خبرگزاری شبستان/یاسوج: انسان موجودی اجتماعی بوده که ضرورت دارد که روابط خود را با دیگران گسترش دهد .
یکی از اصلیترین و مهمترین نیازهای روحی و روانی انسان، ارتباط سازنده از طریق معاشرت با دیگران است که به دلیل زیست اجتماعی انسان، هیچ کسی در شرایط عادی میتواند به تنهایی حیات خود را ادامه دهد.
بسیاری از فضایل و رذایل اخلاقی افراد در ارتباط و معاشرت با دیگران ظهور و بروز پیدا میکند که این موضوع اهمیت و جایگاه ویژه ارتباط و معاشرت با هم نوعان را نشان میدهد.
طبق آیات ۵۴ سوره انعام، ۳۴ سوره فصلت، آیات ۱ تا ۵ سوره حجرات و... خداوند متعال آداب معاشرت سالم و صحیح را از طریق پیامبران به مومنان و مردم آموزش میدهد و میطلبد که والدین آداب درست را از کودکی در محیط خانواده به کودکان خود آموزش دهند تا شرایط حضور کودکان در جامعه و همچنین جامعه پذیری برای آنها فراهم شود.
با توجه به اهمیت معاشرت مبتنی بر تذکرات دینی و آئین اسلامی نمایندگی خبرگزاری شبستان در استان کهگیلویه و بویراحمد گفتگویی را با زهرا مرادیان، استاد حوزه و پژوهشگر انجام داده که در ذیل از نظر خواننتدگان گرامی می گذرد.
آداب اسلامی در معاشرت ها باید چگونه باشد و این آداب از کجا به انسان می رسند؟
در زمینه آداب معاشرت علمای اخلاق اعتقاد دارند که اخلاق را نباید در کتابها جستجو کرد و یا دنبال شنیدن نباید باشیم، چون افرادی هستند که مداوم با قلم و کاغذ یادداشت برداری میکنند که این برای دانش و آگاهی خوب است.
اما آنچه از علمای اخلاق شنیده میشود آداب معاشرت بیشتر دیدنی هستند، کما اینکه مرحوم شهید بهشتی از حضرت امام خمینی (ره) سوال کردند «شما زمانی که طلبه بودید استاد اخلاقتان کی بود؟ حضرت امام(ره) فرمودند «آن زمان استاد اخلاق نداشتیم بلکه آدمهای اخلاقی داشتیم و اخلاق را در معاشرت و رفت و آمدها یاد میگرفتیم».
لذا معاشرت آداب خوب و رفتار دینی لازمه آن این است که انسان رفت و آمد خود را با افراد دینی تنظیم کند.
هم اکنون ضرب المثلی وجود دارد که «پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد» بسیاری از فرزندان ما ممکن است در محیط خانواده دینی رشد کنند و یک سری آداب معاشرت که هم سنتی وجود دارد و هم دین تایید میکند در خانوادهها رعایت میشود، ولی وقتی فرزند یک دفعه در مجموعه ای قرار میگیرد که همه آداب را فراموش میکند یا آنها را به سخره میگیرد که علامت و نشانه امروزی را در هنجار شکنی میبیند و این به رفت و آمد با افراد بستگی دارد.
در بسیاری از خانوادهها گاهی صحبت میشود که بسیاری از مسائل را رعایت میکنند ولی فرزند من به عنوان مثال وقتی به دانشگاه یا به مجموعه اجتماعی ورود پیدا کرد، تغییر رفتار داده و خجالت میکشد که برخی از اصول حاکم بر رفتار خانوادگی را رعایت کند و جاهایی این موضوع را برای خود کسر شأن میبیند و این به این موضوع برمیگردد افرادی که با آنها رفت و آمد میکنیم دقت لازم را نداریم که چه افرادی هستند و این افراد باید فوراً از رفت و آمد با آنها حذف شوند.
گاهی برخی افراد هستند که هنجار شکن بوده و برخی از رفتارهای نابسامان اجتماعی را انجام میدهند و این کار را برای خود کلاس و پیشرفت میدانند، در حالی که سجایای اخلاقی و رفتارهای انسانی هیچ گاه از مد نمیافتد.
دروغ زشت و کریه و صداقت تا ابد مورد پسند همه انسانها بوده و از حضرت آدم تا خاتم مسئله صداقت، راستی، احترام به دیگران و ... همه نیکو و پسندیده هستند.
گاهی هنجار شکنیها به این برمیگردد که ما در چه گروهی قرار بگیریم.
بسیاری از خانوادهها هم اکنون از هنجار شکنی فرزندان خود مینالند و بچههایی که در محیط معنوی رشد میکنند و در گروههای دینی، هیئتها، مساجد و پایگاههای مقاومت که آداب معاشرت را رعایت میکنند حضور دارند، اگر این افراد در این محلها باشند، از محیط و افراد آن تاثیر لازم را میپذیرند.
اگر در مورد گذشته شهدا تحقیق کنیم بسیاری از آنها دارای سجایای اخلاقی ویژهای به نسبت دیگران بودند که این در وجود آنها نهادینه شده و گاهی آنها در دوران حیات برای رشد مراحل اخلاقی خود با دوستان رقابت داشتند.
چند مدت قبل شخصی که به منظور پرخاشگری خانم خود مراجعه کرده بود میگفت «خانمم مداوم اذیت میکند، معترض است، پرخاشگری میکند و... زندگی ما به مرحله پرتگاه رسیده بود و من فقط به طلاق فکر میکردم تا اینکه خانم من ناخودآگاه با یک مجموعه مذهبی، اقتصادی آشنا شده بود که خانمها کارهای اقتصادی انجام میدادند، ولی افرادی اخلاقی بودند که یک سری شئونات را در جمع انجام میدادند».
به عنوان مثال در زمان کار، هنگام نماز کار تعطیل میشد و افراد به خواندن نماز مشغول میشدند و به همدیگر کمک میکردند، مسافرتهای زیارتی با یکدیگر میرفتند، گاهی جلسات دعا در منزل یکی از آنها برگزار میشد که این باعث تغییر رفتار خانم بنده شده بود و این آقا گفت خانم بنده در آن جمع آداب و رفتارهای غلط خود را کنار گذاشتند.
عمل به حرف ها و همچنین معاشرت اجتماعی تا اندازه می تواند بر رفتار دیگران و جذب آنها موثر باشد؟
طبق روایتی از شیخ عبدالکریم حائری به عنوان علامه و مرجع تقلید که شخصیت والا و برجستهای نیز داشت، زمانی در قم در حال تدریس بود، روزی از کوچهای در حال عبور بود که شخصی کم سن و سال در حال رد شدن از کوچه با توجه به اینکه زمین گلی بود و کفش این طلبه در گل گیر کرده بود، مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری عبای خود را کنار گذاشت و در وسط آب کفش این طلبه کوچک و کم سن و سال را بیرون آورد که این تواضع و فروتنی یک عالم برجسته باعث شد که آن طلبه زودتر به آداب اخلاقی برسد تا اینکه در کتاب و پای درس استاد یاد بگیرد.
این نشان می دهد که رفتار متواضعانه آن عالم اثرگذارتر از این بود که بخواهد سالهای سال در کلاس درس اخلاق را به صورت تئوری بیاموزد.
هم اکنون در جامعه ما بسیاری از افراد شعار میدهند ولی در عمل به شعار خود لنگ میزنند و این باعث میشود که حرف و کلام اثرگذاری لازم را نداشته باشد.
اگر ما میخواهیم آداب معاشرت اجتماعی مان درست شود، یکی از راههای آن رفت و آمد، نشست و برخاست و معامله با افراد اخلاقی، پایبند به اصول است که این موضوع بر روی افراد تاثیرگذار خواهد بود و زندگی را با برکت و تجمع اصحاب متدین دور هم میتواند اثرگذاری بالایی را داشته باشد.
معاشرت نیکو در آیات و روایات نیکو، پسندیده و مورد تاکید بوده و برای همین انتخاب درست و نوع دوستی که انتخاب میکنیم، بر اخلاقیات ما تاثیرگذار خواهد بود.
در اخلاق نظری آگاهیها افزایش پیدا میکند، ولی اخلاق عملی تمرینی برای سلامت نفس و تربیت نفس بوده و همچنین محیط رشد و پرورش نیز بسیار مهم است.
نظر شما