خبرگزاری شبستان_رشت، مهری شیرمحمدی؛ به جرات می توان گفت روستاهای کوهپایه ای شرق گیلان، زیباترین چشم اندازهای طبیعی را دارند، روستاهایی که در برخی از نقاط هنوز معماری بومی خود را حفظ کرده اند. وجود شالیزارهای پلکانی برنج در پایین دست و مزارع چای و مرکبات در شیب تند کوه ها، مناظر بسیار دلفریبی را ایجاد کرده است.
«لشه» و «لیسه رود» در دامنه کوه های بخش کومله در شهرستان لنگرود، دو روستای کوهپایه ای است که گذر گردشگران کمتر به آن می رسد. رودخانه لیسه رود اگرچه در گرمای مردادماه، پرآب نیست، اما سکوت طبیعت بکر منطقه را همین جریان آب در دامنه کوه می شکند، بهویژه آنکه در انتهای مسیر، به دره تاریکی می رسید که آبشار لشه از شکاف صخره ای سنگی به پایین دست می ریزد و با گذر از مزارع چای و برنج، نزدیک به گورستان روستای لیسه رود، سکوت آرامش بخشی را در میان درختان تنومند آزاد تجربه می کنید.
فاصله روستای لشه و لیسه رود تا شهر لنگرود حدود ۴۵ دقیقه است و عجیب است که در چنین فاصله کمی، می توان از هیاهوی شهر دور ماند و به دامان طبیعت پناه برد. برای رفتن به روستاهای یاد شده می باید به سمت دهستان «مریدان» بروید و در سه راهی پادگان سپاه، اطاقور، حاجی سرا، به سمت کارخانه چایسازی دامنه بروید.
تعدد کارخانه های چای خشک کنی در مسیر یاد شده، نشان دهنده رونق باغ های چای در این منطقه است. در برخی از باغ های چای، چین دوم چای آغاز شده است و زنان و مردان در باغ مشغول چیدن برگ های سبز چای هستند. توقف کوتاه ما در جنگل بکری بود که ابتدای آن تاسیسات آب شهری مریدان قرار داشت و راه خاکی که دو سوی آن را کاج های بلندی کاشته اند و از تنه قطور این برگ سوزنی ها می توان فهمید که بیش از ۵۰سال قدمت دارند.در میانه جنگل، مازاد آب با یک لوله به باغ های مرکبات پایین دست می رود.
بعد از کارخانه چایسازی دامنه که به تازگی نوسازی شده، فروشگاهی هست که انواع محصولات چای ایرانی را به علاقمندان عرضه می کند. هرچه جلوتر می رویم، از تعداد خانه های نوساز کاسته می شود. دیدن بافت قدیمی روستای لیسه رود که در دامنه کوه ساخته شده است، نوع معماری متفاوت بناهای مسکونی کوهپایه را با جلگه نشان می دهد. خانه هایی در شیب تند کوه، با تَلارها(ایوان) و نرده های چوبی، و ماشین های زمان جنگ جهانی دوم که کنار برخی از خانه ها توقف کرده اند.
به گفته یکی از اهالی لیسه رود، بیشتر باغ های چای در شیب تند کوه هستند و تنها همین ماشین های سنگین هستند که توان بالارفتن از کوه را دارند و می توانند کیسه های چیده شده برگ سبز چای را همراه کارگران به پایین دست بیاورند.
اگر در جلگه لنگرود، هوا دم کرده بود، نم نم باران در لیسه رود آغاز شده بود و بوی عطر کاه گل باران خورده از خانه های قدیمی روستا بلند می شد. هر چقدر مسیر جاده را بیشتر به سمت کوه می رفتیم، شالیزارهای پلکانی بیشتر می شد و با نزدیک شدن به کوه های مرتفع، درختان نارنج و مرکبات وسط باغ های چای همچون نگینی می درخشیدند.
برخی از درختان نارنج هنوز میوه سال گذشته را با خود حمل می کردند و در میان فانوس های نارنجی رنگ، توپ های گرد کوچک سبز رنگ هم پیدا بود. میوه های نارسی که امید باغداران منطقه به رسیدن آن است. در امتداد خیابان و در فرعی بین مسجد محله تا خیابان «شهید ناصر خوب»، به گورستان روستا رفتیم. وادی خاموشان بر بلندای تپه ای بود که رودخانه لیسه رود از کنار آن عبور می کرد و پلی آهنی آیند و روندگان را به آن سوی رود و گورستان هدایت می کرد. همچون دیگر گورستان های قدیمی گیلان، محوطه پر بود از درختان آزاد تنومندی که مردم به دیده احترام بدان می نگرند.
در سکوت گورستان جنگلی، دو بقعه متعلق به «آقا سید محسن و جنت خانم» با دیواهای سبز رنگ، آرامشی را به زوار هدیه می داد و در سایه سار درختانی که محوطه را تاریک کرده بودند، لامپ کوچکی فضای اطراف بقعه را روشن می کرد و بانوانی که با ماسک و دستکش به زیارت آمده بودند و در میان نجوای صلوات و فاتحه برای درگذشتگان خود، توضیح می دادند که هر دو بزرگوار از سادات مورد احترام اهالی بودند که برای آنها آرامگاهی در این گورستان ساخته شده است.
در امتداد روستای لیسه رود، روستای کوهپایه ای لشه قرار دارد. روستایی که تک خانوارهایش در دل جنگل و میان باغ های مرکبات به سختی دیده می شوند. هرجا شیب کوه کاهش یافته است، اهالی کندوهای زنبور عسل خود را چیده اند تا این کارگران خستگی ناپذیر در هوای پاک کوهستان بر گل های شکفته شده سفید چای، بنشینند و شهدی شیرین بسازند.
تا رسیدن به آبشار راه زیادی نیست. اما آبشاری که در میانه یک دره تاریک قرار گرفته به راحتی قابل رویت نیست، بهویژه آنکه حجم انبوه شاخه های درختان جنگلی، ورودی دره را هم پوشانده است. در قسمتی که جاده آسفالته در یک شیب تند به بالای کوه می رود، خودروی خود را پارک کرده و باقی راه را پیاده رفتیم. خوشبختانه صدای آبشار سکوت منطقه را درهم می شکند و همین صدا راهنمای خوبی تا رسیدن به مقصد بود.
آبشار در یک دره تاریک و تونل مانندی قرار دارد که تخته سنگ های بزرگ در کف دره ریخته و از روی آنها باید عبور کنید. در فصل هایی که رودخانه لیسه رود پر آب است، تمامی مسیر را می باید از داخل آب عبور کنید. ولی در مردادماه که از دبی آب کاسته می شود، بالارفتن از سنگ های سخت، کار مشکلی نیست. پس از گذر از پیچ کوه، شکاف عمیقی هست که آبشار از ارتفاع نه چندان بلندی به پایین سرریز می شود و در پایین دست خود، حوضچه ای ایجاد می کند، حوضچه ای که مامن خرچنگ های زردرنگی است که با حضور جاندار دیگری خود را در کف شن های رودخانه پنهان می کنند.
نظر شما