خبرگزاری شبستان - شیراز: کسب علم و دانش، همواره از اهمیت ویژه برخوردار بوده است و آغاز دوره رفتن به مدرسه چندان مهم است که از مهرماه به عنوان آغاز سال تحصیلی جدید یاد میکنیم.
مهری که برای همه ما که حتی امروز سالها از مدرسه رفتنمان گذشته است باز هم بوی مهر و خاطرات خوبی را میدهد که هر بار با دیدن به مدرسه رفتن دبستانیها، بارها و بارها برایمان تداعی میشود. انگار همین دیروز بود که با چه ذوق و شوقی در روزهای آخر شهریور ساز و برگ رفتن به مدرسه را با پدر و مادر تهیه میکردیم و به بازار نوشتافزار، کیف و کفش و ... میرفتیم تا برای رفتن به مدرسه کم و کسری نداشته باشیم.
کلاس اولیهای دیروز
خاطره کلاس اول را هیچ وقت فراموش نمیکنم. با مادر برای اولین بار بود که میخواستم فضای مدرسه را ببینم، هم خوشحال بودم و هم نگران. نمیدانستم که مدرسه چه جور جایی است و ایا دوستی پیدا میکنم یا اینکه باید تنها باشم. چادر مادر را بعد از سپری کردن مسیر خانه تا مدرسه گرفته بودم و با رسیدن به در ورودی مدرسه آن را محکمتر گرفتم. وقتی که زنگ نواخته شد همه ما را در کنار دانشآموزان کلاس های بالاتر به ایستادن در صف دعوت کردند و مدیر مدرسه توضیحاتی در مورد قوانین مدرسه برایمان داد. در تمام مدت چشمم به مادر بود که یک وقت نرود و من تنها نمانم. مراسم صف گرفتن که تمام شد مادر گفت که باید برود. حس غربت به من دست داده بود اما نمیخواستم مثل چند دختر کوچولوی دیگر که با من همکلاسی بودند، گریه کنم. مادر با من خداحافظی کرد اما قول داد قبل از زدن زنگ آخر در مدرسه باشد تا با هم به خانه برویم و همین دلم را قرص کرد.
آن روزها اما خبری از برگزاری جشن برای کلاس اولیها نبود. اینکه یک یا 2 روز زودتر در مدرسه فقط برای کلاس اولیها باز شود و به یمن ورود آنها به فضای کسب علم و دانش برایشان جشن و مراسم ویژه گرفته شود. اما امروز فضا خیلی خوب شده است چون یک روز زودتر از شروع سال تحصیلی جدید فقط کلاس اولیها به مدرسه میروند تا با فضای مدرسه، معلمها و سایر همکلاسیهای خود آشنا شوند، چند ساعتی را با حضور پدر و مادر در مدرسه بگذرانند، دلشان قرص باشد و نترسند و گریه نکنند.
روزی برای شکوفهها
امروز (یکشنبه 31 شهریور) روزی برای شکوفههای کلاس اولی بود که با نواختن زنگ شکوفهها در ساعت 8 صبح ورودشان به عرصه علم و دانش گرامی داشته شد.
«علی عسکر نجفی» با تبریک ورود کلاس اولیها به مدرسه در جشن روز شکوفهها از ورود 85 هزار دانشآموز کلاس اولی در فارس خبر میدهد و میگوید: زنگ غنچهها و شکوفهها در مدارس ابتدائی استان همزمان با سراسر کشور به صدا درآمد.
مدیرکل آموزش و پرورش فارس ادامه میدهد: ورود کلاس اولیها یک روز زودتر به مدرسه فرصت خوبی است تا ابهام و ترسی برای ورود به یک فضای جدید در روز اول مهرماه نداشته باشند.
وی معتقد است: حضور خانواده کلاس اولیها در جشن شکوفهها در مدرسه فرصت خوبی نیز هست تا تعامل میان خانه و مدرسه را بیشتر کند، به دانشآموز نوپا دلگرمی خوبی بدهد که مدرسه نیز از خانه جدا نیست و خانه دوم آنهاست.
شکوفههای خندان
به یک مدرسه ابتدائی دخترانه میروم تا هم خاطرات کودکی را زنده کنم و هم از نزدیک شاهد شور و شوق دانشآموزانی باشم که برای اولین بار به مدرسه میآیند.
«رزانا» دختر کوچکی که در مراسم جشن شکوفهها همراه با پدر و مادرش امده است، نظرم را جلب میکند و از او درباره احساسش برای رفتن به مدرسه میپرسم.
با خنده کودکانه و عینکی که بر چشم دارد و از بالای آن مرا نگاه میکند، میگوید: از اینکه امروز در کنار پدر و مادرم در مدرسه هستم حس خوبی دارم، خوشحالم و نگرانیهایی که قبلا داشتم را دیگر ندارم.
رزانا ادامه میدهد: همین امروز که مادر با مادران دیگر مشغول صحبت درباره جشن، ورود به مدرسه و موضوعات دیگری بود، فرصتی پیش آمد تا با دختران این مادران هم آشنا بشوم و در واقع میدانم که روز اول مهر که به مدرسه میآیم دوست جدید دارم و حتما تنها نمیمانم.
وی از برنامههایی که در مدرسه برایشان اجرا شده ابراز رضایت میکند و میگوید: من قبلا به کودکستان و پیش دبستانی رفته بودم اما فکر میکردم مدرسه باید یک فضای خشک داشته باشد ولی حالا با برگزاری این برنامههای شاد و اجرای نمایش در مدرسه متوجه شدم که مدرسه هم مکان مناسب و سرگرمکنندهای است و بچهها میتوانند با خیال راحت در آن به درس خواندن بپردازند.
در یک گوشه مدرسه اما دختر کوچولویی زیاد خوشحال نیست و تنها نشسته است. مادرش میگوید که لج کرده و به جمع سایر کلاس اولیها ملحق نمیشود. علت را از او جویا میشوم:
خودش را زهرا معرفی میکند و میگوید: قرار بود با دوستم مهسا به یک مدرسه بیاییم اما آنها از کوچه ما رفتند و مهسا را در مدرسه دیگری ثبت نام کردند.
با بغضی که در گلو دارد، ادامه میدهد: من میخواستم فقط با مهسا در مدرسه دوست باشم و نمیخواهم پیش بقیه بچهها بروم.
آموزگاری که با مادر زهرا مشغول صحبت کردن است به سمت ما میآید و با جملاتی شیرین و از روی مهربانی در مدت کوتاهی زهرا را راضی میکند تا به جمع هم کلاسیهایش ملحق شود.
خود را رضایی معرفی میکند و با اشاره به حساسیت آموزش به کلاس اولیها میگوید: معلم کلاس اول بودن خیلی سخت است باید همه بچهها را راضی و خوشحال نگه داری تا در کلاس بدون دغدغههای کودکانه بتواند به درس گوش بسپارند و مطالب را یاد بگیرند.
وی میافزاید: برگزاری جشن ورود کلاس اولیها یک یا 2 روز پیش از مهرماه اقدام خوبی است که در ایجاد آرامش روحی کودکانی که برای اولین بار به مدرسه میآیند، نقش موثری دارد.
این آموزگار اضافه میکند: حمایت و حضور والدین برای پیشرفت تحصیلی کلاس اولیها نقش مهمی دارد و همین حضور آنها در جشن شکوفهها تاثیرات عاطفی مطلوبی نیز در پی دارد که در کاهش دلهره کودکان در مورد مدرسه بسیار موثر واقع میشود.
از مدرسه بیرون میزنم، آنقدر زود گذشت که باورم نمیشود چند ساعت آنجا بودم. هم یاد خاطرات کودکی خودم افتادم و هم خوشحال شدم که آموزش به کودکان امروز چقدر مورد توجه قرار دارد تا با ایجاد آرامش روحی لازم با اقداماتی از این دست برای ورود به مدرسه آماده شوند.
گزارش از مریم شمالیان
نظر شما