خبرگزاری شبستان-استان فارس| در دین مبین اسلام اعتقادات نقش و جایگاه بیبدیل، اساسی و ویژهای دارد و بخشهای دیگر مانند احکام و اخلاق مبتنی بر اعتقادات هستند.
اگر دین را به یک درخت تناور تشبیه کنیم، میوه این درخت اخلاق است و شاخ و برگ و تنهاش احکام و دستورات دین است اما همه اینها وصل به ریشهاند پس ریشه و اساس دین، اعتقادات است.
معرفت و شناخت خدا سرآغاز دین اسلام است و این مایه مباهات میباشد. امیرالمومنین(ع) میفرمایند: «ما مِن حَرَکَةٍ إِلاّ وأنتَ مُحتاجٌ فیها إِلی مَعرِفَةٍ» شما هیچ حرکتی در زندگی نمیتوانید داشته باشید مگر اینکه محتاج و نیازمند معرفت و شناخت و روشن بینی هستید.
توحید اصل اصول دین
به گفته امام جمعه جهرم، اعتقادات و اصول عقاید اساس و ریشه دین ماست، اما در حقیقت مسئله خداشناسی و توحید اصل اصول دین است.
آنگونه که حجت الاسلام محمدحسین مدبر می گوید ما در اصل عدل به دنبال اثبات صفت عدالت برای خداوندیم که در آنجا هم به خدا میرسیم. در نبوت هم به دنبال فهم و ادراک و اثبات این هستیم که بندگانی فرستادگان خداوند هستند و باز به خدا میرسیم. باز در امامت در پی اثبات حجت بودن بندگان خاص خداوند متعال به عنوان ولیّ الله هستیم که باز هم به خدا میرسیم. معاد هم چیزی جز بازگشت ما بسوی خدا نیست. بنابراین اصل و اساس اصول اعتقاد ما مسئله خدا و توحید است.
وی ادامه می دهد: اجداد و نیاکان ما و مسلمانان صدر اسلام به مسئله توحید و خداشناسی و اصول اعتقادات بیشتر اهمیت میدادند و به نظر میرسد که ما در این روزگار بیشتر به فروع یعنی یکسری مسائل روبنایی مانند مستحبات و فضایل مشغول شدهایم و به مسئله توحید و خداشناسی و اصول اعتقادی کمتر اهمیت میدهیم.
اجداد و نیاکان ما به مسئله توحید و خداشناسی و اصول اعتقادات بیشتر اهمیت میدادند و به نظر میرسد که ما در این روزگار بیشتر به فروع یعنی یکسری مسائل روبنایی مانند مستحبات و فضایل مشغول شدهایم.
اکنون مراکز آموزشی ما چقدر دغدغه آموزش اصول اعتقادی دارند؟ خدای بچههای ما چگونه خدایی است؟ تصور و فهم آنها از خدا چیست؟ باید بدانیم که مسئله خدا و خداشناسی روی همه مسائل، حرکات، رفتار، افکار، اندیشه ها، سبک زندگی، امید به زندگی، سکنات، میزان رضایت ما از زندگی و میزان آرام و قرار و اضطراب ما و خلاصه درمورد دنیا و آخرت ما و هرآنچه که در این دو ظرف میگنجد تاثیر بسیار به سزایی دارد.
معرفت به خدا
نقل کردهاند که در بحبوحه جنگ بسیار حساس جمل، که درآن پیلان وقتی که دیدند شخصیتهای بزرگ و باسوابق درخشان مانند طلحه و زبیر و عایشه آن طرف لشکر ایستادهاند لغزیدند. شخصی از امیرالمومنین(ع) در مورد توحید سوال کرد. بعضی از یاران این حالت را برنتافتند و به او اعتراض کردند که چه جای این سوالات است؟ الان باید روی مسئله جنگ متمرکز شد و به زبان فارسی خودمان خواستند به او بگویند که تو خروس بی محل هستی! امام (ع) به آنان خطاب کردند که خیر، بگذارید سوالش را بپرسد چرا که این رویارویی بدین خاطر است که همین مسئله خداشناسی و توحید را به کسانی که روبروی ما هستند یادآور شده و منتقل کنیم!
آنگونه که حجت الاسلام مدبر می گوید حضرت خواستند این مساله را تبیین کنند که اگر گروه مقابل ایمان واقعی و حقیقی به خدا داشتند و معرفتشان نسبت به خدای متعال درست بود و باور داشتند که: «...وَ کَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِیقُ بِهِ....» جنگی نداشتیم! یعنی در هر زمان یکی از علتهای مهم درجنگهایی که بر سر قدرت بوجود میآید نداشتن ایمان به توحید و خداباوری و مشکل ترس از خداست، و گرنه دو گروه مسلمان که با هم جنگی ندارند.
خداترسی
وی با تصریح اینکه اگر امروز هم در صحنه رقابتهای انتخاباتی نامهربانی و بداخلاقی می بینیم همگی ریشه در همین مسئله دارد، تاکید می کند: اگر خداترسی و مرگ باوری و اعتقاد حقیقی به آخرت وجود داشته باشد اختلافی وجود ندارد «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ - وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ -۷و۸ زلزال» من و شما حداقل پنج بار در شبانه روز در نمازهای یومیه بعد از سوره توحید عرض می کنیم «کذالکالله ربی» جادارد که ازخودمان سوال کنیم این که میگوییم خدای من این گونه است چه تصوری از او در ذهن ماست؟ هرچند معرفت به خدا باید از باب معرفت حضوری باشد اما این سوال را باید داشته باشیم.
کسی که خدا را شناخته و معتقد باشد همه موجودات بهرهای از ایمان و عشق به خدا در وجودشان هست آنها را آزار نمیدهد حتی اگر مورچه ای باشد.
خوشابه حال آن چوپانی که در داستان موسی و شبان، موسایی سر راهش سبز شد و تلنگری به او زد که این تصوری که تو در مورد خدا داری درست نیست. برو تحقیق کن، زانو بزن و از مومنان واقعی که با تمام وجود توحید حقه حقیقیه را دریافتند بخواه که برایت توضیح دهند.
کسی که خدا را شناخته و معتقد باشد همه موجودات بهرهای از ایمان و عشق به خدا در وجودشان هست آنها را آزار نمیدهد حتی اگر مورچه ای باشد. ایمان به خدا و خداباوری و عمیق شناختن خداوند روی همه چیز زندگی ما تاثیر میگذارد. ان شالله که موسی و استادی هم پیدا شود و تلنگری به ما بزند و راهنمایی کند و یا این که به خودمان بیاییم و راجع به اعتقاداتمان مخصوصا مسئله توحید بیشتر مطالعه کرده و درس بیاموزیم و باور کنیم.
نظر شما