به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، مقوله هوش مصنوعی موضوع روز جامعه و از تاکیدات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است و سازمان ها و تشکل ها و حتی مساجد و کانون های فرهنگی برای کارآمدی بیشتر و بروز بودن ناگزیر باید سراغ این تکنولوژی و دستاورد جدید بشریت بروند. دکتر محمد راستگو از اساتید دانشگاه علمی کاربردی و دانش آموخته مقطع دکتری در رشته کامپیوتر در این حوزه یادداشتی را برای شبستان ارسال کرده است که از نظر می گذرد.
هوش مصنوعی، یک نیروی محرکه کلیدی
هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال تبدیل شدن به یک نیروی محرکه کلیدی در تغییر شکل سازمانها است. از خودکارسازی فرآیندهای تکراری گرفته تا ارائه بینشهای مبتنی بر داده برای تصمیمگیریهای استراتژیک در سازمان می باشد. هوش مصنوعی پتانسیل قابل توجهی برای افزایش بهرهوری، نوآوری و رقابتپذیری دارد. با این حال، برای بهرهمندی کامل از مزایای هوش مصنوعی، سازمانها باید رویکردی راهبردی و جامع را برای پیادهسازی و ارتقای آن اتخاذ کنند.
در عصر دیجیتال، هوشمندسازی به یکی از کلیدیترین مفاهیم در بهبود عملکرد ادارات و سازمانها تبدیل شده است. با پیشرفت فناوریهای نوین، سازمانها به دنبال راهحلهایی هستند تا با استفاده از ابزارهای هوشمند، فرآیندهای کاری خود را بهینهسازی کنند و هزینهها را کاهش دهند و خدمات بهتری به ارباب رجوع و کارکنان خود ارائه دهند. بنابراین در ابتدا می بایست سازمانها فرآیندهای خود را به دقت بررسی کنند تا نقاطی را که هوش مصنوعی میتواند بهبود بخشد، شناسایی کنند.
این تحلیل شامل شناسایی وظایف تکراری، فرآیندهای زمانبر و نقاط ضعف در تصمیمگیری است. با توجه به منابع محدود، سازمانها باید موارد استفاده را بر اساس تاثیر بالقوه و امکانپذیری اولویتبندی کنند. این امر به سازمانها کمک میکند تا در پروژههایی تمرکز کنند که بیشترین ارزش را ایجاد میکنند. هوشمندسازی به سازمانها کمک میکند تا با بهینهسازی منابع، کاهش خطاهای انسانی و کاهش مصرف انرژی، هزینههای عملیاتی خود را کاهش دهند و با استفاده از ابزارهای تحلیل داده، سازمانها میتوانند از دادههای خود برای تصمیمگیریهای استراتژیک استفاده کنند. این امر به آنها کمک میکند تا بهتر به نیازهای افراد پاسخ دهند و فرصتهای جدید را شناسایی کنند.
هوشمندسازی یعنی چه؟
سیستمهای هوشمند میتوانند تجربه کارکنان را با کاهش بار کاری و افزایش رضایت شغلی بهبود بخشند. همچنین، همه افراد نیز از خدمات سریعتر و شخصیسازی شده بهرهمند میشوند. با استفاده از فناوریهای پیشرفته مانند رمزنگاری و سیستمهای تشخیص نفوذ، سازمانها میتوانند امنیت اطلاعات خود را افزایش دهند و از دادههای حساس محافظت کنند.
هوشمندسازی در ادارات و سازمانها نه تنها به معنای استفاده از فناوریهای پیشرفته است، بلکه به معنای ایجاد تحول در فرهنگ سازمانی، فرآیندهای مدیریتی و شیوههای تعامل با محیط بیرونی است. هوشمندسازی به معنای استفاده از فناوریهایی مانند اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشین (Machine Learning)، کلانداده (Big Data) و رایانش ابری (Cloud Computing) برای بهبود عملکرد سازمانها است. این فناوریها به سازمانها کمک میکنند تا دادهها را به صورت هوشمندانه تحلیل کنند، تصمیمگیریهای بهینهتری داشته باشند.
در سازمانها، هوشمندسازی میتواند شامل سیستمهای مدیریت اسناد الکترونیکی، اتوماسیون اداری، مدیریت منابع انسانی هوشمند، سیستمهای نظارتی پیشرفته و حتی ساختمانهای هوشمند باشد. این تحولات نه تنها بهرهوری را افزایش میدهند، بلکه تجربه کارکنان و ارباب رجوع را نیز بهبود میبخشند. لذا می بایست قبل از هرگونه سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، سازمانها باید اهداف خود را به وضوح تعریف کنند و موارد استفادهای را که هوش مصنوعی میتواند بیشترین تأثیر را داشته باشد، شناسایی کنند. این امر شامل تجزیه و تحلیل فرآیندهای موجود، شناسایی نقاط ضعف و تعیین چگونگی کمک هوش مصنوعی به بهبود آنها است.
در این خصوص نیاز به زیر ساخت داده با کیفیت بالا می باشد. دادههای دولتی معمولاً پراکنده، غیریکپارچه و بعضاً محرمانه هستند. هر سازمان بهصورت جزیرهای عمل میکند و همکاری مؤثری بین وزارتخانهها، دانشگاهها و بخش خصوصی باید وجود داشته باشد. بنابراین اشتراکگذاری داده بین سازمانها را دشوار میکند. برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی، دادههای ساختاریافته و برچسبزده شده ضروری است. بنابراین سازمانها باید زیرساختهای دادهای خود را برای جمعآوری، ذخیرهسازی و پردازش حجم زیادی از دادهها آماده کنند. این امر شامل پیادهسازی سیستمهای مدیریت داده، اطمینان از کیفیت دادهها و رعایت مقررات مربوط به حریم خصوصی است. پیادهسازی و مدیریت سیستمهای هوش مصنوعی به مهارتهای تخصصی نیاز دارد.
لزوم فرهنگ سازی در میان نیروی انسانی
بنابراین سازمانها باید در جذب و آموزش متخصصان هوش مصنوعی، از مهندسان یادگیری ماشین و توسعهدهندگان نرمافزار، استفاده کنند. علاوه بر این، بروز رسانی دانش متخصصان در مورد نحوه استفاده از ابزارها و فناوریهای هوش مصنوعی ضروری است. ولی نباید از ایجاد فرهنگ نوآوری غافل شد. ترس از جایگزینی نیروی انسانی با سیستمهای هوشمند، باعث مقاومت کارمندان و مدیران میشود. بالا بودن ریسکپذیری بین مدیران برای پاسخگو بودن در قبال خطاهای سیستمهای هوشمند، رشد این گونه سیستم ها را افزایش می دهد. هوش مصنوعی به سرعت در حال تحول است و سازمانها باید فرهنگی را ایجاد کنند که نوآوری و آزمایش را تشویق کند و برای ایده های جدید حمایت شوند.
این امر شامل ایجاد تیمهای کوچک و چابک برای توسعه و آزمایش مدلهای هوش مصنوعی و همچنین ایجاد فضایی برای یادگیری از شکستها است. سازمانهای دولتی معمولاً ساختاری سلسلهمراتبی دارند که آمادگی لازم برای انعطافپذیری پذیرش فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی را داشته باشند. بنابراین سازمانها میتوانند با همکاری با شرکتهای فناوری، دانشگاهها و سایر سازمانها، دسترسی به تخصص و منابع هوش مصنوعی را با مشارکت در پروژههای تحقیقاتی افزایش دهند و اعتماد سازی را برای ذینفعان فراهم کنند.
ولی سازمانها باید مسئولیت عواقب تصمیمات اتخاذ شده توسط سیستمهای هوش مصنوعی خود را بپذیرند. بنابراین برای اجرای موفقیت پروژه های هوشمند سازی در ابتدا می بایست، برنامه ریزی استراتژیک در این خصوص انجام گیرد. سازمانها باید یک برنامه بلندمدت برای هوشمندسازی تدوین کنند و اهداف واضحی را تعیین نمایند. این برنامه باید با استراتژی کلی سازمان همسو باشد. بودجههای دولتی اغلب به پروژههای کوتاهمدت اختصاص مییابد، در حالی که توسعه هوش مصنوعی نیازمند سرمایهگذاری بلندمدت است.
کارکنان باید با فناوریهای جدید آشنا شوند و مزایای آنها را درک کنند. آموزش مداوم و فرهنگسازی در این زمینه بسیار مهم است. تمایل به نوآوری به جای روشهای سنتی نوعی فرهنگ سازی در این مورد است و با ایجاد انگیزه برای مدیران و کارمندان با استفاده از سیستم پاداش دهی بر اساس تحولات دیجیتال مهیا می شود. سازمانها میتوانند با همکاری شرکتهای فناوری، از تجربه و تخصص آنها برای اجرای پروژههای هوشمندسازی استفاده کنند و امنیت اطلاعات را در اولویت قرار دهند و از استانداردهای امنیتی پیشرفته برای محافظت از دادهها استفاده کنند. پس از اجرای پروژههای هوشمندسازی، سازمانها باید به طور مستمر عملکرد سیستمها را ارزیابی کنند و در صورت لزوم بهبودهای لازم را اعمال نمایند.
چالشها
البته می بایست به چالش های پیاده سازی چنین سیستم هایی نیز اشاره کرد تا با تصمیماتی صحیح به رفع موانع کمک کرد. هزینه اولیه بالای چنین سیستم هایی جزء اولین چالش ها می توان اشاره کرد. اجرای پروژههای هوشمندسازی نیازمند سرمایهگذاری اولیه قابل توجهی است. بسیاری از سازمانها ممکن است به دلیل محدودیتهای مالی، نتوانند به راحتی این هزینهها را متقبل شوند. همچنین مقاومت کارکنان در برابر تغییرچالش مهمی است. تغییر فرآیندهای کاری و معرفی فناوریهای جدید ممکن است با مقاومت کارکنان مواجه شود. آموزش و فرهنگسازی در این زمینه بسیار مهم است.
با افزایش استفاده از فناوریهای دیجیتال، نگرانیها در مورد امنیت دادهها و حریم خصوصی نیز افزایش یافته است. سازمانها باید اطمینان حاصل کنند که سیستمهای هوشمند آنها از استانداردهای امنیتی بالایی برخوردار هستند. ولی باید به این مورد نیز اشاره کرد که بسیاری از سازمانها به نرمافزارها و سختافزارهای خارجی وابسته هستند که تحت تحریمها با محدودیت مواجه میشوند.
یکی از چالش های دیگر نیاز به نیروی متخصص است. اجرای موفقیتآمیز پروژههای هوشمندسازی نیازمند نیروی متخصص در حوزههای فناوری اطلاعات، تحلیل داده و مدیریت تغییر است. کمبود این نیروها میتواند چالشی بزرگ برای سازمانها باشد. آموزشهای ضمن خدمت اغلب بهروز نیستند و بر نیازهای واقعی هوش مصنوعی تمرکز ندارند.
هوش مصنوعی و تحول
هوش مصنوعی پتانسیل قابل توجهی برای ایجاد تحول در سازمانها دارد. با اتخاذ رویکردی راهبردی و جامع، سازمانها میتوانند از مزایای هوش مصنوعی بهرهمند شوند و به رقابتپذیری و نوآوری دست یابند. هوشمندسازی در ادارات و سازمانها نه تنها یک ضرورت در عصر دیجیتال است، بلکه فرصتی است برای بهبود عملکرد، کاهش هزینهها و ارائه خدمات بهتر است. با این حال، موفقیت در این مسیر نیازمند برنامهریزی دقیق، آموزش کارکنان، توجه به امنیت اطلاعات و همکاری با متخصصین فناوری است.
سازمانهایی که بتوانند به درستی از فناوریهای هوشمند استفاده کنند، در رقابتهای آینده پیشتاز خواهند بود و به رشد و توسعه پایدار دست خواهند یافت. در نتیجه با برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری هدفمند، میتوان از این فناوری برای بهبود خدمات عمومی، کاهش هزینهها و افزایش شفافیت استفاده کرد.
نظر شما