به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، نخستین نشست از سلسله نشستهای گفتوگوهای فرهنگی با شعار «در اعماق فرهنگ» با حضور کارشناسان و فرهیختگان حوزه فرهنگ به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در وین برگزار شد و به بحث چرخش در درک فرهنگ در عصر علوم شناختی اختصاص یافت.
در این نشست، خانمها لیلا اردبیلی و فاطمه شفیعی دو تن از استادان علوم شناختی از تهران و رضا غلامی، مدیر علمی نشست به صورت مجازی شرکت کردند.
هدف از برگزاری این نشست کمک به فراهم شدن زمینه شناساندن ظرفیتهای علمی استادان ایرانی در مباحث معطوف به مرز علمی در جهان از جمله علوم شناختی و آغاز ارتباطات علمی با دانشمندان علوم انسانی در اتریش و کل اروپا است.
رضا غلامی در ابتدای این نشست، توصیحاتی را درباره تعریف و اهمیت علوم شناختی ارائه داد. وی یادآور شد خوشبختانه در سالهای اخیر پژوهشگران و اساتید فلسفه و علوم انسانی در ایران به علوم شناختی توجه زیادی داشتهاند و سخنرانیها و مقالات زیادی به زبان فارسی ارائه شده کردهاند.
مدیر علمی این نشست افزود: علوم شناختی تحقیق علمی میان رشتهای در باب ذهن و هوش است. در واقع، علوم شناختی ایدهها و روشهای حوزههای مختلف، از جمله روانشناسی، زبانشناسی، فلسفه، علوم کامپیوتر، هوش مصنوعی (AI)، علوم اعصاب و انسانشناسی را گردهم میآورد و برای درک بهتر مکانیزم ذهن و هوش انسان از آن بهره میگیرد.
وی ادامه داد: بحث اصلی این است که علوم شناختی چه تغییراتی در انسان شناسی ایجاد کرده است؟ واضح است که فرهنگ مهمترین آفریده جامعه بشری است، در این جهت، مایلیم در مورد تأثیر علم و فرهنگ شناختی از دو بعد نظری و عملی بیشتر صحبت کنیم.
خانم فاطمه شفیعی از پژوهشگران ایرانی در عرصه علوم شناختی در سخنرانی خود، تصویر کلان و جامعی از علوم شناختی، فرضیههای اصلی در این علوم و کارکردهای موثر علوم شناختی در عرصههای گوناگون از جمله در روانشناسی و تعلیم و تربیت را ارائه داد.
وی مطرح کرد: علوم شناختی یک مطالعه بین رشتهای ذهن و ماهیت و کارکردهای شناخت در انسان است؛ این مطالعه با ورودی روشمند در عرصههای زبان شناسی، روانشناسی، عصب شناسی، فلسفه، کامپیوتر هوش مصنوعی و انسان شناسی محقق میشود.
شفیعی افزود: ورود علوم شناختی در ایران با دو انقلاب معرفتی همراه بوده است با این ملاحظه که علوم پایه، نقطه مشترک در هر دو انقلاب محسوب میشود. اولین انقلاب با تمرکز بر اصول فلسفه تحلیلی، منطق صوری و هوش مصنوعی، رویکرد ماشینی به ماهیت و کارکردهای ذهن در حوزه شناخت دارد اما دومین انقلاب به رویکرد ماشینی به ماهیت و کارکردهای ذهن اعتراض کرده و این روند را به منزله نادیده گرفتن هویت فرهنگی انسان معرفی کرده است.
در ادامه، خانم لیلا اردبیلی، پژوهشگر علوم شناختی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سخنرانی خود را در مواجهه علوم شناختی با فرهنگ و پیچیدگیهای آن ارائه داد.
وی، علوم شناختی را به مثابه بررسی راههایی دانست که مردم از طریق آن در باب وقایع و اشیاء موجود در جهان تصور کرده و فراتر از آن درباره آن فکر میکنند که از آن میتوان به توضیح بازنمودهای ذهنی و فرآیندهای تشکیل دهنده محتوای فرهنگی نیز، تعبیر کرد.
اردبیلی ضمن معرفی عرصه روانشناسی شناختی، آن را مطالعه فرآیند تفکر در افراد، از طریق مشاهدات تجربی در محیط، انسان شناسی شناختی، مطالعه محتوای اندیشه (یا دانش) در جوامع شرح داد.
وی افزود: فرهنگ به عنوان نهاد ذهنی در علوم شناختی مورد بررسی قرار میگیرد اما انسان شناسی شناختی دامنهای از حوزهها شامل طبقهبندیهای عامیانه، تعامل زبان و اندیشه و الگوهای فرهنگی را مورد مطالعه قرار میدهد. در این منظر، فرهنگ یک کل نیست بلکه به صورت جزیی دیده میشود که در آن مؤلفههایی از زیست شناسی (سلول)، ژنتیک، فیزیک: ( اتم )، زبان شناسی و مردم شناسی در آن وجود دارد.
در پایان، پرسشهایی از سوی حضار در ارتباط با رابطه داروینیسم و علوم شناختی، مهندسی اجتماعی، علوم شناختی و آزادیهای فردی و همچنین، مکانیزم جزیی کارکرد علوم شناختی مطرح شد و از سوی اساتید حاضر، پاسخ داده شد.
رضا غلامی خاطرنشان کرد: علوم شناختی برخی از پارادایمهای فلسفی، مذهبی و علمی در مورد انسانشناسی را به چالش کشیده است. علاوه بر این، درک ما از نحوه شکل گیری و توسعه فرهنگ را توسعه داده است.
وی ادامه داد: تصور میشود علوم شناختی میتواند کمک بزرگی در ترویج فرهنگ عمومی خوب به جوامع در حال توسعه داشته باشد. البته اگر علوم شناختی به دست افراد یا سازمانهای شرور و تبهکار بیفتد، میتواند منجر به ترویج بدی و اقدامات ضد انسانی در جهان شود.
نظر شما