از طرح خرید تضمینی گندم مازاد بر نیاز خود کرده اند به طوری که هر ساله شاهد افزایش میزان انباشت گندم در سیلوها هستیم.
از خردادماه امسال بود که فعالیت سیلوهای شهرستان آغاز شد و از سوی دولت نیز تبلیغات فراوانی برای ترغیب کشاورزان برای تحویل گندم های مازاد بر نیاز خود به سیلو صورت گرفت.
نظر شما