به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گیلان_ نوشین کریمی: در روزمرگی های زندگی توکلمان همیشه به خداست، اما گاهی کم می آوریم، گاهی خسته و ناامید از جایی میشویم و گاهی حتی عجولانه میخواهیم به خواستهای معقول و یا نا معقولمان برسیم ولی توان صبری بیشتر، نداریم.
برای همین است که متوسل میشویم. متوسل به آنان که در پیش خدا آبرو و اعتبار بیشتری دارند. عزیزترند و آشناتر...
دستهایم را دور ضریح متبرک امامزادهای عزیز قلاب کردهام و زیر چشمی به لبهای زائرینی خیره میشوم که هر کدامشان چیزی زمزمه میکنند. همه از گرفتاریهایشان میگویند و حوائجشان را از این امامزاده که آبرویش پیش خدا بالاتر است میخواهند ...
یکی هم برای برآورده شدن حاجتش دارد شکرگذاری میکند. تسبیحی آویزان به گوشه حرم برمیدارم و میروم سمتی که خلوتتر است مینشینم.
چقدر وقتی داخل حرم این دردانههای الهی مینشینیم حالمان بهتر و نفسهایمان آرامتر است...
سال آخر دبیرستان بودم که با همکلاسیهایمان عهد کردیم تا زمانی که امتحان کنکور را میدهیم هر هفته به سراغ یکی از امامزادگان شهرمان برویم و زیارتش کنیم، حالا خیلی از آن سالها گذشته اما خاطرهاش هنوز شیرین و دلچسب است.
آستان مقدس خانم فاطمه اُخری(س) یکی از مشهورترین بقاع متبرکه در استان گیلان است که در محله ساغریسازان شهر رشت واقع شده است.
طبق شجرنامه، فاطمه اخری_ دختر امام موسی کاظم(ع) و خواهر امام رضا(ع) و خواهر کوچکتر خانم حضرت فاطمه معصومه(س) است.
بیشترین امامزادهای که از بچگی با خانواده به سراغش میآمدیم و در صحن و سرای بزرگ و دلنشینش ساعتها برای کبوتران دانه می پاشیدیم و می دویدیم و لقمه های نذری می خوردیم و وقت میگذراندیم، اینجا بود، خواهر امام.
بنای این حرم مطهر به مساحت حدود ۲۰۰۰ متر مربع در ۲ طبقه زیرین و فوقانی است و دارای شبستان، مسجد، تربت خانه، سالن اجتماعات، موزه، کتابخانه و مکانی برای عرضه محصولات و فرهنگی قرآنی، سالن غذاخوری، سرویس بهداشتی و وضوخانه است.
متولیان امر چند سالی است که بیشتر به حرم و صحن و سرای این امامزاده رسیدهاند و حالا با فراهم بودن پارکینک، در ایام نوروز پذیرای مهمانان نوروزی و زائران زیادی هستند.
علاوه بر برگزاری نماز جماعت سه گانه، در ایام ماه مبارک رمضان، مراسم مناجات شبانه بعد از نماز مغرب، خیمه معرفت ویژه کودکان و نوجوانان، ضیافت افطاری ساده و برنامههای متنوع فرهنگی نیز برای مسافران و زائران تدارک دیده شده است.
این امامزاده مانند دُری ارزشمند در رشت خاستگاه خیل عظیمی از دلدادگان حرم قدسی امام هشتم است، که چون توان و فرصت رفتن به پابوسی آقا علی بن موسی الرضا(ع) را ندارند به دامن این بانوی عزیز کرده روی می آورند، دختر چهارم امام موسی کاظم(ع) که پس از شهادت پدر بزرگوارش بر اثر ظلم و جور حکومت عباسی به همراه برادرانش سید جلالالدین اشرف و میر شمسالدین(ع) به دیلمان گیلان مهاجرت کرد و در سن ۲۴ سالگی در ۹۹۵ هجری قمری به علت بیماری درگذشت.
خیلی ها برای گرفتن حاجت در این مکان سفرههای نذری پهن میکنند و در گوشه و کنار حیاط باصفایش شمع میسوزانند و به مناسبتهای مختلف نیز قرارشان همین جا کنار حرم است و بخوبی می توان دید که چگونه انس و الفت با خاندان اهل بیت(ع) با دل و جان این مردم گره خورده است.
امروز در یکی از روزهای دهه کرامت که به نام تکریم امامزادگان معرفی شده فرصت خوبی است که نگاهی به امامزادگان شهر و استانمان داشته باشیم و رد پای پر برکتی که به واسطه امام هشتم به این کشور و سرزمین سبز مانده را بشناسیم.
گیلان زمین ازین رو، پناهگاه علویان ستمدیدهای شده بود که به سبب جور و ستم خلفای بغداد و کارگزاران آنها، خانه و کاشانه خود را رها کرده و به اینجا پناه آوردند.
در این مناطق به جهت موقعیتهای جغرافیایی خاص، جنگ و لشکرکشی و تصرف از سمت خلفای ستمگر امکان پذیر نبود.
مردم دیلمی و سرداران آن، عباسیان را دشمن می دانستند و با پناه دادن سادات علوی، آنان را تحت حمایت خود قرار میدادند. سادات علوی نیز با مردم معاشرت میکردند و آنها را تحت تاثیر خویش قرار داده و با تعالیم عمیق دین اسلام آشنا می کردند.
در زیارتنامه خواهر امام رضا رشت آمده است؛
اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیّتُهَا السَّیِّدَةُ الزَّکیَّةُ، اَلطّاهِرَةُ الوَلِیَّةُ، و الدّاعِیَةُ الحفِیَّةُ، اَشهَدُ اَنَّکِ قُلتِ حَقّاً، وَ نَطَقتِ حَقاً وَ صِدقاً، وَ دَعَوتِ اِلی مَولایَ وَ مَولاکِ، عَلانِیَةً وَ سِرّاً، فازَ مُتَّبِعُکِ، وَ نَجا مُصَدِّقُکِ، وَ خابَ وَ خَسِرَ مُکَذِّبُکِ، و المُتَخَلِّفُ عَنکِ، اِشهَدی لی بِهذِهِ الشَّهادَةِ، لِاَکونَ مِنَ الفائِزینَ بِمَعرِفَتِکِ وَ طاعَتِکِ، وَ تَصدیقِکِ وَ اتِّباعِکِ، وَ السَّلامُ عَلَیکِ، وَ السَّلامُ عَلَیکِ یا سَیِّدَتی وَ ابنَةَ سَیِّدی. اَنتِ بابُ اللهِ المُوتی مِنهُ، وَ المَأخوذُ عَنهُ، اَتَیتُکِ زائِراً، وَ حاجاتی لَکِ مُستَودِعَةً، وَ ها اَنَا ذا اَستَودِعُکِ دینی وَ اَمانَتی، وَ خَواتیمَ عَمَلی، وَ جَوامِعَ اَمَلی اِلی مُنتَهی اَجَلی، وَ السَّلامُ عَلَیکِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه.
سلام بر تو ای سرور پاک و پاکیزه و ولی من و ای دعوت کننده (به حق) به مهربانی، گواهی دهم که تو حق گفتی و به حق و راستی سخن کردی و (مردم را) آشکارا و نهان به سوی مولای من و مولای خودت دعوت فرمودی. رستگار شد پیرو تو و نجات یافت تصدیق کننده ات و نومید و زیانکار شد تکذیب کننده ات و آنکس که با تو مخالفت کرد گواه باش برای من این گواهی را تا من به وسیله معرفت و اطاعت تو و تصدیق و پیروی کردنت از زمره رستگاران باشم و سلام بر تو ای سرور من و ای فرزند آقای من توئی درگاه خدا که از آن درآیند و (معالم دین را) از آن بگیرند آمده ام به درگاهت برای زیارت و حاجتهای خود را به تو سپردهام و من اکنون به تو میسپارم دینم و امانتم و سرانجام کارهایم و همه آرزوهایم را تا پایان عمرم و بر تو باد سلام و رحمت خدا و برکاتش.
باید بپذیریم متوسل شدن به امامزادگان، ضمن اینکه آرامش قلبی و روحی برایمان ایجاد میکند، امیدآفرینی و فرصت رو به جلو و تقوا را به هم ما می آموزد. چیزی که در سیره مسلمین از زمان زندگانی پیامبر(ص) و بعد از آن بر این بوده که به اولیاء خدا و بندگان صالحش متوسل میشدند، بدون اینکه با این کار به دنبال شرک، بدعت و حرامی باشند.
امامزادگان، خاندان پاک و انتخاب شدهای هستند که به واسطه تربیت دینی درست، رسالتشان هدایت مردم به سمت حقیقت خالق هستی، بوده است. تکریم و پاسداست چنین سرمایههای معنوی برکلت فراوانی دارد که باید در تک تک تاثیر گرفتهها به دنبالش بود.
نظر شما