به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، وبینار «ارزش کتابخانههای عمومی: از ارزانی تا ارزندگی» که به همت معاونت برنامهریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد تدارک دیده شده، چهارشنبه ۳۰ مهرماه 1399 با سخنرانی جوزف آر متیوز (سردبیر فصلنامۀ Public Library Quarterly)، سیامک محبوب (مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد)، مجتبی امیری (مدیر گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران) و مریم نظری (دکترای سواد اطلاعاتی از دانشگاه شفیلد انگلستان) برگزار شد.
سیامک محبوب در ابتدای این نشست مجازی با گرامیداشت روز آمار و برنامهریزی، گفت: این روز را به همه همکارانم در اداره برنامهریزی نهاد و همه همکارانی که برای برنامهریزی به منظور ارائه خدمات بهتر در کتابخانههای عمومی تلاش میکنند، تبریک میگویم. این نشست به مناسبت روز آمار و برنامهریزی تدارک دیده شده که در آن سعی داریم یک مفهوم مرتبط با برنامهریزی و کتابخانههای عمومی را درمیان بگذاریم تا بتوانیم عملکرد خودمان را در این زمینه بهبود ببخشیم.
لزوم یکسانسازی درک از مفاهیم و مؤلفههای راهبردی
وی درباۀ برگزاری این نشست توضیح داد: سوابق برنامههای راهبردی متعددی در نهاد کتابخانههای عمومی کشور وجود دارد که ویرایش نهایی آن ملاک است. نخستین بخش از این برنامه راهبردی نهاد به مقاصد آرمانی اختصاص دارد که شامل مأموریت، چشمانداز و ارزش است و به واحدهای مختلف ابلاغ شده است. یکی از کارهایی که در مرحله اجرای این راهبردها باید در نظر گرفته شود این است که سازمان باید درباره مفاهیم و مؤلفههای موجود در این راهبردها همدلی ایجاد کند.
مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد درباره ویژگیهای این مقاصد آرمانی گفت: اول از همه اینکه پیش از تدوین و ابلاغ این متن بخشهای مختلفی از آن در نهاد آزموده شده است. از سال ۱۳۹۳ که دوره جدید مدیریت در نهاد آغاز شد تلاش کردیم ایدههای مختلف را در نهاد در سطح برنامهریزی به آزمون بگذاریم، مانند بحث برآمدمحوری. ویژگی دیگر آن تفکیک برنامههای ستاد نهاد از کتابخانههای عمومی است. یعنی یک مأموریت، چشمانداز و ارزش برای ستاد و یک مأموریت، چشمانداز و ارزش مجزا برای کتابخانههای عمومی نوشتیم.
محبوب ادامه داد: بر این اساس ویژگی اصلی ستاد در نهاد این است که سطح خودش را از اجرای صرف برنامه به سطح تنظیمگری و نظارت بالا بکشد. در سطح کتابخانههای عمومی هم با تکیه بر سه کارویژۀ آگاهانش، آموزش و آفرینش تلاش شده تا فضای عمل بازی به هر کتابخانه داده شود. یعنی در کنار مقاصد آرمانی عمومی که برای کتابخانههای عمومی نوشته شده، هر کدام با توجه به ویژگیهای جمعیت خدمتگیر خود میتوانند با انعطافپذیری این مقاصد و کاستن و یا افزودن عناصری در این برنامه راهبردی این موضوع را تضمین کند که مطابق نیاز بومی خود عمل میکند.
وی تصریح کرد: این برنامه برای این شکل گرفته که ما عناصر مقاصد آرمانی شامل مأموریت، چشمانداز و ارزش را بهتر بشناسیم و همدلی بیشتری درباره هر یک از این عناصر ایجاد کنیم. ارزش منتخبی که ما برای کتابخانههای عمومی درنظر گرفتیم، ارزش کاربرمحوری است. به این دلیل که این موضوع محصول مطالعات و تجربیات مختلفی است که در دنیا وجود دارد و از سویی این یک انتخاب جسورانه است.
لزوم تعیین ارزش اقتصادی برای کتابخانههای عمومی
سیامک محبوب دربارۀ اهمیت موضوع ارزش کتابخانههای عمومی و کاربرمحوری گفت: معنای عام «ارزش» آن چیزهایی است که در ذهن عام به عنوان ارزش شناخته میشوند، اما وقتی در سازمان از ارزش صحبت میکنیم، از ارزش عام صحبت نمیکنیم. یک معنای دیگر ارزش که به طور ویژه در کتابخانههای عمومی هم مدنظر قرار گرفته، ارزش اقتصادی است. هر اقدامی که ما در سازمانها و شرکتها انجام میدهیم باید ارزشی برای آن متصور شویم و بر اساس آن ارزش توان، منابع و انرژی خودمان را صرف میکنیم.
محبوب افزود: پژوهشهای بسیاری در حوزه ارزش اقتصادی کتابخانهها وجود دارد که از مناظر مختلف به این موضوع پرداخته شده است، یکی از رویکردهای این پژوهشها این بوده که آیا اصلاً به لحاظ اقتصادی برای جامعه صرف دارد یا خیر. از منظر دیگر کتابخانه ارزش اقتصادی خدمات، برنامهها و فعالیتهای خودش را برآورد میکند. به عنوان مثال برآورد شده است که در آمریکا به ازای هر یک دلاری که برای کتابخانههای عمومی هزینه میشود، این مراکز ۱.۸ دلار برای جامعه بازگشت سرمایه دارند.
وی با انتقاد از وجود نداشتن تصور صحیح از کارکرد کتابخانههای عمومی در جامعه، گفت: یک چالش عمومی که ما در حوزه کتابخانههای عمومی داریم این بوده که ذهن سیاستگذار و مردم نسبت به هزینهای که در قبال کتابخانههای عمومی میکند، راضی باشد و سنتیترین شیوه راضی کردن سیاستگذاران و مردم راجع به ارزشهای فرهنگی، فکری و اجتماعی بوده؛ یعنی مواردی که قابل احصا و اغلب قابل درک نبودند و یا درک آنها به قدری سنگین بوده که مخاطب را به سطح باور نمیرساند. اما این گفتمان منسوخ شده و گفتمان اقتصادی جای آن را گرفته است.
محبوب ادامه داد: امروزه روشهایی پیدا شده که بازگشت سرمایه مراکز مختلف از جمله کتابخانهها را محاسبه میکند. شیوه دیگر هم این است که خود خدمت را ارزشگذاری میکنند. مثلاً اینکه امانت کتاب به لحاظ ریالی چقدر برای جامعه ارزش دارد. وقتی فعالیت کتابخانههای عمومی را از منظر ارزش اقتصادی با این مؤلفههای مشخص تحلیل و روبهروی سیاستگذار و مردم قرار دهیم، توجیه اقتصادی و بازگشت سرمایه برای سرمایهگذاری در حوزه کتابخانههای عمومی میشود.
مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد «برآمد» را سومین معنای ارزش نام برد و گفت: در معنای برآمد آمده است «ارزشی است که تو به زندگی کاربران اضافه میکنی» یا به قول جوزف آر متیوز «ارزشی است که با استفاده از فعالیتها و خدمات کتابخانه، کاربر به زندگی خودش اضافه میکند». ما در نهاد درباره برآمد صحبت کردهایم و حتی دوره آموزشی هم برای آن برگزار کردهایم.
وی ادامه داد: در سازمان و در نگاه برنامه راهبردی ارزش معنایی کمی متفاوتتر دارد و در واقع ساماندهنده اکثر فعالیتهای یک سازمان است و در واقع گارد ریلهایی هستند که حرکت ما به سوی هدف را هدایت میکنند. ارزش به ما کمک میکند که تصمیمگیری کنیم و رابطه بین کارکنان را بهبود دهیم. اما در نهایت آن چیزی که در نهاد کتابخانههای عمومی به عنوان ارزش شناخته شده در سطح ستاد «به هنگام بودن» و در کتابخانههای عمومی «کاربرمحوری» است.
پیش به سوی رویکرد کاربرمحور در کتابخانهها
سیامک محبوب در بخش دیگری از سخنانش گفت: در این بخش قصد دارم کتاب «کتابخانه مشتریمحور» نوشته جوزف آر متیوز در سال ۲۰۰۲ را مرور کنم که موضوع آن موضوع کاربرمحوری است و ایدههای مطرح شده در آن متناسب با موضوعات ایران است. این کتاب دو پارادایم سنتی و کاربرمحور را در کتابداری و کتابخانههای عمومی مطرح میکند و با تکیه بر پارادایم کاربرمحوری به ۲۵ تفاوت، اختلاف و تقابل این دو میپردازد.
وی افزود: به عنوان مثال میگوید که در طراحی ساختمان در پارادایم سنتی و کتابخانهمحور، تمام تلاش این است که فضای کتابخانه به گونهای طراحی شود که بیشترین حجم کتاب در آن جای بگیرد؛ یعنی تأکید بر تعداد کتاب. اما طراحی ساختمان در پارادایم کاربرمحور به حداکثر رساندن دسترسی است. در پارادایم سنتی کتابخانه یک انبار کتاب است. اما کتابخانه در پارادایم کاربرمحور یک بازار است که اعضا چیزهایی میدهند و چیزهایی میگیرند و داد و ستد صورت میگیرد. مهمترین منبع در کتابخانه سنتی منابع چاپی هستند، اما در پارادایم کاربرمحور مجموعه چندرسانهای است و حتی عروسک و اسباب بازی میتوانند منبع یک کتابخانه محسوب شوند و بسیاری از مثالهای دیگر.
مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد ادامه داد: فصل یک و دو از این کتاب با عنوان «تفکر سنتی کتابخانه» و «محدودیتهای پارادایم سنتی» با مطرح کردن مجموعه سؤالاتی تلاش میکند ذهن شما را درگیر امکان تغییرات با نگاه کاربرمحوری کند. این دو اصل نشان میدهد نقاط ضعف شما در پارادایم سنتی چه هست. بعد از آن از فصل سوم به بعد به راهکارهای حرکت به سمت رویکرد کاربرمحور سخن میگوید. به طوری که در فصل سوم به نامگذاری کارهای مختلف کتابخانه و تأثیر آن در فرآیندهای بعدی و شیوههای مدیریت کتابخانه میپردازد.
«ویژگی مکانی» عنوان فصل چهارم این کتاب بود که محبوب دربارۀ آن گفت: در واقع مسئلۀ نحوۀ توزیع کتابخانهها و نحوۀ توزیع در خدمات کتابخانههای عمومی را مورد سؤال قرار میدهد. البته تفاوتهایی در نحوه اداره کردن کتابخانهها در کشور ما کشورهای غربی مانند آمریکا وجود دارد که از این جهت این فصل ابهاماتی برای ما ایجاد میکند که باید نسبت به آن آگاهی داشت. در این بخش از کتاب و همچنین کتابهای دیگری که در این زمینه خواندهام این موضوع مطرح شده که تصور غالب این است که کتابخانه هرچه خدمات بیشتری ارائه دهد، بهتر است. در صورتی که این نگاه منسوخ شده و به غیر از شعبههای مرکزی، این رویکرد مطرح است که خدمات کم اما با کیفیت ارائه شود. یعنی بر اساس جامعۀ خدمتگیر چند خدمت خوب طراحی شود و بر مبنای یکی دو خدمتی که کیفیت آن بالا است رضایت کاربر را فراهم کنیم.
سیامک محبوب دربارۀ سایر فصول این کتاب گفت: فصل پنجم هم دربارۀ مجموعۀ کتابخانه و منابع کتابخانه صحبت میکند. در پارادایم سنتی منبع ارزش بالایی دارد؛ یعنی شما برنامهریزی را از خرید منابع آغاز میکنید. اما در پارادایم کاربرمحور خدمات و برنامهها هستند که تعیینکنندۀ منبع هستند. در پارادایم سنتی توجه به فراهم کردن کتاب خوب است، اما در پارادایم کاربرمحور توجه به کتاب کاربردی برای افراد خدمتگیر است.
مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد افزود: در فصل ششم موضوع اصول خدمات کاربرمحور کتابخانهها مطرح میشود. مانند ایجاد رؤیتپذیری در ارائه خدمات کتابخانه؛ اصولی که کاربرمحوری را تضمین کند. مانند رستورانهایی که غذا را سر میز و در حضور مشتری تهیه و ارائه میکنند. نکتۀ دیگر اینکه میگوید کاربر را در طراحی خدمت درگیر کنید. درنظر گرفتن مدیریت احساس و ادراک، و در نهایت به مطرح کردن تجربههای به دست آمده از این موضوع میپردازد.
فناوری به مثابه یک ابزار؛ نه هدف
وی ادامه داد: فصل هفتم به فناوری اشاره دارد. تقریباً آیندۀ کتابخانههای عمومی را به فناوری گره زدهاند که از نظر من این موضوع یک خطای راهبردی در نحوه تفکر نسبت به کتابخانهها است. گویا فناوری اطلاعات مهمترین پیشران یا تنها عامل در آینده کتابخانههای عمومی است. کتابخانهها از روزی که باور کردند که تنها «آگاهانش» کارویژه آنها است، گرفتار این موضوع شدند. درحالی که فناوری اطلاعات میتواند تنها یک عامل در کنار سایر عوامل مؤثر در آیندۀ کتابخانهها باشد.
محبوب تأکید کرد: ایدۀ اصلی کتاب منطبق بر این موضوع است که میگوید کتابخانهها تمام تلاش خود را میکنند که محوریت کار خود را بر اساس فناوری قرار دهند، بدون اینکه به این موضوع توجه کنند که فناوری یک ابزار است، نه یک هدف. نویسنده در فصل هفتم از این کتاب توضیح میدهد که این تفکر به کتابخانه آسیب میزند و ما باید فناوری را تنها یک ابزار بدانیم.
مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد گفت: فصل هشتم دربارۀ کارکنان کتابخانه است و ویژگیهای کارکنان کتابخانه را تشریح میکند. در این بخش توضیح میدهد که ما چه آموزشهایی را باید به کارکنان خود بدهیم که آنها را از کارمندانی که تنها موظف به حضور در محل کار در ساعات مشخصی هستند به موجودی هوشمند و خلاق کنیم. همچنین مقاومت در برابر تغییر و مدیریت تغییر را پیش میکشد. همچنین در فصل نهم راهحلهایی ارائه میدهد که چگونه کاربرمحوری را به کتابخانهها بیاوریم و بتوانیم کتابخانۀ خودمان را به کتابخانۀ کاربرمحور تبدیل کنیم.
محبوب در بخش دیگری از سخنانش به اهمیت خوانش این کتاب پرداخت و گفت: اول اینکه نویسنده این کتاب کسی است که ۳۰ اثر در این زمینه نوشته و سردبیر نشریه «Public Library Quarterly» است که مهمترین نشریۀ حوزۀ کتابخانههای عمومی بوده و یک انسان صرفاً دانشگاهی نیست، بلکه در میدان عمل حضور داشته و مشاوره میدهد. بنابر این میتوان گفت که نویسنده کتاب دارای اهلیت است. از سوی دیگر میتوان گفت که مسئلۀ کتاب، مسئلۀ کشور ما نیز هست؛ یعنی مسئلۀ کاربرمحور کردن.
نظر شما