کاری که ارزشش بیشتر از مواهب دنیایی است

طبق فرمایش پیامبراسلام (ص)، اگر تمام منابع طبیعی و معادن روی کره خاک در اختیار ما باشد و همه آنها را در راه خدا صرف کنیم و از طرف دیگر یک نفر به واسطه سخن و تلاش و تعالیم و رفتار و منش و اخلاق و شخصیت و رهنمودهای ما هدایت شود از تمام آن کارها با ارزشتر است.

خبرگزاری شبستان-استان فارس؛ مهدی رحمانیان| انسان به عنوان یک موجود اجتماعی، همیشه تحت تأثیر تصمیم‌ها و اعمال خود و دیگران قرار دارد. یکی از مهم‌ترین عوامل تحول و پیشرفت انسان‌ها، هدایت و هدفمند سازی خود به سمت رفتارها و عمل‌های خوب و مثبت است.

بدون هدایت، انسان به سرنوشت خود واگذار می‌شود. هدایت به انسان کمک می‌کند تا زندگی خود را به صورت معنادار و مفید سپری کند. افرادی که هدفمند به سمت خوبی‌ها هدایت می‌شوند، تصمیم‌های بهتری می‌گیرند، روابط سالم‌تری برقرار می‌کنند و در نهایت، زندگی بهتری را تجربه می‌کنند.

هدایت به انسان‌ها کمک می‌کند تا از افکار و احساسات منفی فرار کنند و به سوی ارزش‌ها و اهداف مثبت حرکت کنند. این موضوع می‌تواند از مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب جلوگیری کند و به رشد شخصیتی و روانی افراد کمک کند.

علاوه بر تلاش‌های شخصی، نقش اهل فضل (مثل دوستان، خانواده و مشاوران) هم در هدایت انسان بسیار حیاتی است. افرادی که اطرافیان خوب و حمایت‌کننده دارند، احتمال دستیابی به خوبی‌های زندگی در آنان بالاتر است. بنابراین، باید به دنبال روابط قوی و حمایت‌کننده بود تا در مسیر خوبی‌ها بهتر هدایت شویم.

بالاتر از همه چیز

«....لَأَنْ یَهْدِیَ اَللَّهُ بِکَ رَجُلاً وَاحِداً خَیْرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت علَیهِ الشَّمسُ...»؛ اگریک نفر به دست تو هدایت شود از هر آنچه که خورشید بر آن می‏تابد برای تو ارزش بیشتری دارد» طبق این فرمایش پیامبراسلام (ص)، اگر تمام منابع طبیعی و معادن روی کره خاکی که خورشید بر آن می‏ تابد در اختیار ما باشد و همه آنها را در راه خدا صرف کنیم و از طرف دیگر یک نفر به واسطه سخن و تلاش و تعالیم و رفتار و منش و اخلاق و شخصیت و رهنمودهای ما هدایت شود از تمام آن کارها با ارزشتر است. این مطلب را امام جمعه جهرم گفته و اظهار کرده تلاش، سبب و وسیله شدن برای هدایت انسان‏ها از جایگاه بسیار وسیعی برخوردار است.

کاری که ارزشش بیشتر از مواهب دنیایی است

باید حواسمان باشد که اگریک نفر به دست ما هدایت شود ارزشش خیلی بیشتر از مواهب دنیایی است.ابن ابی‌الحدید معتزلی در جلد چهارم شرح نهج البلاغه نقل می‏کند که زمانی لشکریان امیرمؤمنان و معاویة‌بن‌ابی‌سفیان در جنگ صفین مقابل هم صف کشیدند، روز اول و دوم جنگی در نگرفت و هر دو لشکر منتظر بودند، روز سوم عده‏ای از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) که حوصله شان سر رفته بود گفتند: چرا خبری از جنگ نیست ؟ شاید به ذهن‏شان هم آمد که یک حرف‏هایی بزنند و امیرالمؤمنین(ع) را تحریک کنند. بالاخره نزد حضرت رسیدند و عرض کردند: «یا أمیرالمؤمنین! خلفنا ذرارینا و نساءنا بالکوفة و جئنا إلی أطراف الشام لنتخذها وطنا؟ ائذن لنا فی القتال» ما از شهر و دیارمان کوفه، زن و بچه را رها کرده‌ایم و به اطراف شام آمده‌ایم که اینجا را وطن خود قرار دهیم؟ فرمان جنگ صادر کن که حساب این لشکریان باطل را برسیم. بعضی هم گفتند شاید علی(ع) از جنگ می‏ترسد و یا در حقّانیّت خود شک کرده است؟ حضرت همه را جمع کرد و خطاب به آنها فرمود: من از نوجوانی در میادین جنگ بوده‌ام و سران مشرک را به خاک و خون کشیده‌ام، علی و ترس؟ هیچ کس این را باور نخواهد کرد، اما این که گفتند دچار تردید و شک شده‌ام، اگر چنین بود باید در روز جمل که مقابل‏ شخصیت‏های بزرگی چون طلحه و زبیر و عایشه بودم شک می‌کردم. (شاید حضرت می‏خواستند بفرمایند که با این چیزها نمی‏توانید من را تحریک کنید) و اما این که تأمل و تحمل می‏‌نمایم بدین خاطر است که مدتی بگذرد شاید عده‏ای بیدار و هدایت بشوند. بعد فرمودند: پیامبر عظیم‌الشان اسلام (ص) در روز جنگ خیبر وقتی که می‏خواستند مرا به جنگ بفرستند فرمودند: «یا علی! لَأَنْ یَهْدِیَ اَللَّهُ بِکَ رَجُلاً وَاحِداً خَیْرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت علَیهِ الشَّمسُ» یا علی! درست است که ما دراینجا مجبوریم با اینها بجنگیم اما هدف ما جنگ نیست، هدف ما هدایت انسان‏هاست، اگر جنگی در می‏گیرد به واسطه این است که انسان‏هایی خارِ سرِ راهِ هدایت انسان‏ها می‏شوند و ما می‏خواهیم این خارها را برداریم که بستر برای هدایت فراهم شود، پس بدان اگریک نفر به دست تو هدایت شود برای تو بهتر است از هر آنچه که خورشید بر آن می‏تابد.

برخورد تند ممنوع

امام امیرالمومنین(ع) در جایی هم فرمودند: «آخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْکَیُّ» روش تند و خشن به خرج دادن و داغ کردن برای آخرین مرحله است. به گفته حجت الاسلام محمدحسین مدبر، اگر در نقش‏ پدر، مادر، معلم، خواهر و برادر بزرگتر، مسئولیت اجتماعی، ثروتمندی، صاحب نفوذ، استاد، طلبه‏، مبلغ، نویسنده‏، هنرمند و هرچه که هستیم باید حواسمان باشد که اگریک نفر به دست ما هدایت شود ارزشش خیلی بیشتر از مواهب دنیایی است.

کاری که ارزشش بیشتر از مواهب دنیایی است

زنگ خطر

وی ادامه می دهد: البته نقطه مقابل هم دارد که اگر خدای نکرده، خواسته یا ناخواسته یک نفر به واسطه سخن، عملکرد و رفتار ما از هدایت فاصله بگیرد و گمراه شود برای سرنوشت دنیوی و اخروی ما بسیار خطرناک است. رضوان خدا بر علمای بزرگ که چه بسیار انسانها به واسطه سخنان و منش و رفتار آنها هدایت شده و در ایمان ثابت قدم ماندند که وقتی که از آنها سؤال می‌شد شما تحت تأثیر چه کسی بودید از یک معلم و یا یک عالم دینی نام می‏بردند.

اگر خدای نکرده، خواسته یا ناخواسته یک نفر به واسطه سخن، عملکرد و رفتار ما از هدایت فاصله بگیرد و گمراه شود برای سرنوشت دنیوی و اخروی ما بسیار خطرناک است. شاید هدایت شدند.

این استاد حوزه و دانشگاه عنوان می کند: در باره سردار سلیمانی آمده گاهی که عده‌ای داعشی در سوریه و شام به محاصره می‏‌افتادند می‌گفت اسلحه‏ هایتان را بگذارید و از اینجا بروید. می‏ گفتند حاج قاسم! اینها بچه ‏هایمان را شهید کرده‌اند! می‏فرمود اینها بازی خورده ‏اند، بگذارید زنده بمانند شاید بعضی هدایت شوند و گفتند بعضی از همین‏ افراد در تشییع جنازه حاج قاسم شرکت کردند. رضوان خدا براو باد که می‏گفت ای سیاست مدارها! چقدر بین خودتان خط‌کش می‏گذارید که این اصلاح طلب و آن اصول‌گرا و دیگری راست و فلانی چپ است؟ اگرهر کسی اسمی برای خودش بگذارد و مقابل دیگری قرار بگیرد دیگر کسی نمی‏ماند که برای انقلاب و مردم خدمت بکند.

وی اضافه می کند: ایشان می‏ فرمود این کسانی هم که مشکل بد حجابی دارند را از خودتان نرانید و مقابل خودتان قرار ندهید. اینها دختران خودمان و پرورش یافته در فضای انقلاب هستند، اگر مشکلاتی هم دارند بعضاً به عملکرد ماها برمی‏ گردد. می‏ گفت اگر دیگران خجالت می‌کشند اما من می‏ گویم اینها دختران من هستند. درود بر روح پاکش باد که چقدر اسباب هدایت انسان‏ها را فراهم کرد.

کاری که ارزشش بیشتر از مواهب دنیایی است

مراقب باش مسلمان ها را کافی نکنی!

شیخ الشریعه اصفهانی بعد از میرزای دوم و صاحب عروۀ و مرجعیت عام شیعه در نجف را داشت و متولد و بزرگ شده شیراز بود و تحصیل کرده سامرا و نجف و کربلا بود و چون در اصفهان ازدواج کرده بود او را اصفهانی می‌گفتند. حدود صد سال پیش یکی از شاگردان ایشان که از نجف به قم برگشته بود سمت استادی داشت و رسائل و مکاسب درس می‏داد و گاهی در بین تدریس گریه می‏کرد، در خلوت به ایشان گفته شد استاد! گریه شما ربطی به این دروس ندارد پس علت چیست؟ جواب داده بود وقتی که خواستم به ایران بیایم شیخ الشریعه مرا خواست و گفت: فلانی از تو انتظار ندارم به ایران که رفتی کسی را مسلمان کنی فقط از تو می‌خواهم سعی کنی همین مسلمان‏ها را کافر نکنی! البته آن زمان خیلی به من برخورد و برای خداحافظی آخرهم نرفتم اما اکنون هر وقت آن را به یاد می‏آورم و به عمقش می‏‌نگرم گریه‏ام می‏گیرد و به خودم می‏گویم خدایا نکند به واسطه عملکرد من کسانی که تا دیروز نماز می‏خواندند و انقلابی و متدین بودند از خدا و دین و دیانت گریزان شوند.

باید باور کنیم که عملکرد بعضی‏ ها دیگران را از اتوبوس انقلاب پیاده‏ می‌کند.

حجت الاسلام مدبر می گوید: البته منظور این نیست که هر کسی از قافله انقلاب و دین بیرون رفت نتیجه عملکرد دیگران است اما باید باور کنیم که عملکرد بعضی‏ ها دیگران را از اتوبوس انقلاب پیاده‏ می‌کند. امیدواریم خدای متعال به همه ما خصوصاً افراد صاحب نفوذ توفیق بدهد حواسمان باشد که اگر یک نفر به واسطه ما از انقلاب و دین برید یا یک نفر جذب انقلاب و راه شهدا و دین و مکتب اهل بیت(ع) شد خیلی در سرنوشت آخرت و دنیای ما تأثیر دارد.

هدایت انسان‌ها به سمت خوبی‌ها یکی از عوامل اساسی موفقیت در زندگی است. با دنبال کردن ارزش‌ها و اهداف مثبت، انسان‌ها قادرند به بهترین نسخه خود تبدیل شوند و زندگی معنادارتری را تجربه کنند. بنابراین، اهمیت دادن به هدایت و هدفمند سازی خود به سمت خوبی‌ها امری ضروری و حیاتی است.

کد خبر 1763949

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha