خبرگزاری شبستان- استان گلستان، ربابه کابلی؛ رحل سازی، هنری با چوب است که سیدعبدالله شاهنگیان سالهاست با عشق و علاقه خاصی به آن می پردازد.
شاهنگیان در کارگاهی در جوار جنگل های هیرکانی و مزارع سرسبز روستای فاضل آباد شهرستان آزادشهر با هنر دست خود به چوب بی جان روح دوباره ای می دهد تا با ساخت رحل مورد استفاده علما، روحانیون، اندیشمندان و ... قرار گیرد.
هفته ای ١٠٠ رحل در این کارگاه تولید میشود
وی این هنر خود را ٣٣ سال قبل با حضور تیمی ۱۱ نفره در این کارگاه آغاز کرده است، اما الان تنهاست و به تنهایی هفته ای ١٠٠ رحل را می سازد و روانه بازارهای تهران و مشهد می کند.
با سیدحسین شاهنگیان، پسر سید عبدالله که برای انجام مصاحبه با پدرش هماهنگ کرده ایم، از میدان مرکزی آزادشهر به روستای فاضل آباد این شهر می رویم. ابتدای مسیر فکر کردم کارگاه سیدعبدالله داخل روستاست اما به انتهای روستا که رسیدیم جلوی رویمان مزارع سرسبز و جنگل های هیرکانی قرار داشت.
سیدعبدالله که از ۴۳ سال قبل وارد این منطقه شده گویا این نقطه را برای محل زندگی و کارش انتخاب کرده و این مدت با خانواده اینجا زندگی می کند.
کارگاه و منزل سیدعبدالله دقیقا وسط مزارع سرسبز و جنگل های هیرکانی است. نزدیک کارگاه که شدم سیدعبدالله را مشغول کار و ساخت رحل دیدم. ماسک بر دهان داشت و با عشق فراوان چوب های برش زده رحل را که از جنس روس بود را یکی یکی زیر دستگاه می برد و حالت می داد و بعد از چندین مرحله پردازش و تراش آماده می کرد تا برای رنگ آمیزی به کارگاه دیگری برود.
پسرم مرا به رحل سازی ترغیب کرد
با سیدعبدالله شاهنگیان همکلام شدم و از او در مورد کار و حرفه اش پرسیدم، می گوید؛ ۷۳ سال سن دارد و متولد شهر تهران است و ۴۳ سال است که به این منطقه آمده است و به دلیل سرسبزی و آرامش، این منطقه از روستا را برای زندگی و کار خود انتخاب کرده است.
وی افزود: حرفه اش قبل از رحل سازی، کار صنعتی و تراشکاری بوده است ولی به دلیل گیر نیامدن مواد اولیه در اوایل انقلاب، به دلیل در دسترس بودن چوب در این منطقه، به تراشکاری در حوزه چوب روی آورده است.
سیدعبدالله خاطرنشان کرد: در ابتدای کارگاه نجاری ام برای رحل سازی نبوده و در بخش های مختلف ساخت قاشق، تخته گوشت، زیرگلدانی و ... فعالیت می کردیم اما در سال های ۷۶ و ۷۷ یک روز حسین آقا (پسرم) که آن زمان در حوزه علمیه بودند یک رحل آوردند و گفتند: بابا از این رحل ها درست کن.
روزی هزار رحل تولید میکردیم
در ابتدا بسیار تلاش کردم و تمام تجربه و هنرم را برای ساخت رحل به کار بردم و ۳۰۰ عدد رحل درست کردم ولی رحل آن طوری که باید باز می شد، باز نشد و هر کاری می کردم باز نشد (چون فنی ترین قسمت رحل باز شدن آن است). بعد از آن به دیدن پدرم که فنی کار بود در مشهد رفتم و ایشان هم یک نگاهی به من کرد و به ایشان گفتم بابا کار من گیر کرده است.
با پدرم برای پابوسی به حرم امام رضا(ع) رفتیم، از پابوسی بلند شدیم پدرم دستشان را روی کمرم گذاشتند و گفتند: آقا کار این گیر کرده، کارش را درست کن.
بعد از آن برگشتم به روستا و محل کارم، یک دفعه یک فکری به ذهنم رسید، به شهر گنبد رفتم و یک ابزار کوچک همچون قرقره خریدم و به دِلر بستم و به چوب زدم و گفتم خودشه و سریع به تراشکاری رفتم و ابزارشو درست کردم و کارمان را شروع کردیم.
در آن زمان کار به جایی رسید که روزی هزار رحل تولید می کردیم.
حس خیلی خاصی به این کار دارم
سیدعبدالله ادامه داد: الان می توانم کارهای دیگر هم انجام بدهم که سود بیشتری هم داشته باشد ولی انجام نمی دهم. ولی این کار یک حس خیلی خاصی برای من دارد و هر دانه ای از این رحل ها که برده می شود یک چیزی روی آن می آید که شاید گرانبهاترین چیز در عالم خلقت است و از این لذت می برم.
وی می گوید؛ در حال حاضر یک نفر است و دیگر روزانه تولید نمی کند و هر دو هفته ۲۰۰ عدد رحل تولید می کند. قبلا ۱۱ کارگر در کارگاه مشغول فعالیت بودند ولی تقریبا سه سال است که به تنهایی این کار را انجام می دهد.
شاهنگیان افزود: برنامه های این کارگاه را طوری انجام داده ام که خودم به تنهایی بتوانم کار ساخت رحل را انجام دهم. نه اینکه کارگر نخواهم، هر کاری کردم نیامدند.
وی در خصوص تامین نیاز بازار، گفت: چون کشش بازار هم کم است، کفاف بازار را انجام می دهم. تقریبا ۲۰ تا ۳۰ درصد بازار تهران و مشهد را تامین می کنم. بیشتر رحل های ساخته شده به تهران ارسال می شود.
عمده تولیدم روانه بازار تهران میشود
سیدعبدالله قراردای هم با دریافت کنندگان رحل ندارد و با یک تلفن رحل ها را برای آنها می فرستد و بازار هدفش کتابفروشی های مستقر در بازار تهران و عمده فروش هستند و کارشان همین است.
گویا برای این مرد ۷۳ ساله سختی کار معنایی ندارد و در مورد ابزار اصلی کارش می گوید؛ در حال حاضر چوب مورد استفاده من از چوب روس است و برای من خیلی خوب و سبک و هم خوش رنگ و لعاب است و ظاهرش ساده هم است. این چوب ها هم از آزادشهر یا گنبد تهیه می شود.
وی در مورد قیمت مواد اولیه و قیمت نهایی نیز گفت: با توجه به گران شدن چوب و رسیدن قیمت چوب به متری بیش از ۲۰ میلیون تومان، الحمدالله الان هم خیلی خوب است. باز هم در مجموع خوب است. چون یک نفر هستم، اما اگر یک نفر به من اضافه شود باید ماهی ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومان به کارگر پرداخت کنم و یک مقداری فشار می آورد.
سیدعبدالله در خصوص قیمت رحل ها نیز می گوید: هر کدام از این رحل ساده ها ۱۰۰ هزار تومان و طرح دار ها ۱۲۰ هزار تومان است. اگر به نجاری سفارش دهید این قیمت را به شما نمی دهند.
قیمت های رحل من نسبت به قیمت های دیگر خیلی پایین است. برخی نجارها در کار چوب، الان کف گیر و ملاقه درست می کنند، هر چند خودم هم بلد هم هستم درست کنم ولی راضی نیستم. من این را راضی هستم.
اگر یک نجار بخواهد این کار را انجام دهد، در نهایت روزی ۶ یا ۷ رحل می تواند درست کند. چون یک کار فنی است. مال من روزی نیست.
چون از مادرم نگهداری میکنم، ساعات کمتری به کار مشغولم
وی همچنین دعای مادرش را در کارش تاثیرگذار می داند و از عشق و شوق وصف نشدنی زندگی با مادرش می گوید: به دلیل نگهداری از مادر ۹۴ ساله اش ساعات کمتری در کارگاه است ولی دعایش خیلی در کارم تاثیر می گذارد و ایده و کمکم می کند.
وی افزود: طرح های رحل ها بدون دستگاه و اندازه گیری به صورت ذهنی و سنتی انجام می شود و همه به یک اندازه در می آیند و چشمایم عادت کرده است.
سیدعبدالله می گوید: قرار نبود به این منطقه بیایم. با دیدن منطقه سرسبز و جنگلی و دیدن این زمین، عاشق اینجا شدم و زمین را خریدم.
وی به حدی به این منطقه وابسته است و ادامه می دهد؛ بهتر از اینجا کجا می توان رفت. همه زندگی و امکانات در اینجا فراهم است. اگر برای خرید نبود به شهر نمی رفتم، حاضر نیستم یک لحظه از اینجا جدا بشوم. موقع کار، در کارگاه را که باز می کنم مستقیم جنگل و سرسبزی را می بینم. با گذشت این سال ها هنوز سیر نشدم. زیبایی اش برایم مهم است.
تا کنون مسئولی به کارگاهم سر نزده است
سیدعبدالله مداح اهل بیت هم بوده است اما می گوید: مداحی را شغل و کار نمی دانم و فقط یک عشق است و آن زمان ها نیز به دنبال کسب درآمد با مداحی نبودم.
وی در خصوص حضور مسئولان به کارگاهش، گفت: تا کنون مسئولی به کارگاهش سر نزده است. یکی از مشکلات ما توجه نکردن مسئولان به این مسئله است.
سیدعبدالله شاهنگیان در خصوص اینکه این حرفه را چند نفر آموخته اند، افزود: کارگران زیادی داشته ام. هر کاری کردم نشد، کارگری که دلش برای خودش بسوزد و حرفه یاد بگیرد و برود انجام دهد نداشته ام.
تا زمانی که زنده ام این کار را انجام می دهم
تنها پسرم این حرفه را یاد داشت و در کنارم مشغول فعالیت بود که به دلیل مشکل جسمی دیگر فعالیت ندارد و الان مشغول کار خودش است.
وی از فلج شدنش دو ساله اش هم می گوید: به دلیل وجود غده در کمرش، بعد از جراحی فلج شدم و با فرغون مرا به کارگاه می بردند و خوابیده در فرغون کار می کردم. نمی توانستم کار نکنم. به لطف خدا فلج برطرف شد ولی ۳۰ درصد هنوز برنگشته است و الان ضعف پا دارم ولی تا زنده ام کارم را انجام می دهم.
سیدعبدالله گفت: تا زمانی که زنده ام این کار را انجام می دهم. چون یکی از بهترین چیزهایی که خداوند در عالم خلق کرده کار است. انسان به کار زنده است. تمام کسانی که بازنشسته می شوند متاسفانه اکثریت شان کار بلد نیستند، چون بلد نیستند به دردسر می افتند. در منزل و بیرون هم مشکل پیدا می کنند و بعد به آنها خوش نمی گذرد.
باور کنید صبح که بیدار می شوم به بیرون می آیم یک کشش عجیبی به کارگاه دارم. دوست دارم واقعا و لذت خاصی به من می دهد.
نظر شما