دکتر «عباس اسدی»، عضو هیأت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و استاد ارتباطات در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و اجتماع خبرگزاری شبستان در پاسخ به این سوال که ما چقدر در جنگ روایت ها نیاز به سواد رسانه ای داریم و حضور در فضای مجازی چقدر می تواند سبب خنثی سازی و باطل سحر جنگ نرم دشمن شود؟، اظهار کرد: برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ابعاد مختلف جنگ روایت ها و سواد رسانه ای را مورد بررسی قرار دهیم. متاسفانه سواد رسانه ای در کشور ما بد تعبیر و تفهیم شده است؛ مثلا یک اصطلاحی در جامعه ما مطرح می شود و دیگران بدون آنکه جوانب آن را در نظر بگیرند، آن را ترویج کرده و جا می اندازند. پس از مدتی متوجه می شوند که آن اصطلاح ناقصی است و نمی توانند معانی و مفاهیم عمیق پشت پرده خود را به دیگران بیان کند.
درک درست از معانی و ابعاد رسانه ای در جامعه وجود ندارد
وی در ادامه افزود: اصطلاح سواد رسانه و جنگ روایت ها نیز از جمله همین اصطلاحات است که در جامعه ما جا افتاده و به کرات نیز مورد استفاده قرار می گیرد اما درک درست از معانی و ابعاد آن وجود ندارد. ما وقتی از سواد رسانه ای صحبت می کنیم باید آن را متناسب با نوع رسانه و نوع مخاطبان در نظر بگیریم، مثلا اگر رسانه ای راجع به مسایل اجتماعی صحبت می کند به معنای آن نیست که همه باید سواد رسانه ای آن را داشته باشند. ممکن است یک فردی سواد رسانه ای بالایی در حوزه مسایل اجتماعی داشته باشد که ضرورتی نبیند به آن موضوع توجه کند و آن را مورد استفاده قرار دهد یا ممکن است فردی در حوزه مسایل سیاسی سواد بالایی داشته باشد و نیازی به دنبال کردن رسانه ها نداشته باشد. وقتی یک فرد متخصص در حوزه سیاسی به رسانه های معاند توجه می کند، می داند که این موضوع متناقض با مسایل علمی است؛ بنابراین شبکه را خاموش کرده و به آن توجهی نشان نمی دهد. وقتی ما از سواد رسانه ای صحبت می کنیم باید نوع مخاطب، نوع موضوع، میزان تحصیلات، جایگاه اجتماعی و عوامل و فاکتورهای دیگر را در نظر داشته باشیم.
امروز جنگ روایت ها دیگر معنایی ندارد
دکتر اسدی تصریح کرد:وقتی یک رسانه مطلبی را مطرح می کند، باید ببینیم مخاطب چقدر با آن مرتبط است، سپس بر اساس آن راجع به سواد رسانه ای صحبت کنیم. این امر تنها درباره مخاطب عادی صدق نمی کند و مخاطب کارشناس و متخصص را نیز دربر می گیرد.
این استاد ارتباطات در ادامه بیان کرد: همچنین در مبحث جنگ روایت ها گاهی اصلا متوجه نمی شویم که موضوع چیست. امروز جنگ روایت ها از نظر من معنایی ندارد؛ چرا که در دنیای امروز با کثرت رسانه مواجه هستیم. در چنین شرایطی که همه رسانه ها به دنبال جذب مخاطب متناسب با سیاست های خود هستند، جنگ روایت ها دیگر معنایی ندارد. ما یک نوع رقابت هایی داریم که سعی می کنیم مخاطب را نسبت به اهداف خود جذب کنیم. طبیعتا چنین شرایطی هر کس قوی تر باشد و از تکنیک ها و تاکتیک های رسانه ای بهتر استفاده کند، بهتر می تواند این موضوع را پیش ببرد؛ بنابراین پس اصطلاح جنگ روایت ها اصطلاح نادرستی است که در جامعه ما غلط استفاده می شود؛ به طور مثال در قضیه جنگ در خاورمیانه، جنگ در غرب آسیا یا حمله اسراییل به غزه و فلسطین با مخاطبانی مواجه هستیم؛ بخشی از مخاطبان ما جهان اسلام است، بخشی از آنها عده ای از ایرانیان هستند و بخش سوم غربی ها هستند. ما بایستی ببینیم در این حوزه کدام مخاطب را می توانیم تحت تاثیر خود قرار دهیم یا آنها را مورد بررسی قرار دهیم و بر اساس آن صحبت کنیم. در حال حاضر غربی ها به این جنگ با یک منظر نگاه می کنند، ایرانی ها از یک منظر و جهان اسلام از یک منظر و جهان عرب از منظر دیگر، بنابراین در اینجا ما نمی توانیم با یک واژه کلی به نام جنگ روایت ها یا سواد رسانه ای همه چیز را به هم ربط دهیم.
عضوء هیئت علمی ارتباطات دانشگاه علامه طباطیایی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ضرورت آموزش سواد رسانه ای در کشور ما مستلزم چه مواردی می تواند باشد؟ اظهار کرد: به اعتقاد من سواد رسانه ای را نمی توان از طریق آموزش های رسمی آموزش داد؛ مثلا نمی توان در یک محیط دانشگاهی یا محیط مدرسه ای آن را به دیگران آموخت؛ مثلا وقتی شما در خانواده خود به فرزند خود می گویید ولخرجی نکن یا فلان غذا را از فلان جا نخر یا از فلان جا بخر در حال آموزش سواد رسانه ای به او هستید یا وقتی به فرزند خود می گویید با فلانی دوستی نکن یا با فلانی بیشتر رفاقت کن در اینجا در حال آموزش سواد رفاقت به وی هستید. سواد رسانه ای نیز این گونه نیست که در مدرسه یا دانشگاه به آنها بگوییم شما اگر این تکنیک ها را انجام دهید، سواد رسانه ای پیدا می کنید. وقتی در خانواده فیلمی در حال پخش است که در آن حرف رکیکی به کار برده می شود، پدر یا مادر کانال را عوض می کنند تا بچه آن را نشنود؛ این خودش یک سواد رسانه ای است.
سواد رسانه ای صرفا با آموزش های رسمی محقق نمی شود
وی در ادامه تصریح کرد: سواد رسانه ای صرفا با آموزش های رسمی محقق نمی شود و در خانواده و جامعه می تواند اتفاق بیفتد. همچنین خود فرد باید استعداد آن را داشته و آن را تجربه کرده باشد. وقتی فردی به شما وعده وعید دروغ بدهد، شما خود به خود متوجه می شوید که آن فرد دروغگو است، بنابراین هر بار راجع به آن آدم صحبت می کنید از بدقولی وی سخن می گویید. شما بدون آنکه آموزش رسانه ای دیده باشید وقتی مطلب یک رسانه را می خوانید که با واقعیت فاصله دارد، دیگر آن رسانه را دروغگو می شمارید.
سواد رسانه ای باید در خانواده ها به وجود بیاید
دکتر اسدی با بیان اینکه سواد رسانه ای مبحث وسیعی است؛ خاطر نشان کرد: سواد رسانه ای تنها در محیط های آموزشی رسمی تحقق نمی یابد و باید آن را وسیع تر در نظر بگیریم. سواد رسانه ای باید در خانواده ها به وجود بیاید و افراد در این محیط به بیان تجربیات خود بپردازند یا اینکه در میان دوستان یا جامعه به وجود بیاید. کارشناسانی که معتقدند: سواد رسانه ای باید در مدارس یا دانشگاه ها آموزش داده شود، افرادی هستند که در مدرسه یا دانشگاه دو کلمه یاد گرفتند و همان را به دیگران بازگو می کنند. این افراد اگر واقعا سواد رسانه ای داشتند، ایده ها و راه حل هایی می دادند تا مردم بهتر متوجه ابعاد رسانه ها و روایت ها شوند.
نظر شما