خبرگزاری شبستان- محسن حائری زاده
هنر در حکم زبانی قوی برای ایجاد گفتمان های مختلف است، زبانی همواره نو که به عنوان منعکس کننده عمیق ترین عواطف، احساسات ، باورها و ویژگی های درونی انسان محسوب می شود و از لحاظ بین المللی نیز بر تمام زبان ها و گفتمان ها ارجحیت داشته و از جایگاه باورپذیری عمومی بیشتری برخوردار است.
هیچ چیز به اندازه هنر نمی تواند نشانگر افکار و احساسات حاکم بر جامعه باشد و سیر فرهنگ و تحولات انسانی و محیطی را که هنرمند در آن قرار دارد و به ایفای نقش به اشکال و زبان های مختلف می پردازد تبیین کند.
بر این اساس در جوامع توسعه یافته و یا در حال توسعه، تئاتر به عنوان هنری پویا از ارکان اصلی و تحول آفرین نهادهای اجتماعی محسوب می شود که می تواند در راستای رفع نیازهای انسانی و اجتماعی، ضمن تعامل با ساختارها و هنجارهای جمعی، با هنر آفرینی و خلق آثار نمایشی به تجلی زیبای حقایق و بیان جذاب انگیزه ها و احساسات مردم بپردازد.
اما متاسفانه امروز هنری حیات بخش که همراه با جریانات زندگی بشری طی مسیر می کند در برخوردهای سخت افزاری گرفتار شده است؛ یعنی پیچیدن بیگانه ترین نسخه بر پیکیره زنده ترین نمود فرهنگ و هنر در کالبد جامعه که باعث فاصله اندازی بین مردم و علایق آن ها در قاب هنرهای نمایشی می شود.
وقتی نامه نگاری، مجوز، سفارش، محدودسازی در گفتمان و عدم حمایت واقعی تا رسیدن یک تئاتر به صحنه اجرا با او همراه باشد محتوا، شکوفایی توان اجرا و اثرگذاری به صورت ناخودآگاه در گوشه ای از رینگ جریانات اداری و سیاسی گرفتار می شود و دیواره هایی سخت روبروی اندیشه ای نرم ایجاد می کند.
و امروزه در میان دغدغه ها و آسیب های اجتماعی مختلف که نیازمند تقویت زمینه های گفت و گو و نشر پیام در موضوعات متنوع هستیم باید تقویت امکانات سخت افزاری جایگزین برخوردهای سخت افزاری شود.پلاتو، امکانات صوتی، نوری، رسانه ای و سالن های اجرای نمایش به مدد تکنولوژی از سوی نهادهای مربوط و سرمایه گذاران بخش خصوصی تقویت شود تا به مرور برخی کارشکنی ها و برخوردهای سلیقه ای رنگ ببازند.
نسخه پیچی و ایستادن خارج از گود تخصصی و تجربی تئاتر و مشخص کردن شرایط و ضوابط نردبانی برای اجرای یک اثر ماجرای همان « بالای گود زورخانه نشسته است و می گوید لنگش کن» را حکایت می کند و برای فاصله گرفتن از این برداشت های سطحی و رسیدن به نگاه های نرم، انعطاف پذیر و کارشناسی به فضایی بازتر برای عرضِ اندام هنرمندان و صاحبان تجربه در میدان های تصمیم گیری و تصمیم سازی اداری و شهری به ویژه در مقوله فرهنگی و هنری نیازمندیم.
تئاتر به عنوان یک پیام رسان از ظرفیت های متفاوتی استفاده می کند تا پیام مورد نظر نویسنده و کارگردان را به مخاطب انتقال دهد.تئاتر علاوه بر اینکه از نشانه های دیداری برای ارتباط با مخاطب سود می جوید می تواند از امکانات کلامی نیز استفاده نماید و در ارتباطی رو در رو بازخوردهای متقابلی را رقم بزند بنابراین تئاتر دارای ویژگی های مکمل و چندگانه است و اگر به شکل مناسب حمایت و به شکوفایی برسد اثرات چشمگیری در کالبد فرهنگ به همراه دارد.
آموزش،انتقال تجربیات از نسلی به نسل دیگر، خودنمایی و ابراز وجود آئین ها و مراسم های فرهنگی و مذهبی و ایجاد لذت و سرگرمی برای مردم از ویژگی های منحصر به فرد این ظرفیت فرهنگی است و تئاتر به عنوان هنری که در تمام شکل های آن به وجود و حضور مخاطب نیاز دارد مهم ترین بستر برای ایجاد پیوستگی و همبستگی در جامعه محسوب می شود که البته برخی با تکیه بر نگاه های شخصی و خاک گرفته چشم بر دنیای تحول آفرین ِ هنرهای نمایشی بسته اند.
نظر شما