به گزارش خبرگزاری شبستان از استان قم، دکتر فریبا علاسوند، عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده امروز در نشست علمی پنجمین همایش علوم انسانی - اسلامی، پژوهش و فناوری با عنوان «علوم تربیتی، خانواده و راهبرد مقاومت» به موضوع زنان و مقاومت پرداخت و گفت: بحث زنان و جنگ یا زنان و مقاومت در دو بخش قابل بررسی است، بحث مقاومت به عنوان یک استراتژی تربیتی در فضای معمولی و عادی و بحث زنان و مقاومت در ابعاد سخت و در شرایط بحرانی و جنگ ها و مناقشات که کمتر به آن پرداخته شده است.
علاسوند ادامه داد: بحث زنان و مناقشات مسلحانه بحث بسیار مهمی است آنقدر مهم که یکی از دوازده عرصه خطیر زندگی زنان که در سند پکن در سال 1395 به آن اشاره شد بحث زنان و مناقشات مسلحانه بود.
وی با بیان اینکه جنگ برای هر زن و مردی هراسآور است افزود: جنگ چه برای زنان و چه برای مردان، کلمهای وحشتآور است، اما هراس زنانه از دشمن با هراس مردانه فرق میکند.زن، هراسی را از جنگ تجربه میکند که چه فعلیت پیدا کند، چه نکند، در وجود او در حد یک هراس و دلهره کشنده باقی میماند. برای زنی که میبیند دشمن وارد خانه و خاکش شده، این هراس از جنس عفت و جسم زنانه است؛ چیزی است که از آن بهعنوان استراتژی کثیف جنگی استفاده میشود.
عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: هراس مادرانه نکته بسیار مهمی است. یک مادر، رنج مضاعفی میبرد تا بچه را بزرگ میکند. فقط باید مادر باشید تا این رنج را درک کنید. هر زخم کوچک بر بدن فرزند، یک زخم کاری بر قلب مادر است. فرض کنید تمام فرزندان مادری، زیر آوار بمانند. آن مادر رنج سنگینی را تحمل میکند.
وی ادامه داد: در ماجراهای غزه، مادران تصاویر دلخراش جراحت و مظلومیت فرزندان را میبینند، لرزشهای بدن کودکان غزه و خونی که از بدن بچهها سرازیر میشود، میبینند و با تمام وجود، با فریادهای ترسآور و دلهرهآور درگیر میشوند. مادرانی که در جنگ هستند، به جای فرزندشان رنج میبرند. گاهی ممکن است آن کودک قابلیت درک آن رنج را نداشته باشد. اگر کسی میخواهد رنج یک مادر در جنگ و واگویههای او را به تصویر بکشد، باید بداند مادر و حتی پدر، رنجهایی میکشند که کودکان و نوجوانان درکی از آن رنج ندارند. بنابراین جایگاه مادری و پدری، پایگاه بسیار مهمی است که میتوانیم این هراس را در هر جنگی سوژه کنیم.
وی تصریح کرد: اما زنان، هراس جنگ را در چندوجه تجربه میکنند. پیچیدهترین بعد مساله زن در جنگ، تبدیل این هراس به عناصر استثنایی و فاخر است؛ این هراس به شجاعت، صبر و فداکاری تبدیل میشود. یعنی وقتی زن، وسط این جنگ و ترسها قرار بگیرد، واهمه او به یک مشکل، افسردگی و انزوا منجر نمیشود. این، هراس مادرانه است و زن را به انسان شجاعی تبدیل میکند که از بچههایش حمایت میکند و قدرتش چند برابر میشود.
عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: این ترس به شجاعتی افسانهای تبدیل میشود که نمونههای آن را در وجود مادران ایرانی در سالهای جنگ تحمیلی ایران و حتی در لبنان دیدیم. وقتی در لبنان بودم، بعضی از این زنها را مشاهده کردم که در تمام مدت اشغال لبنان، بدون اینکه حتی همسرشان متوجه شود، در زیرزمین خانه برای رزمندگان غذا میپختند.
علاسوند افزود: یکی از اتفاقهایی که در بعضی جنگها مانند جنگ جهانی اول و دوم میافتد، همین افسردگیهای پس از جنگ برای مادرانی است که فرزندانشان را از دست دادهاند، ولی ما در سالهای پس از جنگ تحمیلی چنین حسی را در مادران شهدا نمیبینیم و این نوع رفتار، تبدیل به یک سبک میشود. مادری که یک شب قبل از شهادت فرزندش فکر میکند اگر پسرش مجروح شود از غصه تا صبح دوام نمیآورد، صبوری به خرج میدهد. فردای روز شهادت فرزند، با کوهی از صبر مواجه میشویم. منظور ما از صبر، انفعال و از پا افتادگی بر اثر خستگی رنج نیست، بلکه یک مکانیسم فعال برای مدیریت اتفاقهای پس از شهادت فرزند است.
عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: در جنگ تحمیلی ایران و در جنگ لبنان و فلسطین زیاد مشاهده کردیم که شهادت فرزند برای یک مادر مسلمان، حجمی از فداکاری را پدید میآورد که این مادر را به مام وطن تبدیل میکند. این مادران، بهسرعت این روحیه را به یک سری فعالیتهای بزرگتر گره میزنند. مادران شهدای زیادی داریم که به یک نهاد و جریان تبدیل شدهاند. جریانسازی مادران شهدا، امر استثنایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین ارکان و مختصات مادران پس از شهادت فرزند، این است که مادران شهدا به مبدأ و معاد ایمان دارند گفت: اعتقادی که یک مادر به مبدأ دارد، با بقیه انسانها فرق میکند. او با تمام وجود عشق میورزد و ایمان دارد که روزی فرزندش را میبیند. اینگونه است که یک نفر در رنج مادری، به یک عنصر شجاع و فعال تبدیل میشود. مادر شهید مادر یک انسان زنده است و این، امر بینظیری است.
علاسوند ادامه داد: در غزه نسلی زندگی میکند که در جنگ به دنیا آمده، یا در جنگ بزرگ شده است. فرزندان غزهای میان این هراسها رشد کرده و بزرگ شدهاند، دختران ازدواج کردهاند و مادر شدهاند و در جنگ با احساسات متضاد مواجه بودهاند. فهم این دوگانهها خیلی مهم است. زنان در این فضا با احساسات متضاد رشد کردهاند که هرلحظه ممکن است حملهای شود، حتی ممکن است آیندهای در کار نباشد.
عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: این زنان هر لحظه رنج را تجربه میکنند، رنجی که پایان آن معلوم نیست. حتی وسط این رنجها ازدواج میکنند، بچهدار میشوند. این ویژگی خاص یک زن فلسطینی است، چون مادر متفاوتی است و نمیتواند شاهد رنج ممتد فرزندش باشد، نمیتواند شاهد مرگ تدریجی او باشد. برای همین دختران و زنان در غزه مانند پدران باید یاد بگیرند این رنج را به یک فرصت تبدیل کنند. این زنان، میان سختیها، مقاوم میشوند.
وی تصریح کرد: دختران و زنان ناچارند فرزندان خود را در سختی بزرگ کنند و مقاوم باشند؛ چون مقاومت، راهبرد اصلی زندگی در فلسطین است. انسانی که در جریان زندگی قرار دارد و در عین حال در تیررس موشک و اشغال و جنگ است؛ باید مقاومت را بهعنوان یک استراتژی زندگی انتخاب کند و این، یک نقطه متعالی از زندگی است.
نظر شما