یادداشت | علی ‌رنگ‌آمیز طوسی

شهرسازی اسلامی، جهان‌بینی تمدنی نه فقط یک صفت

به بهانه تصویب و ابلاغ سند ملی شهرسازی و معماری اسلامی ایرانی
شهرسازی اسلامی، جهان‌بینی تمدنی نه فقط یک صفت

صفت اسلامی در کنار شهرسازی و معماری، نشان دهنده اسلام به عنوان تمدن است و نه اسلام به عنوان دین.

خبرگزاری شبستان مشهد | بدون شک هیچ مدل جهانی توسعه منجر به پیشرفت و تعالی جامعه انسانی در تمامی ابعاد نمی شود مگر آنکه بر مبنای جهان بینی اصیل اسلامی طراحی شده باشد و شهر یکی از مهم ترین پدیده های انسان ساخت است که در بسیاری موارد در تعریف آن، جهان بینی نادیده گرفته شده است.

این در حالی است که ضرورت داشت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در تمامی تدابیر، تصمیمات و اقدامات اساسی و بلند مدت برای حل مسائل کشور، اصول اسلامی مرعی شود که نشده است!

بله، از آنجایی که انسان برای حیات در جهانی دیگر خلق شده است (مؤمن آیه ۳۹) و زمین تنها به عنوان ممر و مکان آماده شدن و ملاحیت یافتنش برای ورود به حیات جاوید ایفای نقش می نماید (بقره ۳۶) (تکاثر۸) بنابراین انسان بایستی محیطی را به وجود آورد که امکان پرهیزگار بودن و پرهیزگار ماندن را برای او فراهم آورد.

علاوه بر این، محیط باید انسان را در انجام اعمال نیک و عدم ارتکاب گناه و همین طور در جهت تذکر و یادآوری معانی و مفاهیم معنوی یاری رساند. در این باره باید گفت که در اسلام، روحانیت و خردمندی از هم جدایی ناپذیرند و وجوه مختلف یک حقیقت به حساب می آیند.

بر این اساس انتظار از شهرسازی و معماری فقط ارجاعات به تصاویر هویتی تماماً متعلق به گذشته نیست و برای ساختن تصاویر و نشانه های هویتی جدید باید بین فرهنگ، عقاید، آداب، سنن، عادات، فنون، حرف کنونی و شکل دست ساخته ها از جمله معماری، مراحلی نامرئی از تبدیل و تبدّل طی شود.

با این توضیح کلمات اسلامی و ایرانی دیگر فقط صفت نیستند و مفهومی والاتر از یک صفت را دارند و به واقع اصولی ارزشی هستند زیرا با بینش افراد جامعه ایران ارتباطی تنکاتنگ دارند.

به عبارتی دیگر صفت اسلامی در کنار شهرسازی و معماری، نشان دهنده اسلام به عنوان تمدن است و نه اسلام به عنوان دین؛ و تعبیرات ملل مسلمان در طی اعصار از دین اسلام و تبدیل آن به الگوهای شهرسازی و معماری کاملاً اعتباری بوده و به هیچ وجه نباید مطلق بودن مبانی دین اسلام را به دستاوردهای فرهنگی و فنی ملل مسلمان نیز تعمیم داد.

در این موضوع باید توجه داشت که خصوصیات اصلی شهرسازی و معماری اسلامی در ایجاد عناصر و الگوهای جدید نیست بلکه در نحوه بکارگیری، سازماندهی و ترکیب آنها نهفته است و از آن بالاتر در جوهرۀ معرفتی شهرسازی و معماری است؛ لذا قطعاً شکل آن به مرور زمان تغییر پیدا می کند ولی جوهره معرفتی آن ثابت می ماند.

به‌عنوان مثال معماری در بستر شهر شکل می گیرد و لذا سازماندهی فضای شهری متأثر از معماری است، اما متأسفانه انقطاع بوجود آمده در فرهنگ ما موجب قطع رابطه بین مفهوم فرهنگ و فضای معماری شده است و فضای معماری امروز به دلایل مختلف بر اساس فضای فرهنگی ساخته نمی شود و دقیقاً به همین دلیل هویت شهر که به عنوان مجموعه ای کامل از الگوهای غیر مدون، ورای اختلاف های زمانی، قابل شناسایی است، مرتب مورد خدشه واقع می شود که یکسان سازی در چهره شهرهای امروز ساده ترین مصداق آن است.

کد خبر 1774753

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha