غارتگری باد خزان نزدیک است

عیبدالله مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه‏السلام تشویق و ترغیب می کرد. به دنبال این تشویق و ترغیب و در اثر تهدید و ارعاب مردم، 13 هزار نفر در قالب 4 گروه به سپاه عمر سعد پیوستند.

خبرگزاری شبستان: چه روح‌ها که در هجوم حادثه‌ها می‌شکنند و چه قدم‌ها که می‌لرزند و سست می‌شوند و چه اراده‌ها که متزلزل و فرو ریخته، صحنه‌ها را رها می‌کنند و به عافیت و توجیه و گریز پناه می‌برند. اما کربلا، میعادگاه سربازان و سرداران صبور و پایگاه، پایدارترین و استوارترین انسان‌هاست. آنان که در نهایت عطش، در داغ‌ترین روز در صفیر تیرها و چکاچک شمشیرها، در تحقیر، تهدید، تمسخر، محاصره و شماتت و شقاوت، جز صلابت و صبر و صولت هیچ ندارند. امروز چهارم محرم الحرام 1433 است.

 روز چهارم محرم سال 61 هجری، عبیداللّه‏ بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرده خطاب به آنها گفت: «ای مردم! خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنها را چنان که می‌‌خواستید یافتید!! و یزید را می‌شناسید که دارای رفتار و روشی نیکوست که به زیر دستان احسان می‌کند و بخشش‌های او بجاست! اکنون یزید دستور داده تا بین شما پولی را تقسیم نمایم و شما را به جنگ با دشمنان بفرستم.» عیبدالله مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه‏السلام تشویق و ترغیب می کرد. به دنبال این تشویق و ترغیب و در اثر تهدید و ارعاب مردم، 13 هزار نفر در قالب 4 گروه که عبارت بودند از: شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛ یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر؛ حصین بن نمیر با چهار هزار نفر و مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر به سپاه عمر بن سعد پیوستند. بهم پیوستن  این نیروها از این روز تا روز عاشورا بوده است. از دیگر سو در سرزمین نینوا، امام (علیه السلام) در پاسخ «قیس بن اشعث» که سفارش به بیعت با یزید می‌کرد، فرمود: نه، به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نمی‌گذارم و مانند بردگان از صحنه جنگ با آنان فرار نمی‌کنم. 

 

زینب(س) عقیلة بنی­هاشم و نائبة­الامام است 

روز چهارم محرم را به نام فرزندان عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) می شناسند. در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری (س) نیز خود را آماده قتال کردند. حضرت زینب (س) در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می­کرد، حالتی دگرگون داشت. او عقیلة بنی­هاشم و نائبة­الامام است. او شریک کربلای حسین (ع) است. نه بدین جهت که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن­پوش و فدیة راه حسین (ع) کرد­، که از لحظه­ای که از دامن زهرای مرضیه (س) پای به عرصه وجود گذاشت، دیده به دیدار حسین (ع) باز کرده­است. از این روست که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کرده­اند. مگر نه آنکه در زمان حضور در کوفه، در مجلس تفسیر قرآن، وقتی آیه شریفة "کهیعص" را برای زنان کوفی تفسیر می­کرد، امیرالمؤمنین (ع) به او فرمود: این عبارت"کهیعص" رمزی در مصیبت وارده بر شماست و کربلا را برای آن مخدّره ترسیم کرد. بسیاری می­گویند: زینب کبری (س)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه حضرت اباعبدالله(ع) غلام سیاه را نیز از قتال بر حذر می­داشت - دائی خود را به مادرش فاطمه (س) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید. پس از این مراحل ابتدا محمد بن عبدالله بن جعفر به میدان آمد و این رجز را سر داد: اشکوا إلی اللهِ منَ العدوانِ قِتل قومٍ فی الوری عمیانِ / قَد ترکوا معالِمَ القُرآنِ و مُحکمَ التَنزیلِ و التِّبیانِ / وَ اَظهروا الکُفرَ مَعَ الطُّغیانِ / به خداوند شکایت می­کنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاسته اند و نشانه های قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکار کننده کفر و طغیان است راترک کردند. وی پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید.  پس از او، برادرش عون بن عبدالله جعفر راهی نبرد شد و خود را اینگونه معرفی کرد: اِن تُنکرونی فَانا بنُ جعفرٍ شهیدُ صِدقٍ فی الجنانِ الازهر

یطیرُ فیها بجناحٍ اَخضرٍ کَفی بِهذا شَرَفاً فی المحشرِ "اگر مرا نمی­شناسید من فرزند جعفر هستم که از سر صدق به شهادت رسید و در بهشت نورانی با بال­های سبز پرواز می کند. برای من از حیث شرافت در محشر همین کافی است.“

و او نیز، فدایی راه حضرت حسین (ع) شد.

شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (ع) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (ع) به نام عون است.

پایان پیام/
 

کد خبر 87866

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha