خبرگزاری شبستان_ اهواز، مرگ، این اجبار بیگریز اکنون در غوغای کرونا بیشتر بر شانهها لرزه میافکند، آنجا که در میان شیون و فغان اهالی یک خانه تا چشم کار میکند همه چیز هراس است و فاصله، وداعی سرشار از سکوت که دیگر در آن مجالی برای آخرین آغوشها نیست گویی رخت سیاه از همیشه سیاهتر و بغضها سنگینتر است، به باور مگر مینشیند در این لحظههای جانکاه تنها به نظاره هجران آدمها نشست و این حجم دردناک را تاب آورد؟
این روزها به دلیل ترس از کرونا؛ سوگواریها در خلوت و تنهایی خانوادهها برگزار میشود. تحویل جنازه از بیمارستان، سردخانه، غسالخانه، کندن گور، نماز خواندن و به خاک سپردن عزیز از دست رفته تنها به اتفاق چهار یا پنج نفر از اعضای خانواده انجام میشود.
همه محکوم به عزاداری و غمخواری در سکوت هستند و هیچ کسی را یارای در آغوش گرفتن و همدردی با نزدیکانش نیست، حتی امکان برگزاری مراسم جمعی برای بزرگداشت عزیز از دست رفته ندارند.
این خانوادهها علاوه بر داغ از دست دادن عزیزان خود، از «انگ اجتماعی» بیم دارند.
اگر چه مردم و خانواده متوفیان، شرایط ویژه حاضر را درک میکنند و حاضر نیستند سلامت کسی برای تسلیتگویی به آنان در خطر افتد، اما کارشناسان بر این باورند مهمترین اثرات روانشناختی بعد از کرونا متوجه افرادی است که عزیزان خود را بر اثر این بیماری از دست داده و نتوانستهاند روال طبیعی سوگواری را داشته باشند.
با مرگ عزیزانمان اولین واکنش ما به مرگ او گریه و زاری و سوگواری برای پاسداشت اوست. واکنش افراد به مرگ عزیزان شان متفاوت است، عدهای پس از مدتی با آن کنار میآیند و زندگی عادی خود را میکنند اما عده دیگری تاب و توان و تحمل مرگ عزیزان خود را ندارند و مدتها به سوگواری میپردازند.
سوگ درمانی روشی است در روانشناسی برای مرهم گذاشتن بر زخم داغدیدگان و بازماندگان فرد فوتشده تا بتوانند با مرگ عزیز خود کنار بیایند و آن را بهصورت منطقی بپذیرند.
ویروس وحشی کووید 19 علاوه بر آنکه وحشیانه میتازد و ظالمانه و وحشیانه جان میستاند، مرگ دردناکی را برای بازماندگان فوتشدگان کرونایی رقم میزند.
به دلیل انتشار و شیوع و قدرت انتقال بسیار سریع این ویروس، خانواده فرد فوتشده نه میتوانند در مراسم تشییع جنازه او شرکت کنند، نه مراسمی برای او برپا کنند، نه عزاداری کنند، نه مجلس ترحیم و نه حضور در فرآیند کفن و دفن عزیز از دست رفتهشان داشته باشند. آنها باید بسوزند و بسازند.
تازه این فقط یک بُعد ماجراست، داستان وقتی جالبتر میشود که بدانیم فرد فوتشده بهدلیل کرونا با غریبانهترین شکل ممکن دفن میشود و تنها چهار نفر میتوانند در مراسم تشییع پیکر او شرکت کنند و این برای خانوادههای بازماندگان فوتشدگان کرونایی دردناک است.
هیچ چیز برای بازماندگان فوتشدگان کرونایی دردناکتر از این نیست که نتوانند در مراسم تشییع پیکر عزیزشان شرکت کنند. آنها حتی از حضور در غسالخانه هم منع میشوند و چه بد دردی است کرونا و چه دردناک است مرگ کرونایی.
سرپرست مرکز بهداشت خوزستان در گفتوگو با خبرنگار شبستان درباره برنامه «مشاوره سوگ» یا «سوگ درمانی» میگوید: سوگواری برای تطابق بهتر با فقدان است، از دست دادن عزیز با واکنشهای متنوعی همراه است که بهطور طبیعی بعد از فقدان رخ میدهند.
«سید محمد علوی» میافزاید: بعضی از مردم قادرند که با این فقدان کنار بیایند و با انجام عزاداری و سوگواری به سازگاری برسند، اما بعضی دیگر درجه بالایی از پریشانی را بهدنبال سوگ تجربه میکنند که نیازمند به مشاوره روانشناختی هستند.
وی بیان میکند: در بحران جهانی بیماری کووید – 19 با توجه به شرایط خاصی که جهانیان با آن درگیرند، متاسفانه افراد زیادی عزیزان خود را از دست دادهاند، خود و سایر افراد خانواده نیز، در معرض خطر بیمارشدن هستند که خطر ایجاد سوگ پیچیده با عارضهدار را مهیا کند.
سرپرست معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اهواز تصریح میکند: در این صورت نیاز به مداخله درمانی در سوگ وجود دارد، مشاوره سوگ میتواند به عنوان اقدام پیشگیری و مداخله زودهنگام برای این سوگواران که در خطر ایجاد سوگ پیچیده هستند، انجام گیرد .
وی ادامه میدهد: در این راستا مرکز بهداشت استان خوزستان با بهرهگیری از کارشناسان روانشناسی شاغل در مراکزخدمات جامع سلامت در سطح مراکز بهداشت شهرستانهای تابعه مداخلات ارزشمندی کرده و جلسات مشاوره سوگ را برای بازماندگان متوفیان ناشی از ویروس کرونا را اجرا میکنند.
علوی خاطر نشان میکند: تعداد این جلسات بین سه تا پنج جلسه برای افراد / فرد خانواده که نیازمند این مداخله باشند، صورت میپذیرد.
وی اضافه میکرد: این برنامه تاکنون در چهار مرحله در سطح مراکز خدمات جامع سلامت عملیاتی شده است و تاکنون 73 درصد گروه هدف که رضایتمندی خود را اعلام کردهاند تحت این مداخله (مشاوره سوگ) قرار گرفتند.
سرپرست معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اهواز عنوان میکند: همزمان با انجام مشاوره سوگ از اختلالاتی نظیر وجود افکار خودکشی ومصرف الکل / مواد به پیروی از دستورالعملهای تشخیص و مداخله درمانی ارجاع به مرکز یا ویزیت تخصصی روانپزشک پیشگیری و مدیریت میشود.
وی یاد آور میشود: اجرای برنامه مشاوره تلفنی ویژه افرادی که به علت مثبت شدن کرونا در قرنطینه خانگی به سر میبرند و تماس با خانواده متوفی توسط کارشناسان روانشناسی شاغل در مراکز خدمات جامع سلامت به صورت تلفنی، جهت همدلی و دعوت به مشاوره انجام میپذیرد.
علوی میگوید: در این برنامه بهصورت تلفنی به گروه هدف حداقل 2 بار در طول قرنطینه تماس گرفته میشود؛ محتوای این مشاوره در زمینه مدیریت استرس، کنترل خشم، مقابله با خلق منفی و اضطرابی و ارائه روشهای آرامسازی و راهنمایی جهت سبک زندگی جدید در دوران قرنطینه و یادآوری رعایت مسائل بهداشتی بهعنوان یک مسئولیت فردی و اجتماعی است.
او عنوان میکند: در این برنامه چنانچه شخص از قبل مشکل روانپزشکی داشته باشد به انجام مشاوره تلفنی برای رفع اعتیاد مصرف مواد یا الکل و یا زدودن افکار خودکشی مبادرت میشود.
به سوگواران اجازه سوگواری دهید
یک روانشناس درباره روش سوگ درمانی اظهار میکند: اصطلاح سوگ شامل احساسات و رفتارهایی است كه در نتیجه ضایعه فقدان پدید میآید و حالتی است كه پس از رخدادی غمانگیز یا حادثهای دلخراش به مصیبت دیده یا وابستگان دست میدهد.
«فائزه عطاریان» میافزاید: سوگ منحصر به غم از دست دادن عزیزان نمیشود و شامل هر نوع از دست دادن مثل از دست دادن معشوق و از دست دادن شغل است و به عبارت كلیتر از دست دادن هر مطلوبی میتواند چنین حالتی را در افراد بهوجود آورد.
وی بیان میکند: سوگ در قبال مرگ فرایندی طبیعی و لازم است كه اكثر افراد آن را تجربه میكنند، اما غالب افراد فاقد حمایتهای لازم برای حل و فصل درد سوگ و ماتم هستند.
این روانشناس ارشد بالینی ادامه میدهد: سوگ برای برخی از مردم تجربهای بسیار شدید است در حالیكه برای عدهای تجربهای نسبتا خفیف محسوب میشود، برای عدهای دوران سوگ برای مدت زمان نسبتا كوتاهی ادامه مییابد در حالیكه در برخی ظاهرا برای همیشه باقی میماند.
به گفته وی هیچ معیار قطعی برای مدت زمان سوگ وجود ندارد، اما در مواردی كه دوران سوگ طولانی و شدید شده و در واقع از دوران طبیعی خارج شده باشد، فرد سوگوار نیاز به كمک دارد.
عضو سازمان نظام روانشناسی ایران تصریح میکند: از آنجا كه سوگ یک واكنش طبیعی و مناسب نسبت به فقدان است، فرد به تدریج به فقدان پیش آمده عادت و برای آینده خود برنامههایی را طراحی میکند.
وی خاطر نشان میکند: انطباق با فقدان شامل چهار تكلیف بنیادی است و ضروری است شخص سوگوار پیش از خاتمه یافتن ماتمزدگی این تكالیف را با موفقیت انجام دهد.
عطاریان بیان میکند: این تكالیف عبارتند از پذیرش واقعیت فقدان، گذراندن درد سوگ، سازگاری با محیطی كه متوفی دیگر در آن نیست و جابهجاسازی عاطفی متوفی و حركت به سوی زندگی.
وی ادامه میدهد: الیزابت كوبلر در سال 1969 برای دوران سوگ پنج مرحله را عنوان کرده كه به ترتیب عبارتند از انكار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش.
این روانشناس ارشد بالینی با بیان اینکه هر اندازه فرد منطقیتر باشد و با این واقعیت منطقیتر كنار بیاید، بهتر میتواند مراحل سوگ را پشت سربگذارد ابراز میکند: سوگ زمانی خاتمه مییابد كه شخص مرحله نهایی را پشت سر گذاشته و به پذیرش برسد و تعیین تاریخ معین برای این مرحله كار غیرممكنی است.
وی تاکید میکند: در مراحل اولیه سوگواری افكار معینی ظهور میكند كه معمولا پس از مدت زمان كوتاهی ناپدید میشوند، اما گاهی این افكار تداوم مییابند و به افسردگی و اضطراب میانجامند.
عضو سازمان نظام روانشناسی ایران با اشاره به اینکه معمولا پس از فقدان علائمی در افراد سوگوار دیده میشود كه با گذشت زمان تصحیح میشوند میگوید: از میان این علائم میتوان به احساس اندوه، كرختی، خشم، عصبانیت، گناه، اضطراب، ناامیدی، اختلالات خواب، اختلالات اشتها، كنارهگیری و رفتارفراموشی اشاره كرد.
وی یادآور میشود: در مشاوره سوگ باید فرد سوگوار را مطمئن ساخت كه احساساتی كه تجربه میكند طبیعی بوده و این احساسات برای مدتی همراه او است.
عطاریان درباره برخی اهداف درازمدت مشاوره سوگ میافزاید: كنار آمدن با مسئله فقدان، از سرگیری زندگی شادمانه گذشته، تخلیه غم و اندوه ناشی از فقدان پیش آمده در سایه حمایت هیجانی اطرافیان، حل و فصل مشكل فقدان و برقراری مجدد روابط با دیگران و حل و فصل احساس گناه و افسردگی یا خشم و عصبانیت در رابطه با فقدان پیش آمده و بازیابی عملكرد بهنجار است.
وی با اشاره به اینکه در مشاوره سوگ باید به چند نكته توجه كرد ادامه میدهد: باید با توجه مثبت و بدون قید و شرط، گوش دادن فعال، تماس چشمی مداوم و پذیرش گرم، اعتماد را در مراجع ایجاد كرد.
این روانشناس ارشد بالینی تصریح میکند: با بهكار بردن صریح كلمه «مرگ» یا «مرده» به مراجع، كمک كرد تا با واقعیت روبهرو شده و متوجه شود كه فرد محبوب مرده و نه اینكه گم شده یا از دست رفته است.
وی عنوان میکند: با بهكار بردن عبارت «شما در حال طی كردن فرایند سوگ هستید» باید به مراجع كمک كرد تا متوجه شود سوگ یک فرایند بوده و بخش جداییناپذیر وجود او نیست و پس از مدتی رفع خواهد شد.
عطاریان بیان میکند: باید به مراجع كمک كرد تا احساساتشان را آزادانه بیان كنند و اگر تمایل به گریه دارد بهطور كامل سوگواری كند و درد و رنج را به جای پنهان كردن تجربه كند.
وی اضافه میکند: در پاسخ به سوالات مراجع داستانسرایی نكرد و در پاسخ از دادن اطلاعات مبهم پرهیز كرد و حقایق را با مراجع در میان گذاشت.
عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران با بیان اینکه باید سعی شود از طریق شناخت درمانی، نوع جهانبینی مراجع را تغییر داد تا نگاه دیگری به مقوله مرگ داشته باشد میافزاید: نداشتن اطلاعات كافی و استفاده از شیوههای غلط و غیرعلمی از سوی اطرافیان فرد سوگوار وضع را از آنچه هست بدتر میکند و فرایند عبور از مراحل سوگ را به تاخیر میاندازد، لذا اطرافیان سوگوار باید نكاتی را بدانند.
وی تصریح میکند: به فرد سوگوار نشان دهید كه دوستش دارید و نگران او هستید، فرصت گریه و زاری را برای او فراهم و از پند و اندرز و ارائه راهحل خودداری كنید و درد و اندوه فرد را كوچک جلوه ندهید و باید از دادن قول و وعده های بیجا بهشدت پرهیز شود.
شرایط نامساعد روحی بازماندگان اموات بیماران کرونایی
یک پزشک متخصص مغز و اعصاب با اشاره به شرایط نامساعد روحی بازماندگان اموات بیماران کرونایی میگوید: این افراد با توجه به شرایط سخت تنهایی و غربت در زمان تدفین اموات خود ممکن است دچار افسردگی و مشکلات روحی شوند که این مساله نیاز به بررسی و آسیبشناسی دارد.
«مرضیه رحیمی» ادامه میدهد: اکتفا به مراسم عزاداری مجازی و شکلگیری «سوگ ناتمام» در بین خانوادههای عزادار بیماران کرونایی مشکل این خانوادهها است.
او اضافه میکند: تسلیتگویی رسانههای محلی به خانوادههای عزادار، اطلاعرسانی و ارائه الگو جهت برگزاری مراسم عزاداری ساده از جمله راهکارهای مدیریت این مسئله است.
عضو انجمن متخصصان مغز و اعصاب ایران عنوان میکند: برقراری ارتباط بین خانوادههای عزادار با افرادی که تجربه شبیه خودشان را داشتهاند را ضروری است.
وی خاطر نشان میکند: راهاندازی گروههایی در شبکههای اجتماعی برای حضور اعضای خانوادههای متوفی قدم مثبتی برای کاهش افسردگی آنان در این شرایط است.
رحیمی تصریح میکند: بحران مذهبی و بیانگیزگی نسبت به روحیه توسلجویی در خانواده ایرانی پیامدهای کرونا است و برنامهریزی دقیق جهت تقویت هوش معنوی میتواند در کاهش این بحران موثر باشد.
وی عنوان میکند: در این راستا افزایش مراکز مشاوره در فضای مجازی، اطلاعرسانی و توجه به مسائل عاطفی خانوادهها باید در دستور کارگروههای مشاوره قرار بگیرد.
به گفته این پزشک متخصص مغز و اعصاب، درمانهای دارویی برای کاهش افسردگی زیر نظر پزشک متخصص مغز و اعصاب و یا روانپزشک نیز توصیه میشود.
حفظ همبستگی اجتماعی در حین رعایت فاصلهگذاری
به اعتقاد یک جامعهشناس داغ و برچسب بیماری بر پیشانی همراهان فرد کرونایی و رنجی که ناشی از فوت خانوادهها دچار آن میشوند از لحاظ روانی و جامعه شناختی حایز اهمیت است.
«محمدعلی طالبی» در این خصوص میگوید: بسترهای فضای مجازی باید ایجاد شود تا افراد بتوانند سوگواری کنند یا به قرائت قرآن و فاتحه بپردازند.
وی یادآور میشود: بعد از خاتمه این بحران در اولین فرصت باید شرایطی فراهم شود که افراد بتوانند سوگواری کنند اما در حال حاضر که سوگواری فیزیکی باعث انتشار بیماری میشود فضای مجازی قابلیت استفاده برای عبور این بحران را دارد تا بتوان بخشی از آلام را به حداقل رساند.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران بیان میکند: در موقعیت فعلی به خاطر جلوگیری از شیوع بیشتر ویروس حتی برای سایر اموات هم شرایط عزاداری وجود ندارد لذا باید همبستگی اجتماعی در حین رعایت فاصلهگذاری حفظ شود تا بتوان این مسئله را حل کرد.
در شرایطی که مشخص نیست کووید 19 این مهمان ناخوانده و منحوس تا کی سر سفره ما ایرانیهاست هر لحظه امکان دارد هر کس از ما عزیزی را از دست دهد. از طرفی به دلیل قدرت بالای انتشار کووید 19 بازماندگان متوفیان کرونایی نمیتوانند مثل سایر متوفیان در مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری او شرکت کنند و مجبورند با این وضعیت سخت کنار بیایند.
چیزی که برای همه ممکن نیست، پس لازم است با اجرای طرحها و برنامههایی آلام بازماندگان متوفیان کرونایی را آرام کرد و در این میان سوگ درمانی میتواند مرهمی باشد بر داغ بازماندگان متوفیان کرونایی.
گزارشی از: مهدی ربیع
نظر شما