خبرگزاری شبستان _ گروه سیاست: در میان فعالیت احزاب و گروه های سیاسی حزب موتلفه اسلامی با سابقه بیش از نیم قرن ریشه در تاریخ قبل از انقلاب اسلامی دارد و همواره در رویدادهای مهم انتخاباتی سهم موثری از معرفی کاندیدا و نامزدهای انتخاباتی در مشارکت انتخابات داشته است و در چهارچوب فعالیت احزاب همواره در صف اول احزاب فعال کشور به چشم می خورد در همین رابطه گفتگویی با اسدالله بادامچیان، دبیرکل حز موتلفه اسلامی داشته ایم که در ادامه مشروح بخش نخست این گفتگو مرور می شود:
مسجد و هیأت چه بستری را برای تشکیل و فعالیت حزب موتلفه اسلامی در پیش از انقلاب فراهم کردند؟
موتلفه اسلامی از جهت پرورش یافتن در محیط هیأت و مسجد و از نظر اعضا و فضا و تبعیت از روحانی خط ولایت و فقاهت کاملاً از فضای مسجد و هیأت بهره برده است یعنی اعضایی که در هیأت مؤتلفه اسلامی فعالیت کردند اکثراً از هیأتهای مذهبی برخاستند اصولاً هیأتهای مذهبی در ایران همواره گسترش دهنده فرهنگ و تمدن و محیط سازی و فضاسازی و تربیت افراد متدین و مذهبی بوده اند و اگر شما وارد بحث ساخت تمدن اسلامی شوید، نقش مساجد و هیأتها و مجموعههای دینی را در آن بسیار گسترده و مهم خواهید دید.
بنابراین، با توجه به این موضوع موتلفه اسلامی که در سال ۱۳۴۱ با این عنوان در صحنه سیاستهای کشور حضور یافت طبعاً نقش اساسی و پایهای خود را از مساجد و روحانیت و اسلام و مبانی و موازین دینی گرفته و میگیرد.
در اسلام مسئله عبادت، معارف اسلامی و عرفان موجب شده است تا حرکت های اسلامی از آغاز در رابطه با توجه به خدا و بر پایه دین اسلام شکل بگیرد. پیامبر(ص) در غار حرا برای عبادت می رفتند که به رسالت مبعوث شدند! پس نقش و اثر عبادت در دین اسلام بسیار با اهمیت است تا جایی که پس از آغاز اسلام در فضایی بسیار ظلمانی و تاریک از شرک و کفر و سلطه اشرافهای مکه ملاحظه میکنید که عبادت مسلمانان بسیار مهم است یعنی بلال در زیر شکنجه در حالت مقاومت در عبادت و احدگویان است و این نقش عبادت و مسجد و تجمعهای مذهبی با هر عنوانی بسیار مهم و اثر گذار بوده و است.
با توجه به خفقان در انجام شعائر مذهبی در زمان رضاشاه این مهم چگونه انجام می شد؟
در زمان سلطه رضاخان که انگلیسها او را آوردند و مزدور و مامور بود تا اسلام را در ایران با دیکتاتوری براندازد، ابتدا با فریبکاری وارد شد. خود را طرفدار مذهب نشان داد تا جای پای خود را محکم کند و بعد دستور اربابان استکبار جهانی را اجرا میکند تا اسلام را براندازد و براندازی اسلام را از حجاب که امر ضروری بانوان است، آغاز میکند و از مساجد و روحانیت که پاسداران اسلام هستند و مروجان اسلام محسوب میشوند، آغاز میکند بعد عمامه علما را برمیدارد و میخواهد عمامه روحانیت اسلام را به مجوز دولتی وابسته کند و بعد جلوی عزاداریها و پس از آن جلوی تلاوت قرآن را میگیرد.
رضا خان توسط فراماسونری انگلیسی اداره میشد. وقتی رضاخان از ایران گریخت از ترس اینکه توسط مردم تکه تکه نشود با اینکه پسرش در مسند پادشاهی بود! علما و مراجع تقلید مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، مرحوم مقدس اردبیلی و مرحوم آیت الله العظمی بروجردی جمع شدند و یک قیام را آغاز و رژیم را وادار کردند تا اجازه آزادی شعائر مذهبی را بدهد و پس از فرار رضا شاه سینه زنیها و عزاداریها و هیئتها گسترش یافت و چون رضا شاه با این امور برخورد کرده بود در واقع مردم به دلیل جریحهدار شدن روحیه مذهبی شان در آن سالها انواع و اقسام تشکلهای عزاداری را آغاز کردند از انجمنهای اسلامی و هیئتهای دینی و روضههای خانگی و ساختن حسینیه و مساجد ترویج و آغاز شد. با این حرکت مذهبی ضد استعماری در واقع خط فرهنگ اسلامی گسترش یافت تا در نهایت در بخش سیاسی به دو تشکل مهم انجامید ابتدا تشکل فدائیان اسلام که برای انجام وظیفه، دست به اسلحه بردند و تشکل دیگر تشکل فرهنگی به نام گروه شیعیان که توسط شهید حاج صادق امانی و دوستان دیگرش مانند اخوان امانی، شهید رجایی و شهید عراقی شکل گرفت و در روبروی پارک شهر در سرای نظامی جلسه برگزار و در روزهای جمعه نیز از مردم دعوت میکردند تا سوال و ابهامی اگر راجع به اسلام و مسائل دینی دارند در این جلسات مطرح کنند بنده از ۹ سالگی در این جلسات حضور داشتم و در آن جلسات شرکت میکردم به همراه داییام حاج صادق و حاج هادی امانی در این جلسات حضور داشتم.
در این فضای خفقان جایگاه فعالیت های سیاسی و حزبی چگونه در جامعه دیده شده بود؟
ملاحظه میکنید دو تشکل سیاسی از درون فضای مذهبی برآمده است یکی سیاسی فرهنگی و دیگری سیاسی فرهنگی جهادی، هنگامی که کودتای ۲۸ مرداد پیش میآید باز هم خفقان حاکم میشود فدائیان اسلام منحل میشوند و بعد سران آنها مانند شهید نواب اعدام میشوند و گروه شیعیان نیز تعطیل میشود و به جای آن حرکت، فعالیتهای سیاسی فرهنگی به صورت مخفی در مساجد شکل میگیرد کاری که شهید حاج صادق امانی شروع کرد و از دوستان مانند آقای فرخ خواست که مسجد متروکهای را در بازار تمیز و مرتب کند و بعد در این مسجد مرحوم آیت الله حاج سیدمهدی شاهچراغی در شب های احیاء مراسم برگزار می کرد.
درباره نقش مساجد و هیأت های مذهبی در آغاز نهضت امام خمینی (ره) برایمان بگویید.
در جریان کودتا ۲۸ مرداد ۳۲ تا هنگام آغاز نهضت امام(ره) در مهر ۱۳۴۱ (۹ سال) فعالیت های سیاسی و مبارزاتی ملت ایران در برابر حکومت کودتایی انگلیسی آمریکایی و توطئه هایی ضد اسلام به صورت حرکت های مخفی یا نیم مخفی در مساجد و هیأت ها انجام می شد. افتخار داریم در بخش فامیل امانی یک سند را داریم که آقایان امانی در قزوین امضاء کردند و عنوان کردند که ما برای تعلیم و تربیت اسلامی جلسه تشکیل می دهیم و مسائل شرعی و دینی و امر به معروف را پیگیری و کوشش می کنیم فضای شهر قزوین شاد و مذهبی تبدیل شود و این مربوط به سال ۱۳۲۵ است.
در سال ۱۳۴۱ محمدرضا شاه به دستور مستقیم کندی رییس جمهوری آمریکا و در هماهنگی با انگلیس و غرب درصدد برآمدند که اسلام را براندازند امام (ره) قیام کردند و اولین گروه هایی که نزد امام (ره) رفتند گروه های متدین مساجد، هیأت ها و حسینه ها بودند که در مهر ۱۳۴۱ خدمت ایشان رسیدند.
پس از آن نیز نهضت ۲ ماهه روحانیت اسلام آغاز شد و در آن زمان نهضت آزادی و جبهه ملی هیچ یک دنبال این فعالیت های نیامدند اما امام (ره) و مراجع و متدینین و روحانیت فعالیت خود را از مسجد سیدعزیزالله تهران آغاز کردند؛ دربار و فراماسون ها باور نداشتد که اسلام چنین مجموعه نهادینه شده در ملت ایران داشته باشد. پس از ماجرای لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که امام (ره) فرمودند: اینها یک آزمون بود و آنها به زودی کار اصلی خود را شروع می کنند و شما باید صفوف خود را محکم تر کنید. خطاب امام به یاران متدین و متعبدی بود که در مسجد امین الدوله، مسجد لرزاده و مسجد شیخ علی و در هیأت موید جمع شده بودند که بعدها هیأت های موتلفه اسلامی نام گرفت. آنها از مساجد و هیات های فعال دینی و سیاسی بودند لذا می توان گفت مجموعه موتلفه ریشه و پایه در مساجد و روحانیت اصیل اسلامی دارد.
امام (ره) در یکی از دیدارهایشان در سال ۱۳۴۱ فرمودند: امروز جمعه است و ما به دور هم جمع می شویم و به یاد مولا و امام زمان دعا و ندبه می خوانیم و مولایمان می خواهیم که مولا ظهور کن اما از این در که بیرون رفتیم یادمان می رود که ما منتظِر آن منتظَر هستیم آیا با میلیون ها آدم منفرد می شود مولایمان تشریف بیاورند؟ بعد در فرازی دیگر فرمودند: ای منتظران با هم جمع شوید و با هم کار کنید و جهان را آماده کنید تا محضر مولایمان عرض کنیم که جهان آماده تشریف فرمایی شماست.
امام خمینی (ره) درباره حزب موتلفه اسلامی چه دیدگاهی داشتند؟
در جمعه ای از اردیبهشت ۱۳۴۲ بعد از واقعه فیضیه که در محضر امام (ره) بودیم و امام لیاقت و ساماندهی تشکیلاتی دوستان را دیده بودند، فرمودند که شما در اتاق بغل باشید من با شما کار دارم که البته کاری برای من پیش آمد و از آنجا خارج شدم و از آن جلسه محروم ماندم اما امام به همکارانی که در آنجا بودند مثل آقای عسگر اولادی، جناب شفیق و عراقی فرموده بودند: شما که برای خدا کار میکنید با هم شوید.
آقای عراقی گفتند که ما داریم کار می کنیم و ما در خدمت شما و برای شما کار میکنیم. آقای عسگر اولادی گفتند: حضرت آیت الله اگر شما نظرتان کار تشکیلاتی است کار تشکیلاتی تحقیق و شناسایی و بررسی توان افراد را میخواهد و نیازمند افرادی رازدار است امام با لبخندی فرمودند: شما حتماً تحقیق مرا قبول دارید من در مورد تک تک شما تحقیق کردم بعد فرمودند: شما که برای خدا کار میکنید با هم موتلف شوید و همانجا بنا بر نظر امام رحمت الله علیه جلسه را تشکیل دادند و در آنجا جناب عراقی فرمودند امام میفرمایند: موتلف بشوید، پس نام این تشکل را موتلفه اسلامی بگذاریم یعنی موتلفه تنها حزبی است که با دستور امام شکل گرفت اعضاء آن از درون هیئتها برآمدند اما با دستور امام به تحزب الهی و اسلامی رسیده است و نام آن را حزب نگذاشتیم زیرا مردم آن روزگار نسبت به واژه حزب خیلی توجهی نداشتند زیرا احزاب، احزاب غربی بودند و از مشروطه با یکدیگر در حال جنگ بودند و از سوی دیگر رژیم نیز به واژه حزب حساس بود و نام آن را هیأت گذاشتیم، زیرا با این واژه رژیم گیج شده بود من در کتاب هیأتهای موتلفه اسلامی که به اتفاق آقای بنایی نوشتم آوردهام که در آن زمان ساواک دستور داد هیأتهای مؤتلفه اسلامی را کشف کنید و به ساواک اصفهان که دستور داده است. ساواک اصفهان اینگونه پاسخ میدهد که ما در ۱۲۰ هیأت در اصفهان گشتیم و چنین چیزی پیدا نکردیم.
یعنی رژیم برای پیدا کردن ما در هیأت ها گیج شده بود و وارد هیئتهای مذهبی شده به همین علت نام هیأتهای مؤتلفه اسلامی داشتیم تا بعد از پیروزی انقلاب که نام جمعیت و بعد از آنکه دوباره شرایط تغییر یافت به نام حزب نامگذاری کردیم زیرا میخواهیم در دنیا کار کنیم و بدون این نام نمیتوان کار مطلوب را داشت.
باید بگوییم هیأتها تولید کننده تحزب نیستند از درون هیئتها افراد پدید می آیند و حزب یا انجمنها و سازمانها را هم راهاندازی می کنند اما این هیأتها نیستند که حاصل آنها تحزب و احزاب اسلامی است. هیأتها کار عمومی همه جانبه انجام میدهند، برخی سیاسی هستند مانند هیأت انصارالحسین(ع)، هیأت بنی فاطمه و برخی که سیاسی عمل میکنند اما پایه آنها غیر تحزب و کار سیاسی است ولی به هر حال تحزب اسلامی ریشه در روحانیت و تعالیم دینی دارد اما از درون هیأت ها برنمی خیزد.
امامین انقلاب از حزب بازی پرهیز و کار حزبی را تاکید کردند این تأکید از چه باب بود؟
کتابم به نام «تحزب و تشکل از دیدگاه علمی و تاریخی» را بخوانید. مسئله تحزب مطلقاً چیز مثبت یا منفی نیست بلکه یک ابزار است تحزب یعنی جمع شدن عدهای دور هم بر اساس اهداف و آمال معین و بر اساس برنامههای منظم و فعالیتهای جمعی مرتبط با هم این معنای تحزب است. اما اینکه این کار خوب است یا بد این تشکل خوب است یا بد باید بگوییم اگر برای اهداف خیر است بسیار خوب است اگر برای اهداف شر انجام شود بسیار بد است و اگر برای فعالیتهای اجتماعی و جامعه میشود بستگی به این دارد که کار ارزشی است یا عادی است به همین علت در قرآن سه نوع حزب مشخصاً توضیح داده شده است. ابتدا حزب الله که خداوند میفرماید: غلبه پیروزی و موفقیت و رستگاری و خوش عاقبتی در این تحزب است در این حزب هم صلاح و رستگاری و هم صلاح و پیروزی وجود دارد. یک نوع حزب دیگر وجود وجود دارد که حزب الشیطان است این حزب زیانکار است و حتی اگر به موفقیت برسند مانند حزب کمونیست شوروی که حزب مطلوبی نبود حزب الشیطان حتی اگر موفق هم شوند و به حکومت برسند و کشوری هم تشکیل دهند در نهایت هم الخاسرون هستند.
در اسلام چون دین توحیدی است باید به تحزب الهی برسیم اینکه افرادی میگویند ما جزو هیچ حزب و گروهی نیستیم بسیار بد است یعنی شما اگر کار تشکیلاتی و کار جمعی نمیخواهید انجام دهید، پراکنده هستید پراکندگی و تفرقه که خوب نیست، پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «حزبُ علیٍ حزبُ الله» "حزب علی حزب خداست یعنی علی دارای حزب است و مولای ما است ما باید شیعه و محب او باشیم و مثل علی(ع) خود را قرار دهیم اگر امام ما حزب دارد و ما حزب نداریم این کار غلط است و این حزب منظور حزب خدایی و الهی است.
حتی در زیارت وداع امام رضا(ع) میخوانیم خدایا مرا از حزب امام رضا(ع) قرار بده (واجعلنی من حزبه) در جای دیگر امام صادق (ع) در مورد تشکیلات مخفی توصیه دارند و امام موسی کاظم (ع) در مورد تشکیلات مخفی که آنقدر قدرت دارد و علی بن یقطین که مشاور عالی هارون الرشید خلیفه غاصب خلافت و بنی العباس بود نفوذی امام هفتم و امام صادق علیهما السلام است. اما استعمار آمده است و میگوید یا شما حزب غربی تشکیل بده حزبی که باب میل من است و خدایی نیست ولو مسلمان است، مانع حزب خدا محور میشود و در انقلاب اسلامی میبینیم که تمامی شهدا در درگیریها از حزب جمهوری اسلامی و مؤتلفه اسلامی و از گروههای اسلامی هستند اما از گروههای چپ کمونیست خبری نیست و حتی به یک نفر از جبهه ملی و احزاب التقاطی سوء قصد نشده است.
امروز حزب الله لبنان، حزب الله عراق و انصارالله یمن شهید میدهند باید ابتدا موضوع تحزب اسلامی را بدانیم و سپس در این تحزب نامه اسلام را تشریح کنیم برخی خلاف موازین اسلامی حرکت و صحبت میکنند و از نظر اهداف سیاسی منحرف میشوند در زبان میگویند خدا پیامبر و امام و انقلاب و مردم اما اصلش را که نگاه میکنید بوی تعفن قدرت طلبی و مقام طلبی دنیا طلبی و چاپیدن دنیا و ابزار چاپیدن ها با ابزار قرار دادن احزاب دیده میشود گاهی کار به آنجا میرسد که به جای آنکه حزب برای افراد وسیله الهی شود میشود ابزار خط انحراف.
درباره نظر شهید بهشتی در مورد فعالیت و تشکل های سیاسی توضیح بفرمایید.
سه روز قبل از شهادت شهید بهشتی در حالی که عطر شهادت تمام وجود او را گرفته بود من مسئول استانهای حزب جمهوری اسلامی بودم و در مدرسه رفاه دعوت کرده بودم در این جمع شهید بهشتی گفت: ما همچنان بر لزوم و ضرورت تشکل پافشاری داریم اما این تشکل نباید اله و خدا شود یعنی نباید حرف تشکل به جای فرمان الهی بنشیند و نباید لهو و اسباب بازی شود و نباید لغو شود یعنی بیفایده برای امت اسلامی باشد و در بیان دیگر میگوید: «حزب باید سازنده ما و دیگران و تکامل بخش ما در مسیر الهی باشد». در این منطق حزب غیر الهی و غیر ارزشی جایی ندارد.
ادامه دارد...
نظر شما