بازتعریف فرهنگی خشونت به صورت جامع ضروری است

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «مرضیه ابراهیمی» عصر دیروز در نخستین نشست از سلسله نشست های فرهنگ و مسایل اجتماعی که با عنوان جامعه شناختی پدیده های زن کشی و شوهرکشی به همت پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: حدود هشت سال در زندان های زنان و مردان در مورد جرایمی مانند قتل و اسیدپاشی کار کیفی انجام دادم. تحقیقاتی که انجام می شود از بالا به پایین است، به همین جهت با دسته ای مواجه هستیم که نمی توانیم به آنها نظم دهیم. در رویکردهای کیفی می شود انسجام را دید یعنی اینکه فرد از کودکی تا حال چه وقایعی را پشت سر گذاشته که قتل انجام داده است.

این جامعه شناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه همه بر روی جرم اتفاق نظر دارند، عنوان کرد: در صورتی که این مسئله در مورد انحراف صدق نمی کند. چه می شود که فرد درون فضایی که قرار است کانون حمایتی و عاطفی باشد، حق حیات را از طرف مقابل سلب می کند. تجربه من نشان داده است که برخی علت ها مسایلی است بدیهی که از کنار آنها ساده می گذریم، مانند اهمیت نهاد خانواده.

وی با اشاره به اینکه ریشه موفقیت و جرم افراد به خانواده بر می گردد، بیان کرد: تحقیقات ام نشان داد که ریشه و علتی همیشه خود را در جرایم نشان می دهد که آن ریشه، خانواده است. باید در موضوع همسرکشی ضرورت چند مسئله را مورد توجه قرار دهیم، از جمله اهمیت نهاد خانواده، اهمیت و ضرورت بازتعریف خشونت به صورت جامع، ضرورت بررسی فرآیندی مسایل اجتماعی به جای بررسی مقطعی و اهمیت سیاستگزاری و برنامه ریزی در حوزه خانواده.

ابراهیمی تصریح کرد: تحقیقات نشان می دهد که فرزند عامل بازدارنده در همسرکشی نیست. همسرکشی جزو خشونت های شدید در حوزه قوانین و حقوق است. کاری که انجام دادم، بازتعریف خشونت بود. خشونت روانی، جسمی، جنسی، اقتصادی و کلامی در مورد همسرکشی اتفاق افتاده است. ما همیشه در یک نقطه به ماجرا نگاه می کنیم، رویکرد ما تقلیل گرایانه است و متمرکز به قاتل می شویم. همه افرادی که همسر خود را کشتند، جنون آنی نداشتند بلکه دلایلی برای این کار داشتند.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی خاطرنشان کرد: در تحقیق همسرکشی علاوه بر تمرکز بر قاتل باید قربانی و شرایط وقوع جرم نیز مورد توجه و لحاظ قرار گیرد. افزایش فردگرایی، خیانت ها و عدم وفاداری بعد از ازدواج،‌ ازدواج اجباری، کاهش تعاملات خانوادگی، انباشت هیجانات و احساسات منفی همچون تحقیق، تنفر و انتقام در خانواده، عدم توجه و حساس نبودن نهادهای مختلف به سایر خشونت ها و عدم گزارش آنها توسط قربانی به دلایل مختلف از جمله عوامل همسرکشی است.