به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از حوزه هنری، تحلیل متن، یکی از پربحثترین بحثها در علوم اجتماعی و ارتباطات هست. البته دامنه بحثها خیلی گسترده است ولی یک وجه مشترک در میان تمام این بحثها هست که همه میخواستهاند متن را طوری تحلیل کنند که از طریق آن بشود منظور مؤلف را فهمید. و چون خیلی وقتها منظور مؤلف، منظور غرضمندی است و با قدرت یا ایدئولوژی پیوند خورده، تحلیل متن جنبهای انتقادی پیدا کرده است.
خلاصه تلاش دامنهدار عدهای برای فهم حساب شده متن، رشتهای به نام زبانشناسی را ایجاد کرد و چون این متن بازها دنبال متنهای مورددار بودند و خواستشان این بود که دست سیاستمداران را از لابلای متنهاشان رو کنند، زبانشناسی جنبه انتقادی پیدا کرد.
علاوه بر این، مسئله دیگری که کسانی مانند هوج و کرس (1988) درباره آن بحث کردند این بود که زبان، گونهای از سنت اجتماعی است. زبان با نحوه کنش ما و اینکه چگونه جوامع خود را سامان میدهیم و حیات آن را تداوم میبخشیم، گره خورده است. زبان بخشی از شیوهای است که مردم با آن به دنبال ترویج بعضی از دیدگاهها درباره هستی و «بدیهیساختن» آنها هستند؛ بهوسیله زبان است که انواع مشخصی از سنتها، اندیشهها، ارزشها و هویتها رواج مییابند و بدیهیسازی میشوند و سپس نهادهایی مانند مدارس نیز به محلی برای بهقانوندرآوردن و نشر چنین دانشی بدل میشوند. زبان از آنچه ما آن را فرهنگ خود میدانیم تفکیکناپذیر است.
زبانشناسی انتقادی یک سری امکانات را در اختیار تحلیلگر قرار میدهد تا به وسیله آن، گفتهها و ناگفتههای متن را به چنگ بیاورد. منتها نواقصی داشت. نواقص موجود در زبانشناسی انتقادی در گرایشی به نام تحلیل گفتمان انتقادی برطرف شد؛ یعنی که جعبه ابزار تحلیلگر کاملتر شد. تحلیل گفتمان انتقادی به صورت نظام مند ارتباط متن با ایدئولوژی و قدرت را مشخص میکند.
گفتمان درواقع امتداد زبانی ایدئولوژی است. ایده تحلیل گفتمان همین است که مثلا استفاده از فلان لفظ در یک متن، نمیتواند بیارتباط با مسائل اجتماعی مربوط و ایدئولوژی مربوط به آن باشد؛ خصوصا که از دهان سیاستمداران گفته شده باشد.
تحلیل گفتمان انتقادی، یک رویکرد بِینا رشتهای برای مطالعه گفتمان است که زبان را به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی بررسی میکند و بر نحوه بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیله متن و گفتگو تأکید میکند.
در تحلیل گفتمان با اینکه ابزارها کامل است و کسی که میخواهد متن را تحلیل کند چیزی کم ندارد ولی معمولاً کار کمی پیچیدگی داشته است و اغلب، کسانی که زبانشناسی میدانستند میتوانستند از امکانات تحلیل گفتمان استفاده کنند. اساتید مطرح این رشته، یعنی سه گانه فرکلاف، ون دایک و وداک، در مقالات خود، بنای ارائه چارچوبی برای تحلیل متن نداشتهاند. لذا کسی که میخواست تحلیل گفتمان یاد بگیرد باید از لابلای بحثهای اینان و دیگران، چارچوب تحلیلی خود را استخراج میکرد.
کتاب میر و مکین، یعنی کتاب حاضر، این ویژگی را دارد که اکثر امکانات تحلیل گفتمان انتقادی را به صورت دقیق و فهرست شده و با ذکر مثالهای فراوان دستهبندی و ارائه کرده است. همچنین این کتاب، مجموعهای از روشها و شیوههای تحلیل دقیق ارتباطات بصری را نیز ارائه میکند.
نظر شما