به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، خانه موزه استاد «شهریار» شاعر بلند آوازه پارسی در محله مقصودیه تبریز قرار دارد؛ پلاک 31 کوچه مقصودیه با تصویری از «استاد محمد حسین شهریار » معرف خانه ای است که استاد شهریار از سال 1348 تا 1367 در این خانه ساکن بوده است.
در خانه موزه به روی علاقمندان باز است حیاط خانه با مجسمه ای از استاد شهریار و باغچه ای از گل و درخت پذیرای بازدید کنندگان از این خانه موزه است.
وارد ساختمان می شوم از پله ها بالا می روم صدای استاد شهریار در فضا پیچیده است و شعر معروف «حیدربابا» را می خواند گوشم با این شعر آشناست:
حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادى
سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادى
اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادى
هر کیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدى
افلاطوننان بیر قورى آد قالیبدى
گفته می شود: حیدربابا نام کوهى در روستای «خشگناب» زادگاه پدری شهریار است، او منظومه «حیدربابایه سلام» را نخستین بار در سال ١٣٣٢ منتشر کرد و از آن زمان تا کنون به زبانهاى مختلفى ترجمه شده است. حیدربابا سندى زنده است و پرده اى رنگین و برجسته از زندگى در روستا را نشان میدهد. مضمون اغلب بندهاى آن شایسته ترسیم و نقاشى است زیرا از طبیعت جاندار سرچشمه مى گیرد. قلب پاک و انسان دوستِ شهریار بر صحنه ها نور مى ریزد و خوانندگان شعرش را به گذشته هاى دور می برد حتى چشمه ها و زمین ها و صخره هاى اطراف خشگناب نام می برد و هر یک را در شعر خود جاودانگى مى بخشد.
«الناز زمانی» مسئول خانه موزه استاد شهریار درباره این خانه موزه به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان می گوید: منزل استاد شهریار، در زیربنایی بالغ بر ۲۵۰ متر و مساحتی حدود ۲۴۱ متر در ۲ طبقه ساخته شدهاست، ساختمان خانه استاد شهریار مربوط به دوره پهلوی دوم است و در تبریز، در محله مقصودیه واقع شده است و این بنا در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۲۷۲۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. در این خانه استاد شهریار 19 سال اخر زندگی خود را گذارنده است، پس از درگذشت استاد شهریار در سال 1367 شهرداری تبریز در سال 1370 این خانه را از فرزندان استاد خریداری می کند و از سال 1371 با عنوان خانه موزه ادبی شهریار کار خود را آغاز می کند.
مسئول خانه موزه استاد شهریار درباره آثار دیدنی خانه موزه این شاعر گفت: در این خانه مجموعه وسایل شخصی استاد، کتاب ها، اسناد و لوازم زندگی و اموال اهدایی به این شاعر پرآوازه در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفته است.
شهریار علاوه بر اینکه شاعری پرآوازه است هنرمندی خطاط نیز هست و می توان به وفور در این موزه اشعاری که با خط وی نوشته شده اند را مشاهده کرد. آنچه در این خانه موزه بیش از همه مشهود است کتاب های و نسخه های خطی استاد شهریار است، در این موزه کپی از دستخط نستعلیق کتابت قران که استاد شهریار خطاطی کرده نیز به چشم می خورد.
الناز زمانی درباره کتابت قرآن مجید از سوی استاد شهریار می گوید: استاد شهریار یک سوم قران مجید را به خط نستعلیق به رشته تحریر در آورده است و در موزه تنها کپی بخشی از آن در معرض دید عموم قرار گرفته است.
شهریار موسیقی هم می داند و سه تار هم می نوازد و 10 سال نزد استاد صبا شاگردی کرده است، شهریار وقتی سه تار بدست می گرفته و می نواخته استاد صبا از سوز سه تار شهریار به گریه می افتاده است. در این موزه ساز کمانچه اهدایی هنرمند آذربایجانی به خانه موزه استاد شهریار هم به چشم می خورد. این ساز را هنرمند باکویی پس از فوت وی به این مجموعه فرهنگی و هنری اهدا کرده است.
تندیس هایی از استاد شهریار هم در جای جای این خانه دیده می شود انگار که روح شهریار در خانه جاری است و وقتی برای مخاطب فضا با صدای موسیقی در هم آمیخته می شود لطافت عاشقانه های شهریار ناخودآگاه حال و هوای غریبی را برای بازدید کنندگان به ارمغان می آورد .
آثار و لوازم شخصی شهریار در این خانه موزه به صورت منظم در ویترین هایی به نمایش درآمده اند اتاق نشیمن به همان شکلی که بوده حفظ شده حتی در یکی از اتاق ها رختخواب استاد نیز به همان صورت که پهن بوده دیده می شود، تمام دیوار های داخلی خانه موزه هم با قاب های عکس و تابلوهایی نقاشی و خط دیده میشود در میان اینها عکس هایی از شهریار و فرزندان و دوستان اش نیز بچشم می خورند. البته ناگفته نماند در بین اشیاء این خانه موزه دو ساعت به چشم می خورد که بر روی ساعت درگذشت استاد شهریار یعنی ساعت 6:45 ایستاده است .
استاد «سید محمدحسین بهجت تبریزی» متخلص و معروف به شهریار از شعرا و عرفای صاحب نام ایران در سال 1285 در تبریز متولد شد پدرش سید اسماعیل معروف به حاج میر آقا خشکنابی از وکلای موثق و مجرب تبریز بود که قول و عملش در نزد علمای آن زمان سندیت داشت در سال 1288 به علت رویداد مشروطه شهریار به صلاح دید پدر به همراه خانواده نخست به قریه «قیش قرشاق» و سپس به قریه «خشکناب» مهاجرت کرد وی دروس رایج را در مکتب روستا فرا گرفت و ظاهرا در چهارسالگی توان شاعری خود را با سرودن شعر گونه ای ترکی آشکار می کند؛ او علاوه بر فراگیری دروس سبک جدید در مدرسه متوسطه و رشدیه تبریز و نیز تحصیل علوم دینی در مدرسه طالبیه تبریز زبان فرانسه را در خانه از معلم سرخانه فرا گرفت و در چهارده سالگی برای ادامه تحصیل به تهران عزیمت و در مدرسه دارالفنون مشغول شد در 18 سالگی به اصرار پدر وارد مدرسه طب شد و در 22 سالگی برای گذراندن دوره انترنی وارد بیمارستان سپه شد در 24 سالگی تب و تاب عاشقی و شوریدگی که در 17 سالگی آغاز شده بود و بالاجبار به فراق و جدایی انجامید، بحران حاصل از این شکست عشقی موجب ترک تحصیل شهریار شد و در همین سال ها مثنوی«روح پروانه » را چاپ کرد و در طی این سال ها با امیری فیروز کوهی و ابوالحسن صبا آشنا شد. در 24 سالگی «دیوان شهریار» با مقدمه «ملک الشعرای بهار»، «سعید نفیسی» و «پژمان بختیاری» چاپ شد و در 26 سالگی در اداره ثبت نیشابور و مشهد مشغول خدمت شد و پس از آن به خدمت در بانک کـشاورزی تهـران در آمد. شهـریار در تـبـریز با یکی از بـستگـانش ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای شهرزاد و مریم و هادی است. از میان شاعران و بزرگان ایرانی اساتیدی مثل صبا، نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه و زاهدی روابط دوستی با شهریار دارند. شهـرت شهـریار در میان کشورهای فارسی زبان و ترک زبان بی سابقه است و اشعارش به چندین زبان دنیا ترجمه شده است؛ شهرت منظومه «حیدر بابا سلام» نـه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است.
اگر گذرتان به شهر تبریز افتاد محله مقصودیه و خانه موزه شهریار را برای بازدید از یاد نبرید چرا که این خانه دیدنی هایی دارد که برای علاقمندان شعر و ادب پارسی خالی از لطف نیست.
نظر شما