فقری که توسط برخی مبلغان و رسانه‌ها تبلیغ می‌شود، خطای شناختی است

حجت‌الاسلام برمایی با بیان اینکه وعده دادن به آخرت بدون آبادانی دنیا، وعده سرخرمن است؛ تصریح کرد: فقری که توسط برخی مبلغین و رسانه‌ها تبلیغ می‌شود خطای شناختی است.

به گزارش خبرگزاری شبستان؛ چند سالی است که مقام معظم رهبری در اعلام شعار سال، جامعه را به مسائل اقتصادی، خاصه تولید توجه می‌دهند؛ امری که تحقق آن گره‌گشای مشکلات کنونی جامعه به ویژه سفره‌های کوچک مردمی است که به دلایل مختلف گرفتار فقر مالی و معیشتی هستند. اساساً مسئله فقر و غِنا از منظر و مرآی دین مبین اسلام و در متون معارفی شیعه، نیازمند بررسی دقیق و کارشناسانه است تا جلوی هر گونه خطای فکری و رفتاری در این زمینه را گرفته و راهبرد عملی برای یک زندگی مطلوب ارائه بدهد. این موضوع از ابعاد مختلف در گفتگوی خبرنگار خبرگزاری شبستان با حجت‌الاسلام محمد برمایی از کارشناسان دینی کشور به بحث و بررسی گذاشته شده است که بخش نخست این گفتگو در ادامه تقدیم خوانندگان می‌شود.

ابتدا بفرمایید سبک زندگی دینی در مسئله اقتصاد چگونه تعریف می‌شود؟

 از منظر دین سبک زندگی در دو محیط دنیا و آخرت تعریف می‌شود؛ واقعیت این است که در زندگی دنیوی فقر برای جامعه تعریف نشده است. اصلاً فقر در جامعه خواست خدا نیست، همچنان که دنیا جایی نیست که شما انتظار راحتی داشته باشید؛ این پارادوکس نیست بلکه جهان‌بینی است.  
خواهش می‌کنم به این موضوع خیلی خیلی دقت کنید. اگر قرار باشد ما به این موضوع خیلی جامع نگاه کنیم اول باید به این مسئله بپردازیم که اساساً فقر در نگاه اسلام مطلوب است یا مذموم؟ این فقر مالی که الان خیلی از ما درگیر آن هستیم و حتی در کلام رهبری بر عناوینی چون مبارزه با فقر و فساد و تبعیض به‌عنوان یک استراتژی بسیار مهم تاکید می‌شود، آیا خواست خداست؟!
از طرفی فقر در اسلام مایه افتخار است؛ شاید تعجب کنید، اما چه نوع فقری؟ در آیه ۱۵ سوره فاطر آمده است که: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ: ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاج‌اید و تنها خداست که بی‌نیاز و غنی بالذّات و ستوده صفات است.»

تعریف صحیح فقر و غنا چیست؟

فقر مالی یک رنج در زندگی است؛ اما آیا رنج‌ها مقدس هستند؟ رنجی که انسان را رشد می‌دهد مقدس است.
ماندن در فقر و فقرآفرینی که بعضی از تفکرها و باورها در پی آن هستند که فقر را مقدس کنند تا عادتی شکل بگیرد و ضعف‌های اقتصادی پوشانده شود قطعاً فقر درستی نیست.  
اتفاقا در خیلی از روایات آمده است فقری که به زندگی سادگی می‌دهد و تو را از تجملات و تشریفات دور می‌کند کاملاً ممدوح و آن ثروتی که موجب مستی و غرور و عجب می‌شود، مذموم است.  

آیا گرفتار شدن به فقر آزمایش الهی است؟

امام صادق  می‌فرمایند: «غنایی که تو را از ظلم باز می‌دارد بهتر از فقری است که تو را به گناه می‌اندازد» این سخن دو لبه دارد. شما نمی‌توانید برای اینکه فقر را خوب جلوه بدهید آن را صرفاً یک آزمایش الهی بدانید، همینطور ثروت را؛ مشکل ما الان این است فقرا، اغنیا را مذمت می‌کنند و می‌گویند آنها این همه پول از کجا آوردند؟ آنها حرام خوردند؛ اغنیا هم حواسشان به فقرا نیست؛ این جاده دو طرفه است.  
در کل این سؤال مطرح می‌شود که فقر در کجای زندگی؟ نسبت به چه کسی؟ فقر کجا تأیید و کجا مذمت می‌شود؟ آیا اغنیا مورد تأیید هستند یا مذمت؟ کجا و نسبت به که؟ گفتیم ثروتی که تو را از ظلم بازمی‌دارد بهتر از فقری است که تو را به گناه می‌اندازد.
قطعاً فقر در اموال و معیشت مایه روسیاهی است.  
پیامبر  می‌فرمایند: «الفَقرُ سَوادُ وَجهُ دارَین: فقر مایه روسیاهی در دو جهان است.» بنابراین با این دیدگاه فقر در ادبیات دینی ما مذمت شده است، خصوصاً فقر مالی.  
اما فقری که شما را در مسیر «إلی الله» قرار می‌دهد یک بحث دیگری است که اینجا نباید خلط مبحث کنیم. آن فقری که توسط برخی مبلغین و رسانه‌ها تبلیغ می‌شود اتفاقا خطای شناختی است.

جمع روایات متعارض در فقر و غنا چگونه است؟

پیامبر(ص) می‌فرمایند: «الفَقرُ فَخری بِهِ مُفتَخَر» امام صادق می‌فرمایند: «خداوند به حضرت موسی فرمود هنگامی که فقر به تو روی آورد بگو این علامت صالحین است.» اتفاقا این فقر را تحویل بگیر. ولی «وَ إذا رَأیتَ الغَنیُ: اما وقتی دیدی ثروت به تو روی آورده بگو لابد یک گناهی از من سر زده که مجازاتش به سرعت در قالب ثروت به من رسیده است.  
ما از این روایت‌ها زیاد داریم اما وقتی این روایت‌ها را می‌خوانیم نباید دچار خطای شناختی شویم. فهم درست از فقر و ثروت خیلی مهم است. فقر به معنی تهیدستی  حاصل تنبلی و اهمال‌کاری و بی‌تدبیری فرد نه مایه افتخار است و نه شعار صالحین؛ اتفاقا باعث عقب‌ماندگی و مذمت است و حتی موجب گناه می‌شود. اما فقر آنجایی مایه افتخار است که در مسیر «إلی الله» است. «یا أیُها الناس أنتُم الفُقرا ...» این همان چیزی است که در حدیث حضرت علی  آمده است.

تعبیر به شعار صالحین از فقر و تعبیر به مجازات زودرس از ثروت گواهی است بر آنکه شعار صالحین موجب رستگاری در زندگی می‌شود مثل زهد و ساده‌زیستی و عقوبت گناه یعنی دارد تو را از یک خطای بزرگ‌تر نجات می‌دهد.  
می‌گوید وقتی فقر آمد به او بگو خوش آمدی. این خوش‌آمدگویی آنجاست که اگر آن فقر نمی‌آمد تو به یک گناه بزرگ‌تر می‌رسیدی. به تجمل می‌رسیدی. آنجایی که ثروتی وارد زندگی‌ات شد برو بررسی کن که نکند این پول به‌خاطر یک رفتار اشتباه و ظلم شما باشد؛ مثل یک رانت؛ رانت ثروت می‌آورد. اما کسی که از رانت استفاده کرده و غنی می‌شود نباید به آن ثروت خوش‌آمد بگوید. احتمالا قسمتی از این روایت اشاره به فقری دارد که این روزها دامنگیر انسان‌ها شده و این فقر نیست.
در اوایل اسلام گروه زیادی از مسلمان‌ها مجبور شدند به مدینه مهاجرت کنند. آنها کل زندگی‌شان را گذاشتند و رفتند. اسلام می‌گوید به این فقر خوش‌آمد بگویید چون با این فقر جزو صالحین و در طریق «إلی الله» هستید.  
این فهم درست و متعالی از فقر است. پس ما این روزها دچار خطای شناختی از فقر هستیم.

خطای شناختی نسبت به فقر از کجا ناشی می‌شود؟

در بیلبوردهای شهری فقر را تبلیغ می‌کنند و آن را در حد کم بودن و کم بودن را در حلال بودن آوردند و این مفهوم را جوری به هم گره زده‌اند که فرد دچار خطای شناختی شده است.  
در تبلیغی در همین تهران دیدم که نوشته بود: «کم باشد ولی حلال باشد» این دو گزاره است؛ کم بودن و حلال بودن. کدام درست است؟ قطعاً حلال بودن. اما این سؤال پیش می‌آید که مگر حلال بودن در کم بودن و با نبودن است؟ قطعا اینگونه نیست «اللهُمَ رزقُنا حَلالاً طَیبا طَهُورا ...» و گفت بگو "کَثیراً" چه اشکال دارد؟ چرا فکر می‌کنی حتماً باید کم باشد تا حلال شود؟
گزاره ناقص و کم بودن یک خطای شناختی است. بله حلال بودن برای یک انسان مؤمن اولویت اول است تا کمیت آن رزق. اما نکته اینجاست که اگر زیاد بودن را حذف کرده و کمی را اثبات کردی و حلال بودن را به کم بودن گره بزنی و خود را از کیفیت به کمیت قانع کنی، خودت را گول زدی و یک رفتار پوپولیستی انجام می‌دهی. انگار داری فقرا را در فکرشان راضی نگه می‌داری که اشکال ندارد شما در فقر بمانید.  
آدم کم داشته باشد اما حلال داشته باشد. خب یکی نیست بپرسد چرا این فقیر کم دارد؟ چرا نان روزش را ندارد؟ قصه این است که من فکر می‌کنم آن کثیرهای آخر دعا می‌تواند زیادخواهی نباشد. چون تو از کسی نخواستی بلکه از خدا خواستی. تو می‌خواهی با مشت خدا رزق برداری. مؤمن به «یُغنیهِم ...» یعنی کثرت و عظمت اعتقاد دارد پس نمی‌تواند انداره بگیرد.  
سؤالی که مطرح می‌شود این است که اگر خداوند یک روز به یکی زیاد داد احتمال دارد آن زیاد حلال نباشد؟ آنقدر می‌شود به این جمله ایراد گرفت که خدا می‌داند. چون مخاطب را به خطای شناختی می‌اندازد.
اتفاقا آن کم حلال بودن را زیر سؤال می‌برد. درصورتی که من اگر جای آن رسانه بودم که می‌خواست در شهر بیلبورد بزند تا حلال بودن را تشویق کنم، می‌گفتم هرچه می‌خواهد باشد اما حلال باشد چون باور رزق را می‌خواهم تعریف کنم که خداوند در رزاقیت خود کم نمی‌گذارد.

تفاوت دقیق فقر و قناعت چیست؟

آدمی که می‌خواهد قناعت کند چه تیپ آدمی است؟ آیا مفهوم قناعت فقط برای فقراست؟ اتفاقاً قناعت یک سیستمی است برای تدبیر کارآفرینی و ثروت‌آفرینی نه اینکه طرف صرفاً به کم خود قانع باشد.
اگر ما به فقیری بگوییم تو با همین کم خودت قانع باش چون خدا این را برایت خواسته و سرنوشت تو و سنت الهی است اگر این فرد یک روز ثروتمند شود و بخواهد براساس باور قناعت پیش برود اولاً ما فهم قناعت را درست به او نفهماندیم، ثانیاً فرصت ثروت‌اندوزی و کارآفرینی را از او گرفتیم.  
آن وقت این فقر می‌شود فقر مقدس که یک خطای شناختی بسیار بزرگ است. مقدس بودن فقر در دنیا نقض فاحش آیات الهی است.
 «رَبَنا آتِنا فیِ الدُنیا الحَسَنَه وَ فیِ آلاخِرَهِ الحَسَنَه وَ قِنا عَذاب النار» حسنه یعنی زیاد که قطعاً حلال است. وعده به آخرت بدون آبادانی دنیا وعده سر خرمن است. این برای سیستمی است که دارد فقر را تشویق می‌کند نه ثروت را.
 قطعاً دنیا جای راحتی نیست. این امر را خداوند در تمام کتب الهی اشاره کرده است؛ ما از دنیا انتظار بهشت نداریم. ما الان درباره بهشت صحبت نمی‌کنیم بلکه صحبت از تدبیر و قانون دنیا است.  
فقری که ناشی از امتحان الهی است ما را به صبر و تحمل وا می‌دارد، اما صبر اینگونه نیست که دراز به دراز بیفتیم و یک نفر بیاید و ما را با کارتک جمع کند. فقر ناشی از امتحان الهی ما را به حرکت و تدبیر وا می‌دارد. فقیر متدین به فقر خودش افتخار نمی‌کند مگر اینکه فقرش او را از گناهی باز دارد.  

حال با این نکته چرا فقیر به فقیر بودنش افتخار کند؟ در فقر دین و حیا و عقل نیست. فقیر به چه چیز فقر می‌خواهد افتخار کند؟ چرا باید به فقیر بگویم به فقرت افتخار کن؟ مگر اینکه براساس آیات و روایات فقیر در مسیر الهی باشد و او را از گناه و آسیب اجتماعی، فردی و اخلاقی دور کند.  
فقر برای فقیر یک مرحله گذرا است برای رسیدن به ثروت. برای همین اگر بخواهید به دنیا نسبت راحتی بدهید تا این راحتی مذموم شود و فقیر را ممدوح کنید شما دچار یک خطای شناختی به نام مقدس جلوه دادن فقر شدید.

ادامه دارد...

کد خبر 1755795

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha