خبرگزاری شبستان: گروه بینالملل: «توماس کارلایل» مورخ، فیلسوف، نویسنده و طنزپرداز اسکاتلندی در یکی از سخنرانیهای خود درباره حضرت محمد (ص) با عنوان «قهرمانی مانند پیامبر» گفت: فرضیه کنونی ما در مورد «محمد»، اینکه او یک فریبکار بود و دین او صرفا انبوهی از حیلهگری بود دیگر به هیچ عنوان قابل دفاع نیست و دروغهایی که درباره این مرد بزرگ گفتهایم فقط برای خود ما شرم آور است.
این تنها یکی از اعترافاتی است که از زبان خود غربیها درباره اشتباه دروغ بستن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شده است.
اینکه حضرت محمد (ص) که در دوران حیات خود برای حضرت عیسی (ع) و شاگردانش احترام زیادی قائل بود، موضوع ترس و نفرت در مسیحیت اروپایی بوده و همچنان هم باقی مانده، یک طنز بیرحمانه است.
بریتانیا با سکوت در برابر نمایش تصاویر موهن به پیامبر (ص) به دانش آموزان در مدرسه گرامر «بتلی» حساسیتهای چندفرهنگی را مورد بیتوجهی قرار داده و از مرزهای اخلاقی آزادی بیان رد میشود و از سوی دیگر معلمی که دست به این کار زده به لیست طولانی قرون وسطایی و نئوکلاسیک شاعران، نویسندگان و فیلسوفان روشنگری می پیوندد که چهره تحریف شده از پیامبر اسلام را به تصویر کشیدهاند.
کاریکاتورهای قرون وسطایی
بسیاری از کاریکاتورها، تصویرهای طنز یا مطالب پست مدرن برای ترور شخصیت حضرت محمد (ص) در سراسر سینما و ادبیات از نظر فرهنگی ریشه در نگرشها و اقدامات ضد پیامبر در اروپا دارد که برای هزاران سال تکرار شده است.
آنچه در سالهای اخیر با جنجالهای کاریکاتورهای پیامبر (ص) در روزنامه دانمارکی یولاندز-پستن، ماجرای انتشار کاریکاتورهای موهن به حضرت محمد (ص) در نشریه شارلی ابدو فرانسه و همچنین توهین به شخصیت مقدس خاتم پیامبران در انگلیس شاهد آن بودهایم، صرفا احیای تعصبات آشنای قرون وسطی درباره اسلام و مسلمانان است.
از لحاظ تاریخی، افسانههای اروپایی حضرت محمد (ص) را به عنوان «ماهوند» معرفی میکردند، مردی بداخلاق که معمولا در متون ادبیاتی قرون وسطی برای نمایش شخصیتهای شیطانی و ترسناک از آن استفاده میشد.
چنین روایتهای تحقیرآمیزی از حضرت محمد (ص) در اوایل دوره رنسانس نیز رواج داشت، زمانی که مسلمانان را به عنوان یک نژاد ناپاک معرفی میکردند و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (ع) را به گونه ای به تصویر میکشیدند که در جهنم عذاب میکشند!
این در حالی است که یک شاعر ایتالیایی نیز در همان زمان پیامبر (ص) را مایه رسوایی و اختلاف توصیف کرد و عملا اسلام را به عنوان یک شاخه فاسد و بدعت گذار از مسیحیت تنزل داد.
این وصفها، تاثیری محو نشدنی در تخیل هنرمندان و نقاشان اروپایی بعدی مانند «گوستاو دوره»،نقاش فرانسوی، « ویلیام بلیک»، شاعر و نقاش بریتانیایی و «سالوادور دالی»، نقاش اسپانیایی بر جای گذاشت.
مجوز توهین به مسلمانان در سراسر جنبش « رِکونکیستا » (جنبش بازپسگیری اندلس) در اسپانیا و پرتغال قرون وسطی نیز وجود داشت.
تا همین اواخر نیز جشنوارههای سنتی با برپایی نبردهای ساختگی بین مسیحیان و موریسکوهای مسلمان و منفجر کردن پیکرههای موهن به حضرت محمد (ص) از تبعید گسترده مسلمانان از اسپانیا یاد میکردند.
همچنین برای قرنها، کتابخانههای اروپا و مراکز آموزشی معتبر موضوعاتی مانند تبهکاری، تغییر دین اجباری و بدجنسی را بهعنوان نشانههای نبوت حضرت محمد (ص) تبلیغ میکردند و این قبیل باورها را به خوانندگان سکولار و حتی مذهبی القا میکردند.
جنگهای صلیبی و ظهور عثمانیها
وقایعنگاران رفتار خصمانه علیه حضرت محمد (ص) را تا آغاز جنگ صلیبی نیز دنبال کردهاند؛ جایی که تبلیغات ضد مسلمانان و ضد پیامبر (ص) برای برانگیختن احساسات مسیحیان علیه مسلمانان به کار گرفته شد.
همچنین به طور گسترده پذیرفته شده است که تصویر حضرت محمد (ص) به عنوان یک انسان شرور و بداخلاق ناشی از ترس همیشگی مسیحیت اروپایی از تسخیر امپراتوری بیزانس به واسطه یکپارچگی مسلمانان بوده است.
با تصرف «گالیپولی»، شبه جزیرهای در تراکیه شرقی (قسمتی از جمهوری ترکیه که جزو اروپای شرقی است) توسط عثمانیها و پیشروی آنها به سواحل جنوبی مدیترانه که حاکی از حضور حکومت مسلمانان در اروپا بود، این تصور که اسلام که حوزه نفوذ خود را در سراسر این قاره گسترش می دهد غربیها را بر آن داشت تا دشمنی با اسلام و مسلمانان را آغاز کنند همانطور که امروز نیز چنین می کنند.
ساده لوحانه است اگر باور کنیم که فرضیات به نمایش گذاشته شده درباره پیامبر اکرم (ص) در شارلی ابدو یا در مدرسه گرامر بتلی و یا در روزنامههای دانمارکی از یک مطالعه معتبر درباره زندگی حضرت محمد (ص) محمد نشئت گرفته است.
توهین به حضرت محمد (ص) به طور قطع الهام گرفته از گزارشهای مغرضانه از زندگی او بوده است که برای قرنها وجود داشته و ریشه تعصب و غرضورزی علیه پیامبر را به وجود آورده است.
اتهامات تجاوز به عنف، زورگیری و ظلم در گلچین نوشتههای غربی با هدف تحقیر دستاوردها و خدشه دار کردن عزت حضرت محمد (ص) بی وقفه و بدون انتقاد به کار رفته است.
بنابراین، اقدامات معاصر علیه حضرت محمد (ص) بازتاب دیگری از تفکر گروهی است که اروپاییان وحشت زده و زودباور را در طول قرنها وادار کرده است تا پیامبر اسلام را مورد انتقاد قرار دهند.
این موضوع مشترکی است که در نتیجه تبلیغات مخرب بسیاری از طنزپردازان و و افرادی که از تقدس آزادی بیان برای توجیه انتشار و آموزش چنین مطالب توهین آمیزی استفاده می کنند در بسیاری از کشورهای اروپایی به وجود آمده است.
مانند تصویر ترسناک ساختگی از محمد (ص) توسط مسیحیان در قرون وسطی میراث بی اعتمادی نسبت به اسلام در غرب هنوز هم وجود دارد و این بی اعتمادی با طرحها و سیاستهای گسترده ضد اسلتکی به ذهن اروپاییها القا میشود .
صلح و همزیستی
درک بحثهای کنونی در عصر معاصر درباره توهین به پیامبر اکرم (ص) در فرانسه، دانمارک یا انگلیس در پرتو این پس زمینه قرون وسطایی بسیار مهم است.
همانطور که «ادوارد سعید»، نظریهپرداز ادبی، منتقد فرهنگی و فعال سیاسی فلسطینی-آمریکایی میگوید: بخش های بزرگی از تاریخ پر از دروغهای اروپا درباره اسلام است.
این در حالی است که به عنوان مثال، تقلید «موتزارت»، آهنگساز و موسیقیدان اتریشی از برخی گروهها در ترکیه در سمفونیهایش نشاندهنده وام گرفتن اروپا از آثار فرهنگی تمدن اسلامی و مدیون بودن اروپا به معرفی هنرهای مدرن در جهان است.
اما امروز با وجود همه خصومتها و تلاشهایی که برای مخدوش کردن چهره پیامیر (ص) وجود داشته است، هنوز هم آموزههای ایشان در بسیاری از نقاط جهان تعیینکننده مسیر زندگی انسانها است.
در حقیقت انسانهایی که ارزش های مدنیت، همزیستی مسالمت آمیز و انسجام اجتماعی را می ستایند، ترجیح می دهند که ادراکات خود را از حضرت محمد (ص) و تمدن مسلمانان افرایش دهند و از تقلید کورکورانه برای دشمنی با پیامبر و دینی که برای انسانها به ارمغان آورده است، دست بردارند.
احیای ارزیابیهای درست و محترمانه از زندگی حضرت محمد (ص) و جدا شدن از کلیشههای نادرست و شعارهای اروپا محور علیه آن حضرت در دوران کنونی بسیار مهم است.
میتوان از رسانهها، فیلم، ادبیات و آموزش برای کاهش خصومتها علیه خاتم پیامبران استفاده کرد و در این میان وظیفه کشورهای اسلامی و مسلمانان برای به ثمر نشستن این تلاشها بسیار دارای اهمیت است.
این نکته نیز بسیار دارای اهمیت است که نمیتوانیم در آرام کردن حساسیتهای اعتقادی موفق باشیم مگر اینکه ابتدا خود را از علم و سنت ادبی که بیوقفه حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پیروانش را آفتی برای تمدن معرفی میکند، جدا کنیم.
همچنین لازم به یادآوری است که اگرچه حرمت پیامبر (ص) در سنت اسلامی خدشهناپذیر است، اما این حق مسلمانان است تا نسبت به توهین علیه چنین شخصیت مقدسی از خود واکنش دهند.
نظر شما