دلایل برخی ریزش‌ها در حوزه‌های علمیه و خروج طلاب از وادی طلبگی

تولیت حوزه علمیه مروی با اشاره به عواملی که سبب برخی ریزش‌ها در حوزه‌های علمیه شده است، گفت: علاوه بر بنیه ضعیف اقتصادی حوزه‌ها، برخی موانع هم از خود حوزه و روحانیت ریشه می‌گیرد؛ آنچه که ما بدان نیاز داریم دیدگاه جامعی است که همه ابعاد فعالیت روحانیت در آن در نظر گرفته و برای هر بعدی از این ابعاد باید نیروهای مختلف تربیت شود که این هم پشتوانه مالی می‌خواهد.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، حوزه‌های علمیه به عنوان یکی از دو بازوی مهم علمی کشور نه فقط در هدایت و راهبری جامعه بلکه در تولید علم نیز نقش بسزایی دارند و اتفاقات تاریخ معاصر که انقلاب اسلامی عظیم‌ترین و شگرف‌ترین آنها است، بر نقش‌آفرینی سیاسی اجتماعی این حوزه‌ها صحه می گذارد، پس از آن هم در همه بزنگاه‌های تاریخی اعم از دفاع مقدس، مقابله با تحریم ها، تأمین نیروهای خدوم، انقلابی و جهادی برای مسئولیت های مختلف و حتی در بحرانی مثل کرونا که کسی حاضر نمی‌شد به بیماران کرونایی نزدیک شوند باز هم این حوزه‌های علمیه و نهاد وحانیت بودند که بی‌ادعا، مخلص و جهادی وارد میدان شده و پرچمدار حرکت‌های مردمی بودند اما علی‌رغم همه این برکات و آثار که بر کسی حتی دمشنان ما پوشیده نیست، حوزه‌ها فراز و فرودهایی را تجربه کرده و چه‌بسا بعضا سخن از این باشد که حوزه از روزهای اوج خود که حرف اول را می‌زد فاصله گرفته است، یا کارکردهایش کمرنگ شده و آن تاثیر گذشته را ندارد ... بررسی پاسخ‌ سوالاتی از این دست و چشم‌انداز و افق پیش روی حوزه زمینه‌ای شد تا با آیت‌الله محمدباقر تحریری، تولیت حوزه علمیه مروی و استاد برجسته اخلاق گفتگویی تفصیلی داشته باشیم که در ادامه مشروح بخش نخست آن تقدیم حضورتان می‌شود..

بعضاً احساس می‌شود حوزه علمیه همانند گذشته جذابیت لازم را برای طلبه‌ها ندارد و این باعث شده برخی طلبه‌ها با اینکه در ابتدا با شور و اشتیاق خاصی وارد حوزه می‌شوند اما بعد از مدتی از حوزه فاصله گرفته و مشغول مباحث دیگری و حتی بعضاً از وادی طلبگی هم خارج می‌شوند. به نظر شما در آسیب‌شناسی این مسأله به چه دلایلی می‌رسیم؟

ابتدا باید این نکته را در نظر داشت که عمدتاً خاستگاه مجامع علمی، فراگیری معارفی است که یا در زندگی دنیای انسان لازم و مفید است و مجامع دانشگاهی بر این اساس برنامه‌های علمی خود را تنظیم می‌کنند یا رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را تأمین می‌کنند که حوزه‌های علمیه بر این اساس بنیان گزارده شده‌اند و تعلیم و تعلم در آن بر اساس معارف گوناگون دینی از مسائل اعتقادی، ‌ایمانی و مسائل عملی که پیاده‌کننده ‌ایمان و مسائل تربیتی و اخلاقی است، دنبال می‌شود. خاستگاه اولیه معارف دین، علاوه به برقراری ارتباط صحیح بندگی با خداوند متعال در شئون مختلف زندگی، تشکیل حکومت و اداره جامعه اسلامی بر اساس قوانین الهی است که البته در این راستا از مجامع علمی دیگر هم استفاده می‌شود مثل خروجی کار مباحث اقتصادی و مدیریتی.

افراد هر یک با اهداف و معلومات خاصی در این دو عرصه وارد می‌شوند و این طور نیست که هرکس وارد می‌شود تا آخر بماند و این منحصر به حوزه‌های علمیه نیست؛ به هر حال این آسیب در مجامع دانشگاهی هم هست گاهی توان علمی ندارند، گاهی عرصه کاری را ملاحظه نمی‌کنند و دیگر مشکلات هم وجود دارد.

نکته دوم اینکه اساساً جذابیت حوزه‌های علمیه به توجه به معنویات و معارف الهی است که به تعبیر اجمالی هم سعادت انسان در دنیا و هم آخرت را بر عهده دارد؛ بنابراین نوعاً مشکلات این عرصه بیش از مشکلات مجامع دانشگاهی است در این عرصه مجاهدت نفس لازم است و کمبودها بیشتر احساس می‌شود اما در مجامع دانشگاهی و علوم جدید نوعاً چون دولت‌ها از آن پشتیبانی می‌کنند کمتر از این آسیب برخوردارند.

افرادی که برای تحصیل در حوزه علمیه وارد می‌شوند، ابتدا باید اهداف والا و نگاه مقدس داشته باشند نه آنکه به دیده آبادانی دنیای خود بنگرند؛ البته اداره جامعه اسلامی بر اساس رشد اقتصادی، فرهنگی و دستگاه قضایی و اجرایی است و مردم باید به یک استقلال سیاسی، اقتصادی، قضایی و فرهنگی برسند و طلبه که وارد حوزه علمیه می شود باید پس از انگیزه فراگیری، به اندازه لازم معارف دینی، تهذیب نفس، مقصد در تبلیغ دین و را داشته باشد.

نکته دیگر آنکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، عمدتاً حوزه‌های علمیه برای حفظ و حراست معارف قرآن، سنت و اهل بیت(ع) تشکیل شدند لذا در حوزه‌های علمیه قم، نجف و مراکز مهم حوزوی افراد با این هدف به مدارج علمی و معنوی می‌رسیدند و در کنار آن‌ها طلاب علوم دینی با یک تلاش مستمر و اهداف اخروی وارد می‌شدند اما در آن زمان نیز ریزش‌هایی رخ داده است.

دلایل برخی ریزش‌ها در حوزه‌های علمیه

یعنی شما ریزش را امری طبیعی می‌دانید؟

بله، در تمام عرصه‌ها ریزش وجود دارد زندگی دنیا دستخوش تحول است، به ویژه در مسیری که جنبه تخصص دارد موانع درونی(نفس) و بیرونی همواره در کار هستند تا این مسیر ضعیف، سست و نابود شود. لذا می‌دانیم پیامبر اکرم (ص) در ۱۰ سال پایانی عمر مبارک خود موفق به تشکیل حکومت و پس از تشکیل حکومت، درگیر مسائلی همچون جنگ‌های مختلف، شکل‌گیری منافقین و... شدند که این سنگ‌اندازی‌ها تا به امروز ادامه داشته است و اجازه نداده ولایت ائمه(ع) استمرار بیابد هرچند ائمه معصومین (ع) پرچم تبیین و حمایت از معارف دین را بالا نگاه داشتند و برای آن هزینه‌هایی اعم از تبعید، اسارت، جنگ‌های مختلف و واقعه عاشورا را متحمل شدند، حتی در دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) که حوزه علمیه معظمی تشکیل شد، همچنان انحرافات از ساحت دین دست برنداشتند! افرادی که مدت زمان کوتاهی را در حوزه‌ آن حضرت(ع) شاگردی کردند برای خود دین تراشیدند یا آنکه نحله‌ها و انحرافات فکری شکل گرفت و برخی از خواص اهل بیت (ع) برای خود مکتب درست کردند، مثل ابی حمزه بطائنی که پس از شهادت امام موسی بن جعفر(ع) مکتب هفت امامی را برای خود تشکیل داد؛ بنابراین تحولات به طور طبیعی وجود دارد منتهی آن نقشی که حوزه‌ها و علمای بزرگ داشته و دارند، زیربنایی است گرچه این نقش کمرنگ است اما هدف آن تربیت انسان‌ها با تبیین و پیاده کردن مسائل دینی است.

برخی معتقدند ما باید یک اقدام مبارکی را برای حکومت اسلامی انجام دهیم و بتوانیم خدمتی به حکومت اسلامی داشته باشیم اما به نظر می‌رسد آنچه در حوزه‌ها مطرح می‌شود، نمی‌تواند مشکل جامعه و حکومت اسلامی را حل کند، بنابراین این امر سبب فاصله گرفتن ما از حوزه شد؛ بنابراین این سؤال به ذهن ما خطور می‌کند که مباحثی که امروزه در حوزه‌های علمیه مطرح می‌شود، چقدر می‌تواند مشکل حکومت اسلامی را رفع کرده و با نیازهای مردم تطبیق داده شود؟

حکومت اسلامی از حوزه‌های علمیه پا گرفت و ظهور یافت این موهبت الهی در پرتو حوزه‌های علمیه و قرن‌ها مجاهدت نفسگیر علما و نتیجه‌گیری تاریخی حضرت امام (ره) رخ داد. نکته بعد اینکه ما پیش از این، سابقه حکومتداری نداشتیم. به اعتقاد ما قوانینِ دین، قوی‌ترین قوانین برای اداره جامعه است منتهی این قوانین باید به‌روز شود. امام (ره) با تشکیل شورای نگهبان و تصویب قانون اساسی آن را انجام و مجلس شورا را به عنوان بازوی سوم رهبری تشکیل دادند اساس حکومت دینی با قانون اساسی شکل گرفت که تواسط مراجع و علما تدوین شد. هنوز هم بعد از ۴۰ سال داریم فروعات قانون اساسی را تصویب می‌کنیم، و بعد از آن به شورای نگهبان و فقهای آن می‌رسیم که موظفند اسلامیت قوانین را در جزئیات تصویب کنند. سپس به مجلس می‌رسیم که نمایندگان آن هم باید به مسائل روز آگاهی‌های لازم را داشته باشند و هم به مسائل اسلامی که این کار بسیار سختی است لذا یکی از کارهای مهمی که باید در حوزه‌ها به آن توجه شود، این است که حوزه‌ها به مباحث روز عمدتاً مسائل اقتصادی هم آگاهی‌های لازم را داشته باشند. پس حوزه‌های علمیه نقش اساسی دارند.

بین حوزه های علمیه و قوانین تقنینی چه ارتباطی باید برقرار باشد و چطور این قوانین باید به کمک حوزه‌ها بیایند؟

اساس قوانین اسلام در حوزه‌ها بیان می‌شود و لذا کار مهم حوزه‌ها اجمالاً این است که با تسلط به مبانی، این قوانین را با جزئیات و ملاحظه مسائل روز تطبیق داده و تصویب کنند؛ دلیل این خلاء این است که ما سابقه قانون‌گذاری جزئی نداشتیم، مجلس ما مجلس شاهنشاهی بود و تنها گاهی افرادی چون آیت الله مدرس جلوی قوانین انحرافی می‌ایستادند. در نتیجه ما به ارتباط تنگاتنگ حوزه با مجلس و مراکزی که نیازهای جزئیِ اداره جامعه را به حوزه‌ها ارائه بدهند، نیاز داریم تا احکام جزئی ارائه و سپس اجرا شوند. و الا ما احکام بسیاری از ابواب مختلف مستند به روایات و منابع اهل بیتی داریم لذا یکی از چیزهایی که مدیران بابصیرتِ حوزه‌های علمیه باید به آن توجه داشته باشند این است که طلابی را در زمانی خاص پرورش دهند تا با پشتوانه معارف اصلی دین، و آگاهی از مسائل روز، قوانین مربوط به عرصه های گوناگون حکومت را استخراج کرده و به مجلس شورای اسلامی ارائه دهند یا با مجلس ارتباط تنگاتنگ داشته باشد و نیازهای جزئی جامعه را از ایشان بگیرند و با قوت اجتهاد، قوانین رفع نیازها را استخراج کنند و به مجلس ارائه دهند. مثل آنکه در دانشگاه دو سال درس های عمومی خوانده و بعد درس ها تخصصی می‌شود و در دوره ارشد و دکتری قدری یاد می‌گیرند که چطور در مسائل ورود کنند، البته صاحب‌نظر در رشته ها هم کم است، در حوزه هم چنین است منتها چون تخصص در اینجا سخت‌تر است، دوره عمومی حدود هشت سال زمان می‌بَرد به ویژه آنکه در حوزه قوانین هم کمبودهایی داریم.

دلایل برخی ریزش‌ها در حوزه‌های علمیه

وظیفه حوزه در تربیت نیروهای آگاه به زمان و دارای قدرت حل مسائل روز چیست و در این باره چه ضعف‌ها و کاستی‌هایی داریم؟

نکته بعدی اینکه حوزه‌های علمیه تنها اداره جامعه را بر عهده ندارند، آگاهی دادن مردم به مسائل اولیه دین را هم داریم لذا به مبلغ نیازمندیم؛ ما در تمام شهرها به پدری به عنوان امام جمعه نیاز داریم که وظیفه تأمین این امامان جمعه بر عهده حوزه‌های علمیه است. بنده از سال ۶۰ وارد دانشگاه شدم و تجربه به من می‌گوید برای بیان معارف دین به زبان دانشگاهی نیازمندیم.

ما تا حدودی به مبانی فلسفی آشنا بودیم و توانستیم آن‌ها را ارائه کنیم. بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها، منافقین هم آمدند و افرادی که به مقابله به آن‌ها برخاستند، روحانیون آگاه به مسائل علمی بودند کسانی شبیه به شهید مطهری، دکتر مفتح، شهید بهشتی و ... مقام معظم رهبری نسبت به حوزه‌ها عنایت خاص دارند و مراکز تخصصی فقهی برای فراگیری مباحث فقهی در امور خاص شکل گرفته است. عمده فعالیت‌های دستگاه قضایی ما توسط حوزویان و روحانیت اداره می‌شود، مسائل تبلیغی داخل و خارج از کشور هم توسط افرادی حوزوی انجام می‌شود. مسأله اینجاست که این جایگاه باید به درستی تبیین شود که در این باره ضعیف هستیم چون بنیه اقتصادی حوزه ها ضعیف است. متأسفانه فعالیت دستگاه‌های تبیینی عمدتاً به منظور جایگاه‌های دنیوی شکل گرفته است. همچنین باید از خود بپرسیم چقدر در معرفی حوزه‌ها در صدا و سیما موفق بوده‌ایم؟ این سخنان به معنای آن است که ما کمبود داریم اما موانع هم زیاد داریم. گاهی برخی از موانع از خود ما روحانیت نشأت می‌گیرد چرا که برخی‌ها نمی‌توانند بپذیرند روحانیون در عرصه‌های اجتماع بدین نحو وارد شوند؛ بنابراین برخی از این سنگ‌اندازی‌ها در بین خود روحانیون هم وجود دارد.

چاره کار چیست؟

ما نیز گاهی به مسئولان رده بالا که برنامه ریزان کلان حوزه‌های علمیه هستند، اظهار می‌کنیم که به مسائل مختلف نیازهای حوزه در ارتباط با مردم و جامعه توجه شود البته این توجهات هست اما باید بیش از این شود و افرادی که دارای نفوذ در حوزه‌های علمیه هستند باید در این عرصه وارد شوند چون در این باره هم کمبود داریم. در این عرصه عمدتاً مقام معظم رهبری آستین بالازده و با مشغله‌های فراوان و غیرقابل تصور، این مسائل را پشتیبانی می‌کنند، بنابراین آنچه که ما بدان نیاز داریم دیدگاه جامعی است که همه ابعاد فعالیت روحانیت در آن در نظر گرفته و برای هر بعدی از این ابعاد باید نیروهای مختلف تربیت شود. البته برای تربیت چنین نیروهایی به پشتوانه مالی نیاز داریم که متأسفانه این پشتوانه مالی بسیار ضعیف است.

به نظر می رسد در گذشته ارتباط گسترده‌ای در جوانب مختلف بین روحانیت و مردم وجود نداشت و ارتباط ضعیف بود و متدینین از طریق وجوهات شرعی و دیگر طرق شرعی حوزه‌ها را تامین می کردند امروز هم چنین است. پشتیبانی مسئولان از حوزه‌های علمیه کافی نیست و بعضا پشتوانه مالی یک دانشکده کوچک با تمام حوزه‌های علمیه برابری می‌کند!؛ بنابراین، برای جذب افراد به حوزه‌ها هم به تبیین اهداف مقدس آن برای آن‌ها و هم به پشتیبانی مالی نیاز داریم. نکته مهم این است که جاذبه معنوی حوزه باید برای خانواده‌های متدین تبیین شود تا زمینه جذب آن‌ها فراهم شود. همه این مسائل در حال وقوع است اما کمبودهایی داریم.

ادامه دارد ...

کد خبر 1785472

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha