خبرگزاری شبستان: اعتقاد ما به آینده نگری قرآن و خبر دادن آیات شریفه آن از آینده امری است که در ذهنمان محصورش نکرده ایم و در بسیاری از مواقع در عمل خود آن را بارور می کنیم از عینی ترین و پرتعدادترین این امور استخاره به معنای طلب خیر کردن از کتاب وحی است تا بتوان با پاسخ آن برای بسیاری از امور مهم همچون کسب و کار، خرید و فروش و حتی ازدواج تصمیم گرفته و عمل کرد.
البته در بسیاری از موارد دیده می شود که معنای این کار مهم و خیر در جامعه به طور صحیح نهادینه نشده است و گاه و بی گاه با ربط و بی ربط و در هر امری که شاید اصلا استخاره درباره آن جوابگو نباشد با رجوع به مصحف شریف و از طریق استخاره می خواهیم خیال خودمان را راحت کرده و از انجام کاری سرباز زده یا کاری را به انجام رسانیم فارغ از آنکه استخاره و طلب خیر کردن از قرآن برای تصمیم گیری آداب و احکامی دارد و اینطور نیست که آدمی بجای کمک گرفتن از عقل و خرد تنها درپی مددگیری از آیات الهی باشد.
این مسئله تا جایی امروز جایگاه حقیقی خود را از دست داده که بعضا مشاده می شود که با ارسال پیامک به تلفن های همراه بحث استخاره پیامکی مطرح شده و شان و جایگاه این امر مقدس را که باید در مواقع ضرور که انسان پس از مشورت و رایزنی با دیگران و انجام تفکرات عمیق هنوز هم دچار تردید و دو دلی در انجام کاری بود صورت بگیرد را پایین آورده است.
از این رو، شبستان (خبرگزاری دین، فرهنگ، اندیشه) می کوشد تا با طرح مباحث مستدل و تبیین های عالمانه احکام انجام استخاره را برای علاقه مندان شرح دهد.
استخاره به معنای طلب خیز از خداوند است و چون مؤمنین در مواردی خیر و صلاح کار خود را نمی دانند، به استخاره متوسل می شوند.
جایگاه استخاره در آیات و روایات
1-...وَعِندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ لایَعلَمُها اِلا هُو
...کلیدهای غیب نزد خداست و کسی جز او آنهارا نمی داند. (سوره انعام آیه 59)
2- امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به سوی یمن فرستاد؛ و به من سفارش کرد: یاعلی کسی که استخاره کند ضعیف و شکسته نمی شود...(وسائل الشیعه 5/216 ح 9)
3- از امام باقر (ع) روایت شده: ما استخاره را یاد می گرفتیم چنانچه سوره های قرآن را می آموختیم.(وسائل الشیعه 5/207ح 9)
4- از امام صادق (ع) روایت شده: هر کس در امری، بدون استخاره داخل شود و به بلائی مبتلا شود، خدا او را در آن بلا اجر ندهد.(وسائل الشیعه 5/217 ح1)
5- از امام صادق (ع) روایت شده که حقتعالی می فرماید: از شقاوت بنده ام آن است که در کارهایش از من طلب خیر ننماید. (وسائل الشیعه 5/217 ح 2)
آداب و شرائط استخاره:
1-وقت و ساعت استخاره: استخاره در هر وقت و ساعتی جایز است، ولی بهترین وقت هنگام نماز است؛ زیرا شیطان در آن هنگام از هر وقت دیگر از انسان دورتر است.
2- مکان استخاره: استخاره در هر مکان جایز و درست است ولی بهترین مکان؛ مساجد، مشاهد شریفه و حرم اولیاء دین (ع) است.
3- استخاره توسط خود شخص: هر چند سیره مؤمنین برای استخاره، رجوع به عالمان دین و مؤمنان وارسته و صاحبان فضیلت و اشخاص با نفس می باشد ولی اولیاء دین (ع) معمولاً طریقه استخاره را به مردم یاد می داده اند که خود شخصاً انجام دهند.
4- راضی بودن به نتیجه استخاره: استخاره کننده باید به نتیجه استخاره راضی و خشنود باشد، گرچه ظاهراً خوشایند او نباشد زیرا خداوند آگاه به خیر و شر و صلاح انسان است. از امام صادق (ع) نقل شده: «من باکی ندارم هنگامی که استخاره کردم بر هر جهتی وقوع یابد».(وسائل الشیعه 5/211 )
اقسام استخاره
مرحوم علامه مجلسی ( قدس سره) هشت نوع استخاره معرفی فرموده اند که برخی از آنها عبارتند از:
1-«استخاره مطلقه» یعنی آن که انسان هنگام تصمیم به هر کاری خیر و صلاح خود را از خداوند طلب نماید. در روایت آمده: مردی خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد: فدایت شوم گاهی کاری می کنم و سپس پشیمان می شوم، حضرت فرمود: چرا استخاره نمی کنی؟ عرض کرد: فدایت شوم چگونه استخاره کنم؟ فرمود: پس از نماز صبح دست ها را برابر صورت بلند کن و بگو: « اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ وَ لااَعْلَمُ، وَ اَنْتَ عَلّامُ الْغُیُوبِ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ خِرْلی فی جَمیعِ ما عَزَمْتُ بِهِ مِنْ اُمُوری خِیارَ بَرَکَةٍ وَ عافِیَةٍ» (مفاتح الغیب، ص 17 )
در روایت آمده: امام سجاد ( ع) هنگامی که اراده حج، عمره، آزادکردن بنده و یا خرید و فروشی می کرد وضو می گرفت و دو رکعت نماز می گذاشت رکعت نخست بعد از فاتحه سوره الرحمن و در رکعت دوم بعد از حمد سوره حشر می خواند و بعد از نمازش دویست مرتبه از خداوند طلب خیر می کردیعنی می فرمود: « اَسْتَخیرُاللهَ» یا « اَسْتَخیرُاللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فی عافِیَةٍ» سپس سوره های توحید، فلق و ناس را می خواند و می فرمود: «اللّهُمّ اِنّی قَدْ هَمَمْتُ بِاَمْرٍ قَدْ عَلِمْتَهُ، فَاِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ اَنَّهُ خَیرٌلی فی دینی و دُنْیایَ وآخِرَتی فَاَقْدِرْهُ لی، وَ اِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ اَنَّهُ شَرٌّ لی فی دینی وَ دُنْیایَ وَ آخِرَتی فَاَصْرِِِفْهُ عَنّی، رَبِّ اعْزِِِِمْ لی علی رُشْدی وَ اِنْ کَرِِِِِِهَتْ اَوْ اَحَبَّتْ ذلِکَ نَفْسی، بـِبـِسْمِ اللهِ الْرَحْمنِ الرَّحیم، ماشاءَالله لا حَوْلَ وَلا قُوَةَ اِلّا بـِاللهِ، حَسْبـِیَ اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» سپس متوجه آن کار می شد و عزم بر آن می نمود. (مفاتح الغیب، ص 17)
2- «استخاره با قرآن» از استخاره های متداول و معروف در بین مؤمنین و متشرعین می باشد، ولی ناگفته نماند که چنین استخاره ای در توان معنوی هرکس و امثال ما نمی باشد و بهتر است توسط کسی انجام گیرد که با قرآن سنخیت معنوی و عملی داشته باشد؛ ولی به هر حال استخاره با قرآن آداب و شرائط ویژه ای دارد که در روایات و توصیه عالمان دین به آنها اشاره شده است که مختصراً به برخی از آنها اشاره می شود:
1) روایت شده که «یسع بن عبدالله قمی» به امام صادق (ع) عرض کرد: من اراده می کنم کاری را و طلب خیر از حقتعالی می کنم و رأیم بر یک طرف قرار نمی گیرد، حضرت فرمود: که نظر کن در هنگامی که به نماز برمی خیزی –زیرا که دورترین احوال شیطان از آدمی حالتی است که به نماز می ایستد- پس ببین که چه چیز در دلت می افتد و أخذ کن به آن و بگشا مصحف را پس نظر کن به سوی اول چیزی که می بینی در مصحف، پس به آن عمل کن انشاءالله. (مفاتح الغیب ص 43)
2) در حدیث آمده: هر گاه خواستی تفأل نمایی به کتاب خدا، پس سه مرتبه سوره «قل هو الله احد» بخوان و سه مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد برسد، پس بگو: «اَللهُمَّ تَفَأَّلْتُ بِکِتابِکَ وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ فَأرِنی مِنْ کِتابِکَ ما هُوَ المَکْتُومُ مِنْ سِرّکَ الْمَکْنُونُ فی غَیْبِکَ»پس مصحف شریف را بگشا و عمل کن به آنچه در سطر اول صفحه راست ظاهر می شود بی آنکه اوراق و سطور را بشماری.( مفاتح الغیب ص 44 )
3) حکایتی شنیدنی حجة الاسلام و المسلمین فاضل مرندی نقل می کند: یک بار برای ناهار منزل آیت الله احمدی میانجی مهمان بودیم، یک جوانی آمد و چند سؤال شرعی از حاج آقا پرسید و آخر سر هم استخاره ای خواست، آیت الله میانجی فرمود: با تسبیح استخاره کنم یا با قرآن؟ ایشان گفتند: با قرآن! آیت الله میانجی فرمودند: ولی سند استخاره با تسبیح قویتر است، آنگاه برای آن جوان استخاره کرد... (اسوه پارسایان ص 66)
4) «استخاره با تسبیح» تقریباً بیشتر از استخاره با قرآن رایج است! مجلسی از پدرش نقل می کند: که شیخ بهایی فرمود: ما دست به دست، از مشایخ خود شنیده ایم که از حضرت صاحب الامر (ص) روایت می شده هنگام استخاره با تسبیح سه مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود و تسبیح را بگیرند و دو تا دو تا بشمارند، اگر طاق باشد خوب، و اگر جفت باشد بد است. و والد مبرور (رحمه الله) اکثر اوقات در اموری که عجله داشتند، اینگونه استخاره می کردند. مرحوم مجلسی می فرمایند: طریق دیگری در میان عوام شهرت دارد که سه تا سه تا بشمارند، اگر یک بماند خوب و اگر دو بماند، وسط و اگر سه بماند بد است ولی این طریق در کتب مشهره به نظر فقیر نرسیده، ولی یکی از فضلای بحرین از کتاب «السعادات» از حضرت صادق (ع) روایت کرده که «حمد» یک مرتبه و سوره «قل هو الله» را سه مرتبه و پانزده مرتبه «صلوات» بر محمد و آل محمد بفرستد، پس بگوید: «اَللّهُمَّ اِنّی أسْئَلُکَ بِحَقِّ الحُسَیْنِ وَ جَدِّهِ وَ أبیهِ وَ أُمِّهِ وَ أخیهِ وَ الْأئِمَةِ مِنْ ذُرّیَتِهِ أَنْ تُصَلّی عَلی مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ وَ أنْ تَجْعَلَ لی الخِیَرَةِ فی هذهِ الْسُبْحَةِ وَ أن تُریَنی ما هُوَ الْاَصْلحُ لی فِی الدّینِ و الدُّنیا، اللهُمَّ إنْ کان الاصلحُ فی دینی و دُنیایَ و عاجِلْ اَمری و آجِلِه فِعْلَ ما أنا عازمٌ علیهِ فأمُرنی و الّا فَانْهَنی، فَأنَّکَ علی کلِّ شَیءٍ قَدیرٍ» پس قبضه ای از تسبیح می گیری و می شماری و می گویی:«سبحان الله والحمدلله و لا اله الا الله» تا آن قبضه تمام شود، اگر آخرش «سبحان الله» باشد مخیری میان انجام دادن یا ندادن، و اگر «الحمدلله» باشد امر است، و اگر«لا اله الا الله» باشد، نهی است. استخاره های نادرست متأسفانه بعضی از مردم همانگونه که در بسیاری از احکام و معارف دینی دقت درستی ندارند در مورد استخاره هم دقت درستی ندارند. اولاً: تصور می کنند استخاره ای خوب است که استخاره کنند را به اهداف و نیاتی که دوست دارند برساند؛ در حالی که معنای صحیح و درست استخاره طلب خیر و صلاح از خداوند است، ولو برخلاف میل باطنیشان باشد؛ قرآن می فرماید: ... عَسی أنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ (سوره بقره آیه 216 )...چه بسا چیزی را خوش ندارید، در حالی که خیر شما درآن است و چه بسا چیزی را دوست دارید، در حالی که شر شما درآن است ... فَعَسی أنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً (سوره نساء آیه 19 )...چه بسا شما چیزی را خوش ندارید، ولی خداوند، خیر فراوان در آن قرار داده باشد.
ثانیاً: برای هر کار کوچک و ناچیز یا کارهایی که می توانند با تعقل و مشورت راه درست و صحیح را پیدا کنند بلافاصله استخاره می کنند، مثلاً استخاره میکنند که: آیا فلان معامله خوب است؟ آیا مسافرم از سفر برمی گردد؟ آیا در امتحان قبول می شوم؟ آیا ازدواج با فلان کس خوب است؟ آیا پسرم از سربازی معاف می شود؟و... در حالی که خداوند انسان را موجودی عاقل آفریده و او را ابتداء به «تعقّل»سپس به «مشورت» در کارهایش دستور داده است و «استخاره» آخرین چاره او می باشد.یعنی:به ترتیب: «تعقّل»، «استشاره» و «استخاره» بنابراین از استخاره نباید به صورت فال گیری استفاده شود و یا بخواهیم با غیب و شبیه غیب آینده را پبیش بینی کنیم و هرگاه بخواهیم عملی چون: «انتخاب شغل»؛ «ازدواج»؛ «طلاق»؛ «مسافرت»؛ «خروید و فروش»؛ «رفاقت با کسی»؛ «صحبت کردن با کسی»؛ «شرکت با کسی در شغلی» را انجام دهیم باید به مقدمات ذیل به ترتیبی که آمده عمل کنیم: «مقدمه اول تعقّل» است؛ یعنی انسان از نعمت عقل، که خداوند به او عطا فرموده؛ استفاده کند و اگر با تعقّل راه «خیر و صلاح» را پیدا کرد به خدا توکّل کند و در همان راه قدم بردارد. «مقدمه دوم مشاوره» است: یعنی هر گاه انسان از تعقّل خویش نتیجه ای نگرفت از عقول افراد صاحب نظر و آگاه و دلسوز وخیرخواه استفاده کند و راه «خیر و صلاح» را از آنان جویا شود که در این صورت نیز لازم است به خدا توکّل کند و در همان راهی که راهنماییش می کنند قدم بردارد. «مقدمه سوم استخاره» است: یعنی هر گاه انسان از تعقّل و مشاوره مأیوس شد آخرین چاره اش استخاره است و پس از مشخص شدن راه «خیر و صلاح» به خدا توکّل کند و در همان راه قدم بردارد. مرحوم علامه طباطبایی در این باره می فرمایند:« ... حقیقت امر این است که انسان وقتی بخواهد به کاری دست بزند ناچار است زیرو روی آن کار را بررسی نموده و تا آنجا که می تواند فکر خود را که غریزه و موهبتی است خدادادی به کار بیاندازد، و چنانچه از این راه نتوانست صلاح خود را در آن کار تشخیص دهد ناگزیر باید از دیگران کمک فکری گرفته و تصمیم خود را با کسانی که صلاحیت مشورت و قدرت تشخیص صلاح و فساد را دارند در میان بگذارند، تا به کمک فکر آنها خیر خود را در انجام دادن و ترک آن کار تشخیص دهد، و اگر از این راه هم چیزی دستگیرش نشد چاره ای جز این که متوسل به خدای خود شده و خیر خود را از او مسئلت نماید ندارد. و این همان «استخاره» است...»( ترجمه تفسیر المیزان 6/176 )
سؤالات:
1- آیا عمل به استخاره واجب است؟ الزام شرعى در عمل به استخاره وجود ندارد ولى بهتر است بر خلاف آن عمل نشود.
2- بنابر آنچه گفته مىشود که در کارهاى خیر نیازى به استخاره نیست. آیا در مورد کیفیت انجام آنها و یا در مورد مشکلات پیش بینى نشدهاى که در خلال انجام آنها ممکن است پیش بیاید، استخاره جایز است؟ و آیا استخاره راهى براى شناخت غیب محسوب مىشود یا اینکه فقط خدا از آن آگاه است؟ استخاره براى رفع حیرت و تردید در انجام کارهاى مباح است ، اعم از اینکه تردید در اصل عمل باشد یا در چگونگى انجام آن .بنابر این در کارهاى خیر که در آنها حیرت وجود ندارد، استخاره لازم نیست و همچنین استخاره براى آگاهى از آینده شخص یا عمل نمىباشد.
3-آیا در مواردى مثل تقاضاى طلاق یا عدم آن استخاره با قرآن صحیح است؟ و در صورتى که شخصى استخاره کند ولى طبق آن عمل نکند، حکم چیست؟
جواز استخاره با قرآن یا تسبیح اختصاص به مورد خاصى ندارد، بلکه در هر امر مباحى که شخص راجع به آن تردید و حیرت داشته باشد بطورى که قادر بر اتخاذ تصمیم نباشد، مىتوان استخاره گرفت و از نظر شرعى عمل به استخاره واجب نیست هر چند بهتر است انسان با آن مخالفت نکند.
4-چند بار استخاره براى یک کار صحیح است؟ چون استخاره براى رفع حیرت است، بعد از برطرف شدن حیرت با استخاره اول ، تکرار آن معنى ندارد مگر آنکه موضوع تغییر کند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پاسخگویی احکام و استخاره
پایان پیام/
نظر شما