یخی که آب شد/ کارگاهی که «روابط عمومی» در آن حرف اول را میزد

مبحث آموزشی از آن جهت که کارگاهی و همراه با سوال و جواب دانش پژوهان بود بسیار خوب پیش میرفت، نه تنها همکاران رسانه ای توانستند سوز سرمای سالنی که اصلا گرم نشد را تحمل کنند، بلکه بیشتر از ساعت مقرر ماندند و...

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گیلان_ نوشین کریمی

شب قبلش برف باریده بود، داخل گروه را نگاه کردم و انتظار داشتم کلاس را تعطیل اعلام کنند، اما از طرفی چون برنامه ریزی برای برگزاری چنین کارگاهی برای ما شهرستان نشین ها به راحتی فراهم نمی شود محال بود. ساعت و روز کلاس ها از هفته ها قبل مشخص شده بود و دادن آزمون هم حتمی بنظر میرسید.  

در را که باز کردم لایه نازکی از برف فقط دیده میشد اما سرما تا استخوان را میسوزاند.

میدانستم اگر سرما به تنم بنشیند حالا حالا خوب نمیشوم و کلاس ها را ممکن است از دست بدهم. چند دست لباس روی هم پوشیدم و برای اینکه راهم دورتر از شهر محل برگزاری کلاس بود آژانس تماس گرفتم تا نکند برف در راه بیشتر نشسته باشد و لغزندگی جاده نگذارد سر ساعت اعلام حضور کنم.  

اتفاقا راه باز بود و راننده هم خیلی زودتر از چیزی که تصور میکردم مرا به تالار مرکزی رساند اما با نامردی کرایه را دوبله حساب کرد ... هنوز خط اخم از ناراحتی بر روی پیشانی ام باز نشده بود که خودم را پشت درهای بسته تالار دیدم.  

سریع دوباره گروه را چک کردم و مطمئن شدم که کلاس دایر است و چون زود رسیده ام باید همینجا توی خیابان معطل بمانم... 
سرما کم کم داشت کار خودش را میکرد و حالم را مثل همیشه که طاقتش را نداشتم در هم میریخت تا اینکه یکی که نمیشناختمش آمد و درب ورودی تالار را باز کرد. پشت بندش «قاسم مصفا» سرپرست معاونت امور فرهنگی و رسانه‌ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان را دیدم که خودش را به تالار رساند و من هم به سرعت از حیاط عبور کردم و به درب داخلی رسیدم و مستقیم به سمت کلاس رفتم.  

متاسفانه تازه همان موقع وسیله گرمایشی را روشن کردند و به خودم گفتم تا نیم ساعت دیگر حتما این فضا گرم می شود و با آمدن دیگر همکاران سرما حریفان نخواهد شد... 

اما همکاران خیال آمدن نداشتند آقای مصفا دعوت کرد تا در اتاق نگهبانی که بخاری روشن بود منتظر بمانم. تازه داشت گرمم میشد که یکی یکی همکاران از راه های دور و نزدیک رسیدند و با هم وارد کلاس شدیم.  

هنوز از گرما خبری نبود و هر تازه واردی که به جمع اضافه میشد اولین چیزی که برایش جلب توجه میکرد همین سرمای سخت بود. حتی استاد که وارد شد تردید داشت پالتویش را از تن در بیاورد یا پوشیده بماند...  

این کلاس هم در ادامه سلسله کلاس های  
آموزشی روزنامه نگاری بود که به همت خانه مطبوعات گیلان، دفتر مطالعات و  
برنامه ریزی رسانه ها و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان در تالار مرکزی شهر رشت داشت برگزار می شد.  

خیلی از ما رسانه ای های استان، اولین بار بود که استاد «مصطفی آجرلو» را میدیدیم، اما چون میدانستیم کارگاه دو روزه مبحث روابط عمومی را باید از معلومات و تجربیات این استاد ملی بیاموزیم و بروز شویم سرچ کردیم و خواندیم که «وی دانش‌آموخته مقطع دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه تهران مرکز و کارشناسی ارشد رشته روزنامه‌نگاری رادیو تلویزیونی از دانشگاه صدا و سیماست و...» 

گویا سرما هر لحظه داشت بیشتر میشد و حواس ما با «چقدر اینجا سرد است» پرت یک چای داغ و یک شومینه ذغالی بود تا اینکه استاد خودش دست بکار شد و ننشسته بر روی صندلی، ایستاد و از سن پایین آمد و شروع کرد به چپ و راست راه رفتن و بالا پایین کردن ردیف صندلی هایی که دانش پژوهان رسانه های گیلان نشسته بودند.  

آمد ردیف وسط ایستاد و گفت: «از همینجا مبحث کلاس را آتیش میکنیم تا هم گرم شویم و هم، از هم یاد بگیریم که PR  چیست!» 

کلاس به یکباره به همهمه افتاد و شروع کردیم تعریف های مختلف از روابط عمومی ارایه دادن.

بحث اصلی اما استراتژیک محتوا بود و در کنارش با تاکید بر متقاعد سازی و قانع کردن که از وظایف یک روابط، عمومی خوب است با  تولید محتوا و شبکه سازی هم آشنا شدیم.
اینکه می بایست چگونه برای یک سازمان هویت و شخصیت سازی انجام دهیم و با شناسایی ظرفیت های موجود برای جامعه هدف و ذی نفعان آن برنامه داشته باشیم،  مهارت روایتگری و معرفی صمیمانه را تشریح کرد.  

آجرلو در ادامه، مهمترین اقناع را اقناع غیر مستقیم دانست و با بیان اینکه رفتارهای غیر کلامی بیشتر و بهتر از رفتارهای کلامی جواب می دهند گفت: در ارتباطات اینکه بدانیم چه چیزی را، از چه طریقی و برای چه کسی داریم  انجام می دهیم سه ضلع مثلثی است که باید همیشه در نظر بگیریم.  

وی همچنین بر شناخت انواع موتورهای جستجو گر و مهارت های آنها و نیز فیک نیوزها و فکت (Fact) ها تاکید کرد و ادامه داد: توجه به ذینفعان، جامعه هدف، ارتباط و استفاده از ظرفیت های رسانه ها و شبکه های اجتماعی، ویژه گی های تصویری،  دیزاینر و... در روابط عمومی ها بسیار حائز، اهمیت هستند.

مبحث آموزشی از آن جهت که کارگاهی و همراه با سوال و جواب دانش پژوهان بود بسیار خوب پیش میرفت که نه تنها همکاران رسانه ای توانستند سوز سرمای سالنی که اصلا گرم نشد را تحمل کنند، بلکه بیشتر از ساعت مقرر ماندند و استاد را که شاید در ابتدا گمان نمیبرد بتواند تا آخر همه ما را در کلاس نگاه دارد، بیشتر مجذوب و مشتاق کرد و برای تشویق همه قول داد مباحث دیگری را همانطور دلی و بدون تشریفات به گیلان بیاید و در اختیار اصحاب رسانه بگذارد.  

یک لیوان چای داغ و گرفتن عکس های یادگاری پایان کلاس و جمعی که دلش نمی آمد پراکنده شود «یخ» ساعات اول آشنایمان را چنان آب کرده بود که حالا بهتر می توانستیم معنای «استراتژی در روابط عمومی» را درک کنیم.

یخی که آب شد/ کارگاهی که «روابط عمومی» در آن حرف اول را میزد

یخی که آب شد/ کارگاهی که «روابط عمومی» در آن حرف اول را میزد

یخی که آب شد/ کارگاهی که «روابط عمومی» در آن حرف اول را میزد

یخی که آب شد/ کارگاهی که «روابط عمومی» در آن حرف اول را میزد

یخی که آب شد/ کارگاهی که «روابط عمومی» در آن حرف اول را میزد

کد خبر 1747179

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha