به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: هم اندیشی بین المللی «ترور شهید هنیه و آینده جبهه مقاومت» به همت گروه سیاست پژوهشگاه با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مرکز پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه، کمیته فرهنگی و آموزشی اربعین، معاونت بین اللمل بعثه مقام معظم رهبری و انجمن مطالعات سیاسی حوزه، صبح روز دوشنبه ۲۲ مرداد برگزار شد.
حجتالاسلام «منصور میراحمدی» طی سخنانی با اشاره به اینکه اگر تاثیرگذاری شهادت «اسماعیل هنیه» را بر آینده جریان مقاومت تحلیل کنیم دستکم این مساله در سه سطح سطح خرد، میانی و کلان قابل بررسی است، افزود: در سطح خرد تاثیر این حادثه بر مقاومت فلسطین و حماس، در سطح میانی تاثیرگذار بر آینده مقاومت و منطقه غرب آسیا و در سطح کلان نیز تاثیر آن بر جریان مقاومت در جهان مورد توجه است.
معاونت بینالملل بعثه مقام معظم رهبری در ادامه به ویژگی «یحیی سنوار» اشاره کرد و گفت: برخی از این ویژگی ها که آینده را روشنتر میکند آن است که برای مثال سنوار در عرصه نظامی، از سرمایه های اساسی جریان مقاومت فلسطین است، علاوه بر این او از دانش و آگاهی کاملی نسبت به دشمن فلسطین برخوردار است.
وی افزود: سنوار همچنین آگاهی کاملی نسبت به دشمن فلسطین دارد؛ او زکاوت و توانمندی دارد که در سیاستگذاری و برنامههای آتی حماس قطعا تاثیرگذار است، ضمن اینکه علاقه مردم فلسطین به او نیز مطرح است، همه این موارد منجر به ایجاد یک نوع یگانگی در دفتر حماس شده است، این مولفه ها توان بیشتری به یک مقام مسئول در تصمیم گیری ها می دهد.
حجت الاسلام میراحمدی در ادامه به تاثیر شهادت اسماعیل هنیه بر آینده مقاومت و جریان غرب آسیا اشاره کرد و گفت: محکوم کردن گسترده این ترور و استقبال مردم منطقه غرب آسیا از جانشینی سنوار، نشان از همگرایی و انسجام در جریان مقاومت و شاخه های آن در منطقه دارد، علاوه بر این در سال های گذشته به ویژه سال گذشته برخی جریان های موثر در غرب آسیا تردیدهایی را نسبت به جریان مقاومت مطرح می کردند از جمله اینکه آیا راه گفت وگوهای دیپلماتیک نمی تواند جای مقاومت قرار بگیرد؟ واقعیت آن است که شهادت هنیه بسیاری از این تهدیدها را از بین برد و باعث انسجام در منطقه شد، بنابراین وقتی این دو مولفه را کنار یکدیگر قرار می دهیم شاهد تقویت جریان مقاومت در منطقه غرب آسیا خواهیم بود.
معاونت بینالملل بعثه مقام معظم رهبری افزود: نهایتا در سطح کلان و جهانی و برای آینده مقاومت باید به این نکته اشاره کرد که جریان جهانی شدن مقاومت بعد از طوفان الاقصی و جنگ غزه از سطح منطقه فراتر رفت و دستکم در سه لایه شاهد گسترش مقاومت هستیم، لایه اول مقاومت مردمی در کشورهای مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان است که علیه اسراییل شکل گرفت که این یک سرمایه جهانی است.
وی ادامه داد: در لایه دوم شاهد شکل گیری یک حمایت نخبگانی از جریان مقاومت هستیم، یعنی مشارکت دانشگاهیان و مراکز علمی که به طور خاص در کشوهای غربی متبلور است و به این شکل ایده مقاومت به جایگاه و سطح نخگبانی رسیده است؛ از سوی دیگر در لایه سوم حمایت سازمان ها و نهادهای بین المللی از جریان مقاومت را میبینیم، وقتی خوب به این سه لایه توجه می کنیم در مییابیم که شهادت هنیه بر تقویت آنها تاثیر گذاشته است.
حجت الاسلام میراحمدی گفت: شهادت هنیه باعث همراهی و همدلی بیشتر با مردم مظلوم غزه شد، این سطوح می تواند ما را به این نتیجه برساند که با وجود سنگین بودن این شهادت و تبعات آن برای حماس، اما در هر سه لایه که اشاره شد، شاهد آینده موثرتر نسبت به جریان مقاومت فلسطین و مقاومت منطقه ای و جهانی خواهیم بود.
در ادامه حجتالاسلام «سید سجاد ایزدهی» با طرح این پرسش که مقوله مقاومت در حوزه فلسطین با شهادت «اسماعیل هنیه» چه آیندهای را میتواند رقم بزند؟ اظهار کرد: در توضیح این پرسش میگویم که خداوند بر اساس آیات الهی که برای بشر نازل کرده است اختیار آینده هر جامعه را بر عهده خودشان نهاده و این تلاشها و فعالیتهای هر جامعهای است که میتواند آیندهاش را رقم بزند؛ چنانکه خداوند در آیه ۱۱ سوره «رعد» میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ» (خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود)؛ این آیه گواه بر این مطلب است که سرنوشت جوامع به واسطه اراده و فعالیت خودشان رقم میخورد در حالی که خداوند میتوانست اراده کند و بر اساس اراده او سرنوشت جوامع تغییر یابد.
وی خاطر نشان کرد: خداوند همچنین در آیه ۳۸ سوره «رعد» فرمود: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًی فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» (گفتیم: همگی از آن [مرتبه و مقام] فرود آیید؛ چنانچه از سوی من هدایتی برای شما آمد، پس کسانی که از هدایتم پیروی کنند نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین شوند)؛ بر اساس این آیه خداوند هدایت را برای بشر فرستاد اما اینکه چه کسانی از این منطق تبعیت کنند بر عهده خودشان است، از سوی دیگر آیه ۱۴۹ سوره «انعام» نیز میفرماید: «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ» (بگو حجت رسا و روشن از آن خداوند است، و اگر میخواست همگی شما را هدایت میکرد)؛ بر اساس این آیه خداوند حجت می فرستد یعنی چیزی که می شود به آن احتجاج کرد در حالی که خداوند اگر می خواست همه را هدایت می کرد اما نکته اینجاست که خداوند مجرای هدایت را بر اساس اراده جامعه رقم زده است و اراده جامعه است که خروجی آن جامعه را در سعادت و شقاوت رقم میزند و طبعا جوامعی که در معرض ظلم و استضعاف هستند باید خودشان تصمیم بگیرند که ظلمپذیر باشند و این رویه را ادامه دهند یا در مقابلاش بایستند و این نکته برای جمیع ابناء بشر است که در مقابل دشمن غداری که استثمار می کند بایستند؛ البته در چنین شرایطی دو رویکرد قابل تصور است؛ نخست آنکه برای حفظ و بقای خود و از بین بردن سلطه و همچنین برای حفظ عدالت و موجودیت خودشان مقابل ظلم بایستند یا اینکه به ظلم تن دهند و در نهایت سازش کنند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: این منطق بشری و سنت الهی است که افراد زبون، ناتوان و کسانی که آینده خودشان را رقم نمیزنند تسلیم ظلم و ستم می شوند و با زبونی زندگی میکنند و در مقابل انسانهای آزاده عالم به هر دینی که باشند نسبت به ظلم و ستم کوتاه نمیآیند و سکوت نمیکنند، طبعا منطق مقاومت یک منطق جهانی و بشری و انسانی است و همه کسانی که بویی از انسانیت بردهاند در مقاومت زندگی می کنند و از آن خارج نمیشوند اما نکته مهم آن است که این مقاومت ممکن است ویژگیها و سبکهای مختلفی داشته باشد و پیروزی در عرصه مقاومت نیز تابع آن سبک و منطق مقاومت است.
وی گفت: بعد از اینکه رژیم صهیونیستی و به تعبیر صحیحتر باند جنایتکار صهیونیستی سرزمین مردم فلسطین را غصب کرد، ساکنان فلسطین بر اساس منطق بدیهی بشر از خود دفاع کردند و نسبت به سرنوشتشان واکنش داشتند اما نکته آن است که قبل از انقلاب اسلامی، سنخ مقاومت مردم فلسطین، مقاومتی مبتنی بر دو عنصر بود، یعنی یا ناسیونالیسم عربی بود یا مبتنی بر مارکسیسم یا همان جبهه چپ چراکه رژیم اسراییل و غربیها و البته غربگراها، طبیعتا در جناح لیبرالیسم هستند و در نقطه مقابل نیز مارکسیسم قرار دارد؛ اگر کسی مثل «یاسر عرفات» یا سازمان آزادیبخش فلسطین میآید و مبارزه میکند منطق مبارزه آنها عربی و مارکسیستی است چنانکه در لبنان نیز این فضا وجود دارد و مقاومت لبنان نیز از سنخ مقاومت ناسیونالیستی و مارکسیستی است، انقلاب اسلامی ایران آمد و منطق مقاومت را از منطق مارکسیستی در سطح جهان و منطق ناسیونالیست عربی تغییر داد و به منطق اسلامی مبدل کرد، اگر منطق مقاومت ناسیونالیسم عربی کارساز بود حتما تا قبل از انقلاب اتفاقی در فلسطین حاصل می شد و حتما هجم و گستره رژیم صهیونیستی توسعه نمییافت اما برعکس شد و از وقتی که اینان آمدند همهچیز تغییر کرد.
حجت الاسلام ایزدهی با بیان اینکه منطق مبارزه و مقاومت امام خمینی (ره) همهچیز را تغییر داد چون مبتنی بر آگاهیبخشی عمومی بود، تصریح کرد: این منطق مبتنی بر انسانهای آزاده و همافزایی میان آزادگان جهان است، سنخ مقاومت در مقابل سلطه است ولو اینکه حتما دارای سلاح هم هست چون دشمن غدار هم سلاح دارد اما بیش و پیش از آن، چیزی که اهمیت داشته و بر آن مبتنی است آگاهیبخشی مردم نسبت به حق خودشان است؛ از سوی دیگر اگر در زمان گذشته فقط افراد خاصی به عنوان مبارز مطرح بودند اما امروزه مبارزه تابع همه مردم شده است، اگر در گذشته منطق عربیت حاکم بود امروزه منطق اسلام حاکم است، منطق اسلام تابع «اِحدی الحُسنیین» است، بنابراین می توان گفت منطق معنویتگرایی در مقابل منطق مادیگرایی ناسیونالیسم عربی و مارکسیسم تغییر به منطق معنویت یافت و امروز شاهد هستیم که در لبنان و مبارزه نیروهای لبنان و فلسطین، یک باور و ایمان در جریان بوده و شهادت برایشان کرامت است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: شهید اسماعیل هنیه و سایر رهبران مقاومت و رهبر امروز حماس یعنی یحیی سنوار، بارها اعلام کردند که از مرگ باکی ندارند و مرگ را راهی برای رسیدن به خدا می دانند، بر این اساس منطق مقاومت شکستناپذیر است؛ اگر منطق مقاومت انسانی، معنوی و اخلاقی و جهانی باشد، و همچنین منطق مبتنی بر ظلم ستیزی باشد به نتیجه میرسد نَه اینکه آرمان مقیدی تحت عنوان ناسیونالیسم عربی باشد که اگر بود سران عرب کجا هستند آن هم در حالی که این اتفاقات جلو چشمشان در حال رخ دادن است؟
وی ادامه داد: تنها چاره آن است که در این سیستم مقاومت که مبتنی بر ارزش های انسانی و اخلاق و معنویت است هم افزایی بیشتری در مقابل سلطه و غاصب شکل بگیرد، حتی اگر در منابع دینی هم این ایستادگی اشاره نشده بود اگر در برابر رژیمی که خود را مقید به مرزها و ارزش ها نمی داند سکوت کنیم، این رژیم سراغ کشورهای همسایه و همه کشورهای مسلمان می رود لذا ساکنان منطقه باید بدانند که اگر مقاومت نکنند دفعه بعد نوبت آنهاست چراکه با کسی طرف هستند که خود را مقید به هیچ منطقی نمی داند.
این پژوهشگر افزود: آینده مقاومت در اختیار اقشار بیدار و بصیر و آگاه مقاومت است که بالضرورت سلاح در دست میگیرند، علمیات استشهادی انجام میدهند و مردم را آگاه میکنند این منطق تصادفی نیست که در جمیع نقاط جهان از آمریکا و اروپا و اقیانوسیه گرفته و حتی کشورهایی که ارتباطی نداشتند فوجهای جمعیتی فراوان اقدام به همراهی با منطق مقاومت فلسطین میکنند؛ از سوی دیگر رژیم اسراییل دیگر ابهت و اقتدار گذشته را ندارد و اگر همین چند کشور نصفه و نیمه قدرتمند جهانی نبودند از بین می رفت و البته از بین خواهد رفت.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اگر قرار باشد با رژیمی سر و کار داشته باشیم که خود را مقید به هیچ سیستمی نداند تنها راه مقاومت آن است که به گونهای با آن مواجه شویم که انجام عملیاتهای تروریستی را به ضرر خودش بداند به گونهای که این عملیات برایش هزینه داشته باشد و اگر یک کار انجام دهد برایش دها مصیبت را به همراه داشته باشد، واقعیت آن است که ما در مقابل یک دیوانه بینالمللی هستیم، شخصی به نام نتانیاهو که ۴۷ درصد مردماش اعلام می کنند که با تجاوز به اسرای فلسطینی موافقاند؛ بنابراین مواجهه با اینچنین رژیمی باید به گونه ای باشد که بازدارندگی متناسب در حملات و کارهای بعدی را بتواند تضمین کند.
وی گفت: چاره کار در حوزه قدرت بازدارندگی متناسب با قدرت است و اساسا تاریخ نشان داد که آینده از آن کسانی است که در مقابل قدرت، قدرت و در قبال منطق، از منطق استفاده میکنند؛ اگر قرار باشد آینده جبهه مقاومت را ترسیم و خطکشی را ترسیم کنیم امتداد آن مقاومت می شود؛ تا قبل از انقلاب اسلامی جریان مقاومت توفیق نداشت و از انقلاب اسلامی به این سو رویکرد به سمت جلو داشته است.
نظر شما