انتخابات، انتخابات مهدی روشنفکر بود / قیام حاشیه علیه متن

انتخابات، انتخابات مهدی روشنفکر بود و سال نیز سال وی بود و آینده شهرستان نیز کاملاً در انتظار و مستعد سند خوردن به نام وی است، او حالا بیش از هر چهره سیاسی دیگر در استان‌ در معرض دیدن و قضاوت مردم قرار دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از یاسوج، کبنا نوشت، حوزه انتخابیه بویراحمد را باید پیچیده‌ترین حوزه انتخابیه استان کهگیلویه و بویراحمد دانست.

چهار مدعی در این حوزه حضور داشتند اما از ابتدا مشخص بود ستاره اقبال مهدی روشنفکر بسیار بلندتر از آن است که به سادگی بتوان آن را به سمت افول سوق داد.

حساسیت‌ها در این حوزه بیش از سایر نقاط استان بود و اوج این حساسیت‌ها به حضور احد جمالی، معاون سیاسی و امنیتی و رئیس ستاد انتخابات استان کهگیلویه و بویراحمد در محل فرمانداری بویراحمد در شب قبل از آغاز رأی گیری بر می‌گردد که بدون شک ناشی از فشارهای زیاد رسانه‌ها و طرفداران برخی کاندیدا از جمله هوادران مهدی روشنفکر و به واسطه ترس از تکرار تجربه‌ مدیریت انتخاباتی کاظم‌نظری در دوره قبل بود که معتقد بودند نظری و تیم‌انتخاباتی اش امانت داری را به خوبی در دوره دهم ادا نکردند.


تیم مدیریتی استان و در رأس آنها حسین‌ کلانتری، استاندار و احد جمالی معاون سیاسی و امنیتی‌اش که کل رزومه و کارنامه خود را بر روی این انتخابات گذاشته بودند و شبانه روز درگیر این موضوع بودند به خوبی توانستند رضایت معترضین دوره قبلی را به دست بیاورند و یک انتخابات آرام و بدون حاشیه را برگزار کنند.

استان با وجود کاهش چشمگیر در زمینه مشارکت عمومی، باز هم توانست رتبه اول مشارکت در میان سایر استان‌ها را به دست بیاورد.


در بویراحمد و دنا شکست خورده اصلی انتخابات یازدهم‌مجلس را باید غلام محمد زارعی دانست.

وی در نهایت با یک شکست بزرگ صحنه انتخابات استان را ترک کرد. شاید اگر زمان به عقب بر می‌گشت زارعی ترجیح می‌داد اصلاً نامزد نمی‌شد و شبیه بزرگواری عطای ثبت نام برای پنجمین بار را به لقایش می‌بخشید، ولی او خود را حتماً از شانس‌های اصلی می‌دانست که باز هم ثبت نام کرد، ولی قرار گرفتن در رتبه چهارم برای زارعی پایانی بسیار گران و تلخ بود.

زارعی بعد از دو شکست از هدایت خواه در سال 1390 موفق شد با کسب بیش از 80 هزار رأی به مجلس راه پیدا کند.

تحولات از سال 1390 تا 1394 آن آراء بالا را به چهل هزار رساند و حالا آن چهل هزار رأی به زیر سی هزار رأی سقوط کرد تا زارعی قانع شده باشد که انتخابات بویراحمد و دنا دیگر جایی برای مانور دادن وی ندارد.

هر اندازه پدیده انتخابات قبلی مهدی روشنفکر بود و در این دوره هم بر خصوصیات و ابعاد آن پدیده افزوده شد، پدیده‌ نوظهور این انتخابات را باید نادر منتظریان نام نهاد.

منتظریان در آخرین دقایق نام نویسی در انتخابات با همراهی تعدادی از حلقه‌ سنتی اصولگرایان بویراحمد ثبت نام کرد.

 

همگان وی را نفر چهارم انتخابات با رایی در حدود حداکثر 20 هزار رأی می‌دانستند، اما هرچقد به روز رأی گیری نزدیک‌تر می‌شدیم مشخص می‌شد که منتظریان یک رقیب جدی است و حتی این امیدواری را به وجود آورده بود که بتواند پیروز انتخابات باشد.

منتظریان البته کمی تنها بود وی به امید حمایت اصولگرایان سنتی از جمله ستار هدایت خواه نامزد شده بود اما نامزدی هدایت خواه در تهران و رایزنی برای قرار گرفتن در لیست باعث شده بود منتظریان تنها باشد. منتظریان بدون سرو صدا کار خود را انجام می‌داد و نتایج روز آخر نشان داد که منتظریان را باید در چهار سال دیگر جدی‌ترین چهره انتخابات دانست.

 

محمد بهرامی باز هم شکست خورد اما این شکست به تلخی شکست‌های قبلی نبود. وی در سال 1390 تقریباً بدون هدف پیروزی ثبت نام کرده بود و رأی نسبتاً آبرومندانه‌ای در کنار دو رقیب قدرتمند آن دوره یعنی زارعی و هدایت خواه به دست آورد.

وی اما در سال 1394 یک شکست سنگین متحمل شد. در حالی که بهرامی به لطف رابطه نزدیک با محمدرضا عارف در لیست امید قرار گرفته بود و زمان زمان اصلاح طلبان بود در رتبه چهارم قرار گرفت.

آن نتیجه این گمانه را به وجود آورده بود که بهرامی بعید است دیگر در انتخابات نامزد شود و هیچ نشانه‌ای نیز از این موضوع دیده نمی‌شد، ولی با این وجود وی در تابستان امسال بود که تحرکات خود را شروع کرد.

خیلی‌ها دلیل این تحرکات را ایستادن و انتقام گیری بهرامی از سید باقر موسوی در معرفی اردوان ایزدپناه دانستند. ایزدپناه خود نیز فعالیت جدی را در عرصه انتخابات آغاز کرد و توانست حمایت‌هایی نیز به دست آورد، ولی رد صلاحیت وی پایانی بود بر همه برنامه‌ها و اهداف حلقه نزدیک به سید باقر موسوی.


رد صلاحیت ایزدپناه این احتمال را به وجود آورد که رأی وی به سمت بهرامی برود ولی آن رأی تماماً اصلاح طلبانه نبود و بخشی از آن قومی بود که بخش قومی آن به سمت نادر منتظریان رفت و حتی بعدها مشخص شد از رأی ایزدپناه بخش‌هایی به سمت مهدی روشنفکر رفته است.


در روزهای اوج انتخابات تقریباً پیروزی مهدی روشنفکر محرز شده بود اما تردید اساسی در مشخص شدن نفر دوم وجود داشت.

هر سه گزینه و طرفدارانشان برای خود شانس قائل بودند اما در نهایت روشن شد که بهرامی رأی بیشتری از منتظریان و زارعی دارد.

این رأی بهرامی بزرگترین موفقیت انتخاباتی وی تاکنون بوده، ولی مشخص نیست آیا وی به پشتوانه این رأی یک بار دیگر نامزد خواهد شد یا خیر. نامزدی دوباره بهرامی در انتخابات بویراحمد و دنا و با وجود دو رقیب قدرتمند در دور آینده یعنی روشنفکر و منتظریان‌ کمی بعید می‌نماید.


تحلیل پدیده مهدی روشنفکر هرگز در این مقاله کوتاه نمی‌گنجد، وی از کجا آغاز کرد؟ با چه روشی ادامه داد؟ به کجا رسید؟ و تا کجا ادامه خواهد داد؟ موضوعات قابل بحثی هستند که هر کدام نیاز به یک تحلیل مفصل و جداگانه دارند.


روشنفکر در سال ۱۳۹۴ با ایستادن در مقابل حلقه مرکزی اصولگرایان فعالیت خود را آغاز کرد.

وی از همان ابتدا متهم به ایستادن در سمت رأی قومی و منطقه‌ای بود، اما روشنفکر خود آن رأی را بخشی از طرفداران واقعی و دلسوز نظام و انقلاب می‌دانست که به جهت آنکه علیه حلقه قدرت و ثروت ایستاده است مدام مورد انگ زنی قرار می‌گیرد.

کمتر کسی در دور قبل آن مقدار از رأی برای روشنفکر متصور بود، ولی روشنفکر نه تنها رأی خوبی به دست آورد که اعتراضات وی به نحوه برگزاری انتخابات و سلامت آن موید آن بوده که روشنفکر برای خود شانس پیروزی قائل بوده است.

پایان آن انتخابات آغاز یک کارزار کاملاً جدی انتخاباتی برای مهدی روشنفکر بود و وی از همان روز فردای انتخابات دهم‌ مجلس فعالیت خود را گسترش داد و این فعالیت هم محدود به برخی رفتارها همچون حضور در مراسمات و دیدار چهره به چهره با مردم و یا برخی مصاحبه‌ها، اظهار نظرها و یا بیانیه نویسی بود.

یک ویژگی خوب مهدی روشنفکر آن بود که خیلی دیر اما در موضوعات مهم و با دقت ورود می‌کرد و با یک قدرت رسانه‌ای قوی اعلام حضور می‌کرد.


مهم‌ترین اتفاق برای روشنفکر که تقریباً پیروزی‌اش را قطعی جلوه می‌داد به تصمیم اشتباه و احساسی شورای اصولگرایان در تابستان بر می‌گردد که یک نیروی غیر سیاسی و ناپایدار به نام کریم فرخیانی را به عنوان نامزد خود معرفی کردند.

قاضی ناشناخته‌ای که صرفاً به جهت هم تباری با روشنفکر معرفی شده بود، اما این قاضی مرد میدان سیاست نبود و از همان روز نخست تا زمانی که در روز 22 بهمن با واسطه برخی از بزرگان منطقه‌ای نزدیک به روشنفکر وی را به نزد روشنفکر بردند تا با هم روبوسی کنند، نشان از عمق درماندگی اصولگریان بویراحمد را می‌داد و نشان داد که آنها چقدر ناسیاسی بوده‌اند.

معرفی کریم فرخیانی، یعنی خارج شدن هدایت خواه از صحنه رقابت انتخابات و این بهترین اتفاق برای روشنفکر بود.

خیلی زود بخش زیادی از اصولگرایان اطراف هدایت خواه به همین بهانه به مهدی روشنکفر پیوستند و بعدها این جریان هرگز نتوانست به یک گزینه جمع کننده برسد تا که در نهایت قرعه فال به نام نادر منتظریان افتاد و وی نیز حضور خوبی در صحنه انتخابات داشت که این حضور خوب آن اندازه نبود که پیروزی روشنفکر را به چالش بکشاند.


البته این‌ نکته که بر فرض اگر فرخیانی معرفی نمی‌شد و گزینه دیگری می‌آمد و یا اصلاً خود هدایت خواه حضور پیدا می‌کرد نیاز به تحلیل مفصل و جداگانه دارد و هیچ بعید نیست که با همه احتمالات در گذشته باز هم‌این روشنفکر که قرعه فال از ابتدا به نامش بوده است.


روشنفکر تیم رسانه‌ای قدرتمندی داشت و این تیم بسیاری از خلاءهای اطراف روشنفکر را پوشش می‌داد.

هم چنین بخش زیادی از این تیم متوجه مردم بود و مردم خود اکثراً در نقش حامی، ستاد، ناظر انتخابات و رسانه انتخابات ظاهر می‌شدند.

این سطح از علاقه و تعصب مردم به یک نامزد از ابتدا و به ویژه در دوره‌ای که مشارکت به حداقل رسیده بود در نوع خود جای تأمل و برسی روانشناسانه و جامعه شناسانه دارد.

طرفداران روشنفکر را باید متعصب‌ترین و وفادارترین طرفداران یک‌نامزد در طول تاریخ انتخابات مجلس در کهگیلویه و بویراحمد دانست.

این طرفداران شلوغ‌ترین و بزرگترین همایش‌های مردمی و انتخاباتی تاریخ انتخابات را برای روشنفکر رقم‌ زدند.

گردهمایی آنها در روز افتتاح ستاد روشنفکر در خیابان تختی یاسوج و در پیروزی روشنفکر و پدیده شدن وی را باید بیش از هر چیز محصول جوانان همراه و خستگی ناپذیر اطراف وی دانست که در چهارسال گذشته با کوچک ترین چشم داشت به خلق این حماسه بزرگ برای وی کمک کردند؛ جوانانی که پیش از این در جریان‌ها و حلقه‌های سیاسی در استان حضور نداشتند و با روشنفکر ظهور کردند و همچنان در کنار وی هستند.

 

سخنرانی‌ های وی در پاتاوه، لوداب و یاسوج و جشن‌پیروزی طرفدارانش در سرنجلکل حتی به اخبارهای شبکه ملی نیز رسید.

اتفاقات بویراحمد و دنا و پیروزی مهدی روشنفکر و طرفدارانش را بسیاری‌ها قیام حاشیه عله متن تعبیر کرده‌اند. حاشیه‌ای که در این مقطع زمانی صرفاً و صرفاً دنبال پیروزی بود و به این مهم نیز دست یافتند تا بویراحمد وارد یک دروه کاملاً جدید شود.
 

روشنفکر اصرار زیادی داشته و دارد تا خود را فارغ از مرزبندی‌های مرسوم بداند با این وجود گفته می‌شود پیش از این نشست‌هایی میان روشنفکر و محمدباقر قالیباف که در آستانه ریاست مجلس است برگزار شده است؛ بنابراین روشنفکر از لحاظ جریانی بی طرف نیست، اما ترکیب هوادارانش وی را مجبور به رعایت برخی نکات خواهد کرد از جمله اینکه وی متناسب با دولت‌ها تصمیم گیری خواهد کرد و جز این راهی ندارد.

یک سال و چند ماه از عمر این دولت باقی مانده و طبیعی است که تغییرات و تحولات به حداقل می‌رسد.

در این مدت کوتاه او این فرصت را دارد که از نیروهای نزدیک به دولت که از حامیان وی بوده حمایت کند. بهترین اتفاق برای روشنفکر در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری بر روی کار آمدن دولتی از جنس محمد باقر قالیباف است، چرا که دولت نزدیک به حلقه هدایت خواه کار وی را کمی سخت خواهد کرد، هر چند در صورت روی کار آمدن دولت آن مدلی باز هم روشنفکر به جهت نمایندگی فرصت مقاومت و لابی با سایر نمایندگان را دارد.

نوع تعامل روشنفکر با دو نماینده دیگر استان نیز بسیار مهم و در آینده استان تأثیرگذار خواهد بود.

زمانی روشنفکر در کهگیلویه عضو حلقه‌های نزدیک به محمد موحد بوده است، ولی اینکه حالا در پوزیشن نمایندگی مجلس رابطه این دو چگونه خواهد بود مشخص نیست به ویژه که طرفداران مشترک زیادی این دو در هر دو حوزه انتخابیه دارند.

روشنفکر قبل از این رابطه نزدیکی با عدل هاشمی پور نیز داشت. هم چنین گفته می‌شود روشنفکر رابطه خوبی قبل از این با غلامرضا تاجگردون نماینده بسیار ذی نفوذ گچساران و باشت برقرار کرده، اما احتمالات پیش روی به گونه‌ای است که احتمالاً تاجگردون قدرت سابق را در آینده نخواهد داشت.

نکته مهم آن که حذف و شکست بزرگ زارع بیش از هر چیز محصول گفتمانی بود که بر بازگشت عزت بویراحمد تاکید داشت و تیم روشنفکر نیز بر روی این مورد مانور می‌دادند و خود وی نیز با وجود تلاش برای عدم ورود به جنگ کلامی رو در رو با رقبا، در نهایت با ادبیاتی شدید به زارع حمله کرد که زارع در سخنرانی روز آخر پاسخ وی را داد و مدعی شد که کینه روشنفکر به جهت عدم موفقیت در به دست آوردن مدیر کلی آموزش و پرورش بوده و وی نیز در آن موضوع نقشی نداشته است.

توقعات و انتظارات زیادی در انتظار مهدی روشنفکر است. بخش زیادی از جامعه به وی رأی داده‌اند و رقبای اصولگرایش از همین حالا شمشیر را برای وی از رو بسته‌اند.

نگاهی به بیانیه‌های پسا انتخاباتی منتظریان و هدایت خواه این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد. روشنفکر نیز نشان داده برخی رفتارها و کارها را خوب بلد است.

دیدارهای روزهای گذشته وی نشان می‌دهد که وی برنامه بلند مدتی برای خود تعریف کرده و نمی‌خواهد بر خلاف موج تبلیغاتی که خیلی زود علیه او آغاز شده، نماینده تک دوره‌ای باشد.

دیدارهای مبتکرانه‌ای که خیلی سریع توسط محمد موحد تکرار شد تا قدرت و اعتبار نمایندگی مجلس در کهگیلویه و بویراحمد بیش از پیش به نمایش در آید.

انتخابات، انتخابات مهدی روشنفکر بود و سال نیز سال وی بود و آینده شهرستان نیز کاملاً در انتظار و مستعد سند خوردن به نام وی است، او حالا بیش از هر چهره سیاسی دیگر در استان‌ در معرض دیدن و قضاوت مردم است.

چهار سال به سرعت چشم بر هم‌زدنی خواهد گذشت، اما قضاوت‌ها به سادگی و راحتی زمان‌ نخواهد بود و فراز و فرود هدایت خواه، زارعی و مهم‌تر از همه عدل هاشمی پور از یک طرف و سرنوشت خاص موحد تا این دوره از طرف دیگر بدون‌ از تعارف و با بی رحمی در جلوی چشم‌ و نگاه هر نماینده‌ای است.

کد خبر 901773

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha